۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در سه باب و یک خاتمه و هر باب در چندین فصل، تنظیم شده است. | کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در سه باب و یک خاتمه و هر باب در چندین فصل، تنظیم شده است. | ||
نویسنده در نگارش این کتاب، عمده آثار [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] را مورد مطالعه قرار داده و از اکثر آنها استفاده کرده است. همچنین در هر فن و دانشی تا آنجا که برایش ممکن بوده و به بحثش ارتباط داشته، از بیشترین کتب اصلی آن فن یا دانش بهره برده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص8-9</ref>. | نویسنده در نگارش این کتاب، عمده آثار [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] را مورد مطالعه قرار داده و از اکثر آنها استفاده کرده است. همچنین در هر فن و دانشی تا آنجا که برایش ممکن بوده و به بحثش ارتباط داشته، از بیشترین کتب اصلی آن فن یا دانش بهره برده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص8-9</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه، به مصادر کتاب اشاره شده و توضیحات مختصری پیرامون محتوای فصول کتاب، ارائه گردیده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-10</ref>. | در مقدمه، به مصادر کتاب اشاره شده و توضیحات مختصری پیرامون محتوای فصول کتاب، ارائه گردیده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-10</ref>. | ||
در باب اول، که مباحث تمهیدی را در خود جای داده است، در دو فصل زیر، به بررسی دگرگونی و تکامل تأویل تا دوره [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، پرداخته شده است: | در باب اول، که مباحث تمهیدی را در خود جای داده است، در دو فصل زیر، به بررسی دگرگونی و تکامل تأویل تا دوره [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، پرداخته شده است: | ||
در فصل اول، مفهوم تأویل در برخی از حوزههای معرفت اسلامی که با موضوع بحث مرتبط بوده، از جمله از لحاظ لغوی و اصطلاحی، در استعمال قرآن و اصطلاح مفسران، نزد علمای کلام، از دیدگاه نحات، در مذهب اسماعیلی و نزد صوفیه، بررسی شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-45</ref>. | در فصل اول، مفهوم تأویل در برخی از حوزههای معرفت اسلامی که با موضوع بحث مرتبط بوده، از جمله از لحاظ لغوی و اصطلاحی، در استعمال قرآن و اصطلاح مفسران، نزد علمای کلام، از دیدگاه نحات، در مذهب اسماعیلی و نزد صوفیه، بررسی شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-45</ref>. | ||
به گفته نویسنده، واژه تأویل در قرآن کریم در شانزده مورد با معانی مختلف به کار رفته، از جمله در آیه 52 و 53 سوره اعراف: «وَ لَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يؤْمِنُونَ هَلْ ينْظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِيلَهُ يوْمَ يأْتِي تَأْوِيلُهُ يقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يفْتَرُونَ»؛ «و در حقیقت، ما برای آنان کتابى آوردیم که آن را از روى دانش، روشن و شیوایش ساختهایم و برای گروهى که ایمان میآورند هدایت و رحمتى است آیا [آنان] جز در انتظار تأویل آنند؟ روزى که تأویلش فرارسد، کسانى که آن را پیش از آن به فراموشى سپردهاند، مىگویند: «حقاً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند. پس آیا [امروز] ما را شفاعتگرانى هست که برای ما شفاعت کنند یا [ممکن است به دنیا] بازگردانیده شویم، تا غیر از آنچه انجام میدادیم، انجام دهیم»؛ بهراستى که [آنان] به خویشتن زیان زدند و آنچه را به دروغ مىساختند از کف دادند»، که لفظ تأویل در این مورد به معنای آمدن چیزی است (قیامت و اشراط آن) که قرآن به وقوع آن خبر داده است<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>. | به گفته نویسنده، واژه تأویل در قرآن کریم در شانزده مورد با معانی مختلف به کار رفته، از جمله در آیه 52 و 53 سوره اعراف: «وَ لَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يؤْمِنُونَ هَلْ ينْظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِيلَهُ يوْمَ يأْتِي تَأْوِيلُهُ يقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يفْتَرُونَ»؛ «و در حقیقت، ما برای آنان کتابى آوردیم که آن را از روى دانش، روشن و شیوایش ساختهایم و برای گروهى که ایمان میآورند هدایت و رحمتى است آیا [آنان] جز در انتظار تأویل آنند؟ روزى که تأویلش فرارسد، کسانى که آن را پیش از آن به فراموشى سپردهاند، مىگویند: «حقاً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند. پس آیا [امروز] ما را شفاعتگرانى هست که برای ما شفاعت کنند یا [ممکن است به دنیا] بازگردانیده شویم، تا غیر از آنچه انجام میدادیم، انجام دهیم»؛ بهراستى که [آنان] به خویشتن زیان زدند و آنچه را به دروغ مىساختند از کف دادند»، که لفظ تأویل در این مورد به معنای آمدن چیزی است (قیامت و اشراط آن) که قرآن به وقوع آن خبر داده است.<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>. | ||
نویسنده به این نکته اشاره نموده است که به اعتقاد ابن تیمیه، استعمال لفظ تأویل در کتاب خدا، غیر از استعمالی است که علمای متأخر اصول و فقه و تفسیر داشتهاند. به باور نویسنده، استعمال این لفظ، سه مرحله داشته است: | نویسنده به این نکته اشاره نموده است که به اعتقاد ابن تیمیه، استعمال لفظ تأویل در کتاب خدا، غیر از استعمالی است که علمای متأخر اصول و فقه و تفسیر داشتهاند. به باور نویسنده، استعمال این لفظ، سه مرحله داشته است: | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
مرحله سوم: استعمال نزد متأخرین از قرن چهارم به بعد، به معنای اصطلاحی آن که عبارت است از صرف معنای لفظ از ظاهر آن، به معنایی دیگر، با کمک قرینه<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. | مرحله سوم: استعمال نزد متأخرین از قرن چهارم به بعد، به معنای اصطلاحی آن که عبارت است از صرف معنای لفظ از ظاهر آن، به معنایی دیگر، با کمک قرینه<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. | ||
در فصل دوم، پیدایش تأویل و تطور آن تا دوره [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] بررسی شده است. نویسنده دگرگونی و تکامل تاریخی تأویل را در سه بعد کلامی، فلسفی و صوفی اشراقی، بههمراه موضع و نظر [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در هریک از این ابعاد، تبیین نموده است<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>. | در فصل دوم، پیدایش تأویل و تطور آن تا دوره [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] بررسی شده است. نویسنده دگرگونی و تکامل تاریخی تأویل را در سه بعد کلامی، فلسفی و صوفی اشراقی، بههمراه موضع و نظر [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] در هریک از این ابعاد، تبیین نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>. | ||
وی در این فصل، ادوار مختلف علم کلام را به عصور و ادوار زیر تقسیم نموده و سپس به بررسی نقش [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و جایگاه تفکرات وی در این ادوار پرداخته است: | وی در این فصل، ادوار مختلف علم کلام را به عصور و ادوار زیر تقسیم نموده و سپس به بررسی نقش [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و جایگاه تفکرات وی در این ادوار پرداخته است: | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
در باب دوم، در سه فصل زیر، به بحث پیرامون روش تأویل [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، پرداخته شده است: | در باب دوم، در سه فصل زیر، به بحث پیرامون روش تأویل [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، پرداخته شده است: | ||
در فصل اول، به دلیل وجود ابعاد و ریشههای کلام، فلسفه و تصوف در اندیشههای [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، به بررسی مقوله حقیقت و مجاز در تأویل و اشکلات مطرحشده میان متکلمین، فلاسفه و متصوفه در این زمینه، پرداخته شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref>. | در فصل اول، به دلیل وجود ابعاد و ریشههای کلام، فلسفه و تصوف در اندیشههای [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، به بررسی مقوله حقیقت و مجاز در تأویل و اشکلات مطرحشده میان متکلمین، فلاسفه و متصوفه در این زمینه، پرداخته شده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref>. | ||
در فصل دوم، به بررسی جایگاه عقل و نقل در اندیشههای [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] پرداخته شده و در این زمینه، دیدگاههای کلامی اشعریه، معتزله، ماتریدیه، ابن تیمیه و...، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص9-10</ref>. | در فصل دوم، به بررسی جایگاه عقل و نقل در اندیشههای [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] پرداخته شده و در این زمینه، دیدگاههای کلامی اشعریه، معتزله، ماتریدیه، ابن تیمیه و...، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص9-10</ref>. | ||
در فصل سوم، به تبیین قانون تأویل، از دیدگاه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، پرداخته شده و اسلوب و روش وی، توضیح داده شده است<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | در فصل سوم، به تبیین قانون تأویل، از دیدگاه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، پرداخته شده و اسلوب و روش وی، توضیح داده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | ||
آخرین باب، در دو فصل زیر، با استفاده از مباحث مطرحشده در خلال کتابهای «التهافت»، «الإحياء» و «الاقتصاد في العقيدة»، به مباحث تطبیقی تأویل، اختصاص یافته است: | آخرین باب، در دو فصل زیر، با استفاده از مباحث مطرحشده در خلال کتابهای «التهافت»، «الإحياء» و «الاقتصاد في العقيدة»، به مباحث تطبیقی تأویل، اختصاص یافته است: | ||
در فصل اول، موضوع قدم و حدوث عالم، از دیدگاه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در فصل دوم، به بحث و بررسی مسئله نفس و معاد روحانی از دیدگاه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | در فصل اول، موضوع قدم و حدوث عالم، از دیدگاه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در فصل دوم، به بحث و بررسی مسئله نفس و معاد روحانی از دیدگاه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
در خاتمه، به خلاصه مطالب ارائهشده در کتاب و نتیجه مباحث آن، اشاره گردیده است<ref>ر.ک: خاتمه، ص301-304</ref>. | در خاتمه، به خلاصه مطالب ارائهشده در کتاب و نتیجه مباحث آن، اشاره گردیده است.<ref>ر.ک: خاتمه، ص301-304</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب، بههمراه فهرست منابع و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است. | فهرست مطالب، بههمراه فهرست منابع و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است. | ||
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص126</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است<ref>همان، ص124</ref>. | در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص126</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است.<ref>همان، ص124</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش