إحصاء العلوم: تفاوت میان نسخه‌ها

۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'ـ' به '')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۱: خط ۳۱:


===سخن بزرگان درباره کتاب===
===سخن بزرگان درباره کتاب===
ابن‌ قفطی در مورد این کتاب گفته است که‌ طالبان علم به‌هیچ‌روی‌ از راهنمایی آن بی‌نیاز نیستند و هم‌چنین [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] را نخستین کسی‌ دانسته که چنین اثری نگاشته است<ref>ر.ک: رشنوزاده، بابک، ص48</ref>.
ابن‌ قفطی در مورد این کتاب گفته است که‌ طالبان علم به‌هیچ‌روی‌ از راهنمایی آن بی‌نیاز نیستند و هم‌چنین [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] را نخستین کسی‌ دانسته که چنین اثری نگاشته است.<ref>ر.ک: رشنوزاده، بابک، ص48</ref>.


===انگیزه نگارش===
===انگیزه نگارش===
هدف [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از تألیف این اثر، شمارش و شناخت علوم بوده است<ref>همان، ص50</ref>.
هدف [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] از تألیف این اثر، شمارش و شناخت علوم بوده است.<ref>همان، ص50</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز و مطالب در پنج فصل تنظیم شده است.
کتاب دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز و مطالب در پنج فصل تنظیم شده است.


فارابی این اثر را در تقسیم و شناخت علوم‌ و شاخه‌های‌‌ فرعی‌ آن نگاشته است. می‌توان گفت که این کتاب چکیده‌ای‌ از علوم رایج دوره نویسنده است<ref>رشنوزاده، بابک، ص48</ref>.
فارابی این اثر را در تقسیم و شناخت علوم‌ و شاخه‌های‌‌ فرعی‌ آن نگاشته است. می‌توان گفت که این کتاب چکیده‌ای‌ از علوم رایج دوره نویسنده است.<ref>رشنوزاده، بابک، ص48</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه محقق، از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و [[ارسطو]] و اختلاف نوشتاری آنان سخن به میان آمده و در ادامه خلاصه‌ای از محتوای فصول کتاب، ارائه گردیده است<ref>مقدمه محقق، ص5- 14</ref>.
در مقدمه محقق، از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و [[ارسطو]] و اختلاف نوشتاری آنان سخن به میان آمده و در ادامه خلاصه‌ای از محتوای فصول کتاب، ارائه گردیده است.<ref>مقدمه محقق، ص5- 14</ref>.


[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در مقدمه خود، فصل‌های کتاب را برمی‌شمرد و به فواید عمومی‌‌ و نتیجه‌ آن اشاره می‌کند‌ و می‌گوید‌ که این اثر، دانش‌پژوهان را قادر می‌سازد علوم موردعلاقه‌ خود را بهتر بشناسند و عالم و عالم‌نما را تشخیص بدهند<ref>متن کتاب، ص15- 16؛ رشنوزاده، بابک، ص48</ref>.
[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در مقدمه خود، فصل‌های کتاب را برمی‌شمرد و به فواید عمومی‌‌ و نتیجه‌ آن اشاره می‌کند‌ و می‌گوید‌ که این اثر، دانش‌پژوهان را قادر می‌سازد علوم موردعلاقه‌ خود را بهتر بشناسند و عالم و عالم‌نما را تشخیص بدهند<ref>متن کتاب، ص15- 16؛ رشنوزاده، بابک، ص48</ref>.
خط ۵۵: خط ۵۵:
# قوانین تصحیح اشعار<ref>ر.ک: رشنوزاده، بابک، ص48</ref>.
# قوانین تصحیح اشعار<ref>ر.ک: رشنوزاده، بابک، ص48</ref>.


در تمام این بخش‌ها، بحث کلی است؛ بحث علمی که در قواعد بنیادی هر زبان موجود‌ است‌ و منحصر‌ به زبان خاصی نیست؛‌ هرچند‌ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی‌]] همه‌ شواهد مثال‌ها را به عربی آورده است<ref>همان</ref>.
در تمام این بخش‌ها، بحث کلی است؛ بحث علمی که در قواعد بنیادی هر زبان موجود‌ است‌ و منحصر‌ به زبان خاصی نیست؛‌ هرچند‌ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی‌]] همه‌ شواهد مثال‌ها را به عربی آورده است.<ref>همان</ref>.


فصل دوم، در مورد منطق است که از پرمایه‌ترین بخش‌های‌ این اثر است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی‌]] در‌ این‌ فصل، از وجود تشابه و تفاوت میان‌ منطق و علم‌ نحو‌ و از بخش قضایا در منطق سخن رانده است. گونه‌های قضایای منطق عبارت است از: برهانی، جدلی، سفسطی، خطایی و شعری‌. کار‌ فارابی‌ بر اساس بخش‌بندی منطق ارسطویی‌ است: مقولات (قاطیغوریاسی)، عبات (باری ارمینیاس‌)، قیاس‌ (انولوطیقای اول)، برهان (انولوطیقای دوم)، مواضع جدلی (طوبیقا)، سفسطه (سوفسطیا)، خطابه (ریطوریقا) و شعر (بوطیقا) <ref>همان</ref>.
فصل دوم، در مورد منطق است که از پرمایه‌ترین بخش‌های‌ این اثر است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی‌]] در‌ این‌ فصل، از وجود تشابه و تفاوت میان‌ منطق و علم‌ نحو‌ و از بخش قضایا در منطق سخن رانده است. گونه‌های قضایای منطق عبارت است از: برهانی، جدلی، سفسطی، خطایی و شعری‌. کار‌ فارابی‌ بر اساس بخش‌بندی منطق ارسطویی‌ است: مقولات (قاطیغوریاسی)، عبات (باری ارمینیاس‌)، قیاس‌ (انولوطیقای اول)، برهان (انولوطیقای دوم)، مواضع جدلی (طوبیقا)، سفسطه (سوفسطیا)، خطابه (ریطوریقا) و شعر (بوطیقا) <ref>همان</ref>.
خط ۶۹: خط ۶۹:
فصل چهارم، در زمنیه علم الهی (مابعدالطبیعه‌- متافیزیک‌) و علم طبیعی (فیزیک) است. علم طبیعی در مورد اجسام طبیعی‌ یا مصنوعی بحث‌ می‌کند‌ و فرق‌ میان علت‌های نهایی و فاعلی‌ اجسام و ماده و صورت آن‌ها را مشخص می‌کند و درباره‌ عرض‌های جسم و مراتب اجسام‌ طبیعی ‌(بسیط و مرکب) سخن‌ می‌گوید.
فصل چهارم، در زمنیه علم الهی (مابعدالطبیعه‌- متافیزیک‌) و علم طبیعی (فیزیک) است. علم طبیعی در مورد اجسام طبیعی‌ یا مصنوعی بحث‌ می‌کند‌ و فرق‌ میان علت‌های نهایی و فاعلی‌ اجسام و ماده و صورت آن‌ها را مشخص می‌کند و درباره‌ عرض‌های جسم و مراتب اجسام‌ طبیعی ‌(بسیط و مرکب) سخن‌ می‌گوید.


[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] نخست علم طبیعی را بر پایه کتاب‌های ارسطو‌ به‌ هشت‌ بخش بزرگ تقسیم می‌کند؛ آنگاه علم الهی را به‌ شیوه ارسطو تعریف و آن را به سه‌ بخش تقسیم می‌کند. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در این‌ بحث‌ها‌ به «اولی» می‌رسد که ممکن نیست پیش‌ از‌ او‌ اولی بوده باشد، به «قدیمی» می‌رسد که‌ ممکن‌ نیست قدیم‌تر از او موجودی بوده باشد، به «موجودی» می‌رسد که ممکن است‌ وجود‌ خود را از دیگری گرفته‌ باشد‌ و این‌ موجود‌ همان‌ موجود‌ ازلی قدیم واحد مطلق است که‌ دیگر‌ موجودات‌ در وجود او متأخرند و ثابت می‌کند که او موجود اولی است‌ که‌ به‌ هر موجودی، سوای خود، وجود‌ می‌بخشد و روشن می‌سازد که‌ او‌ واحد اولی است و به همه موجودات‌ وحدت داده است<ref>همان، ص48-49</ref>.
[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] نخست علم طبیعی را بر پایه کتاب‌های ارسطو‌ به‌ هشت‌ بخش بزرگ تقسیم می‌کند؛ آنگاه علم الهی را به‌ شیوه ارسطو تعریف و آن را به سه‌ بخش تقسیم می‌کند. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در این‌ بحث‌ها‌ به «اولی» می‌رسد که ممکن نیست پیش‌ از‌ او‌ اولی بوده باشد، به «قدیمی» می‌رسد که‌ ممکن‌ نیست قدیم‌تر از او موجودی بوده باشد، به «موجودی» می‌رسد که ممکن است‌ وجود‌ خود را از دیگری گرفته‌ باشد‌ و این‌ موجود‌ همان‌ موجود‌ ازلی قدیم واحد مطلق است که‌ دیگر‌ موجودات‌ در وجود او متأخرند و ثابت می‌کند که او موجود اولی است‌ که‌ به‌ هر موجودی، سوای خود، وجود‌ می‌بخشد و روشن می‌سازد که‌ او‌ واحد اولی است و به همه موجودات‌ وحدت داده است.<ref>همان، ص48-49</ref>.


فصل پنجم، در مورد علم مدنی (اخلاق و سیاست)، عمل‌ فقه‌ و علم‌ کلام است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] علم مدنی‌ را‌ به‌ دو بخش تقسیم‌‌ می‌کند‌: در بخش نخست، دو گونه‌ سعادت‌ حقیقی و پنداری را بیان می‌کند و رسیدن به سعادت را منوط به زندگی جاودانه در‌ دیگر‌ سرای می‌داند. بخش دوم درباره گونه‌های‌ حکومت‌ و مدینه فاضله‌ است.‌ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی‌]] می‌گوید راه ایجاد فضیلت‌ در وجود انسان آن است که سنن فاضله پیوسته در شهرها و میان مردم‌ ترویج شوند‌ و همگان‌ آن را به کار برند و این‌ شدنی‌ نیست‌ مگر‌ با‌ حکومتی که در‌ پرتو‌ آن کارهای نیک و اخلاق پسندیده گسترش‌ یابد و پیدایش چنین حکومتی با نیروی فضیلتی ممکن است که‌‌ مردم‌ آن‌ را بپسندند. سپس به علم فقه می‌پردازد‌ و آن‌ را علم‌‌ استنباط‌ احکام‌ ناشناخته‌ شرعی از احکام مصرح می‌داند یا دانشی‌ که با آن می‌توان از احکام شناخته شده شریعتی به احکام‌ نامصرح فرعی رسید<ref>همان، ص49</ref>.
فصل پنجم، در مورد علم مدنی (اخلاق و سیاست)، عمل‌ فقه‌ و علم‌ کلام است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] علم مدنی‌ را‌ به‌ دو بخش تقسیم‌‌ می‌کند‌: در بخش نخست، دو گونه‌ سعادت‌ حقیقی و پنداری را بیان می‌کند و رسیدن به سعادت را منوط به زندگی جاودانه در‌ دیگر‌ سرای می‌داند. بخش دوم درباره گونه‌های‌ حکومت‌ و مدینه فاضله‌ است.‌ [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی‌]] می‌گوید راه ایجاد فضیلت‌ در وجود انسان آن است که سنن فاضله پیوسته در شهرها و میان مردم‌ ترویج شوند‌ و همگان‌ آن را به کار برند و این‌ شدنی‌ نیست‌ مگر‌ با‌ حکومتی که در‌ پرتو‌ آن کارهای نیک و اخلاق پسندیده گسترش‌ یابد و پیدایش چنین حکومتی با نیروی فضیلتی ممکن است که‌‌ مردم‌ آن‌ را بپسندند. سپس به علم فقه می‌پردازد‌ و آن‌ را علم‌‌ استنباط‌ احکام‌ ناشناخته‌ شرعی از احکام مصرح می‌داند یا دانشی‌ که با آن می‌توان از احکام شناخته شده شریعتی به احکام‌ نامصرح فرعی رسید<ref>همان، ص49</ref>.
خط ۷۹: خط ۷۹:
فارابی نخستین کسی است که در‌ اسلام‌، علوم‌ را به‌صورت‌ کامل طبقه‌بندی کرده و حدود هریک را نشان داده و شالوده‌ هر شاخه از تعلیم را تثبیت ‌‌کرده‌ است و به همین دلیل وی را معلم ثانی نامیده‌اند<ref>همان</ref>.
فارابی نخستین کسی است که در‌ اسلام‌، علوم‌ را به‌صورت‌ کامل طبقه‌بندی کرده و حدود هریک را نشان داده و شالوده‌ هر شاخه از تعلیم را تثبیت ‌‌کرده‌ است و به همین دلیل وی را معلم ثانی نامیده‌اند<ref>همان</ref>.


[[فارابی، محمد بن محمد|فاربی]] این اثر را در تقسیم و توضیح موضوعات علوم نوشته و چون‌ اثری مهم بوده از‌ دیرباز‌ به آن توجه شده است. احصاء العلوم هم‌ وسعت دانش مؤلف را نشان داده و هم مفهوم دانش آن روزگار را بیان کرده است. فارابی در این تقسیم‌بندی،‌ ‌شیوه ارسطو‌ را‌ در پیش گرفته و دو علم دیگر یعنی علم فقه و علم کلام را که از علوم‌ اسلامی است و در عصر او اهمیت بسزایی داشته، بر آن افزوده‌ است<ref>همان، ص50</ref>.
[[فارابی، محمد بن محمد|فاربی]] این اثر را در تقسیم و توضیح موضوعات علوم نوشته و چون‌ اثری مهم بوده از‌ دیرباز‌ به آن توجه شده است. احصاء العلوم هم‌ وسعت دانش مؤلف را نشان داده و هم مفهوم دانش آن روزگار را بیان کرده است. فارابی در این تقسیم‌بندی،‌ ‌شیوه ارسطو‌ را‌ در پیش گرفته و دو علم دیگر یعنی علم فقه و علم کلام را که از علوم‌ اسلامی است و در عصر او اهمیت بسزایی داشته، بر آن افزوده‌ است.<ref>همان، ص50</ref>.


«احصاء‌ العلوم»‌ از‌ پهنه عالم اسلامی فراتر رفت و در مدرسه‌های مسیحی تدریس شد. دکتر «باور» ثابت کرد که‌ «احصاء‌ العلوم» بر کار تمام فلاسفه لاتین تأثیر گذاشته و می‌توان گفت‌ که تقسیم‌ فلسفه‌ گوندیسالینوس‌ برگرفته از «احصاء العلوم» است<ref>همان</ref>.
«احصاء‌ العلوم»‌ از‌ پهنه عالم اسلامی فراتر رفت و در مدرسه‌های مسیحی تدریس شد. دکتر «باور» ثابت کرد که‌ «احصاء‌ العلوم» بر کار تمام فلاسفه لاتین تأثیر گذاشته و می‌توان گفت‌ که تقسیم‌ فلسفه‌ گوندیسالینوس‌ برگرفته از «احصاء العلوم» است.<ref>همان</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها که توسط محقق نوشته شده است، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است<ref>ر.ک: پاورقی، ص36</ref>.
فهرست مطالب، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها که توسط محقق نوشته شده است، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است.<ref>ر.ک: پاورقی، ص36</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش