استناد نهج‌البلاغة (ترجمه عطاردی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - 'مدارك ' به 'مدارک ')
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}


'''ترجمه استناد نهج‌البلاغه'''، برگردان عربى اثر گرانمايه [[عرشی، امتیاز علیخان|امتياز عليخان عرشى]]، محقق و کتابشناس نامدار هندى است كه به وسيله [[عطاردی قوچانی، عزیزالله|عزيرالله عطاردى]] انجام شده است. نویسنده در اين کتاب استنادات و مدارک نهج‌البلاغه را مورد بررسى قرار داده است. اين اثر در عين حجم اندكش، کتابى بسيار سودمند و باارزش است كه به عنوان يك کتاب مرجع، مورد استفاده تأليفات پس از آن، قرار گرفته است.
'''ترجمه استناد نهج‌البلاغه'''، برگردان عربى اثر گرانمايه [[عرشی، امتیاز علیخان|امتياز عليخان عرشى]]، محقق و کتابشناس نامدار هندى است كه به وسيله [[عطاردی قوچانی، عزیزالله|عزيرالله عطاردى]] انجام شده است. نویسنده در اين کتاب استنادات و مدارک نهج‌البلاغه را مورد بررسى قرار داده است. اين اثر در عين حجم اندكش، کتابى بسيار سودمند و باارزش است كه به عنوان یک کتاب مرجع، مورد استفاده تأليفات پس از آن، قرار گرفته است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۲: خط ۳۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
يكى از شبهات درباره نهج‌البلاغه اين است كه سيدرضى اسناد خطب و رسائل را ذكر نكرده، از اين‌رو اعتبار آن با ترديد مواجه است؛ لذا برخى مى‌گویند، نهج‌البلاغه کتابى است، مرسل و قابل استناد فقهى نيست و سخنانى از اين دست.
یکى از شبهات درباره نهج‌البلاغه اين است كه سيدرضى اسناد خطب و رسائل را ذكر نكرده، از اين‌رو اعتبار آن با ترديد مواجه است؛ لذا برخى مى‌گویند، نهج‌البلاغه کتابى است، مرسل و قابل استناد فقهى نيست و سخنانى از اين دست.


پژوهش‌گران عرصه نهج‌البلاغه كوشش‌هاى عالمانه و ارجمندى را در پاسخ اين پرسش به انجام رسانده‌اند، آنان مصادر نهج‌البلاغه را پيش از [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌‎رضى]] و پس از آن استخراج كرده و نشان داده‌اند. از جمله اين آثار، کتاب حاضر است. نویسنده در اين اثر نخست در چگونگى جمع‌آورى نهج‌البلاغه و اثبات استناد كلمات نهج‌البلاغه به [[امام على(ع)|حضرت امير]] مباحثى را مطرح مى‌كند و از پاره‌اى شبهات، كه نهج‌البلاغه را به ديگران منسوب مى‌كند، پاسخ مى‌گوید. پس از آن مدارک نهج‌البلاغه را از منابع شيعى و سنى كه پيش از سيدرضى نگارش شده، معرفى مى‌كند.
پژوهش‌گران عرصه نهج‌البلاغه كوشش‌هاى عالمانه و ارجمندى را در پاسخ اين پرسش به انجام رسانده‌اند، آنان مصادر نهج‌البلاغه را پيش از [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌‎رضى]] و پس از آن استخراج كرده و نشان داده‌اند. از جمله اين آثار، کتاب حاضر است. نویسنده در اين اثر نخست در چگونگى جمع‌آورى نهج‌البلاغه و اثبات استناد كلمات نهج‌البلاغه به [[امام على(ع)|حضرت امير]] مباحثى را مطرح مى‌كند و از پاره‌اى شبهات، كه نهج‌البلاغه را به ديگران منسوب مى‌كند، پاسخ مى‌گوید. پس از آن مدارک نهج‌البلاغه را از منابع شيعى و سنى كه پيش از سيدرضى نگارش شده، معرفى مى‌كند.
خط ۴۲: خط ۴۲:
برخ از ادله‌اى كه نویسنده در صحت نهج‌البلاغه ذكر كرده است؛ به طور خلاصه عبارت است از:
برخ از ادله‌اى كه نویسنده در صحت نهج‌البلاغه ذكر كرده است؛ به طور خلاصه عبارت است از:


#سبک و شيوه كلام: هر كس اندكى ادب عربى را چشيده باشد و تجربه كرده باشد، با تأمّلى در نهج‌البلاغه درمى‌يابد كه اين عبارت‌ها چيزى نيست كه از يك شاعر و سخنور عادى برآيد و برای كسى جز امير سخنوران عرب ميسّر شود.
#سبک و شيوه كلام: هر كس اندكى ادب عربى را چشيده باشد و تجربه كرده باشد، با تأمّلى در نهج‌البلاغه درمى‌يابد كه اين عبارت‌ها چيزى نيست كه از یک شاعر و سخنور عادى برآيد و برای كسى جز امير سخنوران عرب ميسّر شود.
#همگنى و همنواختى درونى:همنواختى و سازگارى درونى در يك مجموعه خود، يكى از مهم‌ترين دلايل اعتبار و اصالت آن است.
#همگنى و همنواختى درونى:همنواختى و سازگارى درونى در یک مجموعه خود، یکى از مهم‌ترين دلايل اعتبار و اصالت آن است.
#همنواختى مضمونى با ديگر احاديث: بسيارى از آنچه در نهج‌البلاغه در زمينه‌هاى گوناگون كلامى، اخلاقى، اجتماعى و ديگر زمينه‌ها آمده با آنچه در همين خصوص از رسول خدا(ص) و يا از ديگر امامان(ع) روايت شده، داراى نوعى همسویى و همگنى مشخص و مشهود است و اين خود گواهى ديگر بر اين حقيقت مى‌شود كه آنچه در نهج‌البلاغه آمده از همان سرچشمه‌اى است كه ديگر روايات معصومين از آنجاست.
#همنواختى مضمونى با ديگر احاديث: بسيارى از آنچه در نهج‌البلاغه در زمينه‌هاى گوناگون كلامى، اخلاقى، اجتماعى و ديگر زمينه‌ها آمده با آنچه در همين خصوص از رسول خدا(ص) و يا از ديگر امامان(ع) روايت شده، داراى نوعى همسویى و همگنى مشخص و مشهود است و اين خود گواهى ديگر بر اين حقيقت مى‌شود كه آنچه در نهج‌البلاغه آمده از همان سرچشمه‌اى است كه ديگر روايات معصومين از آنجاست.
#اعتبار تاريخى روايات مذكور در نهج‌البلاغه: آنچه در نهج‌البلاغه آمده، پيش و پس از اين کتاب در ديگر منابع شيعه و سنّى نيز ديده مى‌شود. تلاش سيدرضى برای گردآورى سخنان على(ع) تنها يك نمونه از سلسله تلاش‌هاى نامورانى است كه پيش از او نيز درصدد اين مهم برآمده بودند.
#اعتبار تاريخى روايات مذكور در نهج‌البلاغه: آنچه در نهج‌البلاغه آمده، پيش و پس از اين کتاب در ديگر منابع شيعه و سنّى نيز ديده مى‌شود. تلاش سيدرضى برای گردآورى سخنان على(ع) تنها یک نمونه از سلسله تلاش‌هاى نامورانى است كه پيش از او نيز درصدد اين مهم برآمده بودند.


به هر روى نویسنده به بررسى سند يك يك خطبه‌ها، نامه‌ها و كلمات قصار نهج‌البلاغه پرداخته و در آن‌ها نشان هر يك روايت به صورت مستقل در چندين کتاب يا رساله ارائه شده است.
به هر روى نویسنده به بررسى سند یک یک خطبه‌ها، نامه‌ها و كلمات قصار نهج‌البلاغه پرداخته و در آن‌ها نشان هر یک روايت به صورت مستقل در چندين کتاب يا رساله ارائه شده است.


پاسخ به شبهات از ديگر بخش‌هاى خواندنى کتاب است كه نویسنده با دقت و درايت آن‌ها را سامان داده است. از جمله شبهاتى كه امتياز على‌خان درصدد پاسخ به آن برآمده «وجود كلمه وصىّ و وصايت در نهج‌البلاغه» است. وى در پاسخ بدين شبهه به همين بسنده مى‌كند كه اين دو واژه نه واژه‌هايى پديد آمده يا معنا يافته در عصر [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌‎رضى]]، بلكه واژه‌هايى است كه در عصر وحى كاربرد و معنا داشته است. مراجعه‌اى اندك به آيات قرآن، احاديث نبوى مشتمل بر اين واژه‌ها، اشعار شاعران غيرشيعى و يا شيعى، خواننده را از هر توضيحى در اين خصوص بى‌نياز خواهد ساخت.
پاسخ به شبهات از ديگر بخش‌هاى خواندنى کتاب است كه نویسنده با دقت و درايت آن‌ها را سامان داده است. از جمله شبهاتى كه امتياز على‌خان درصدد پاسخ به آن برآمده «وجود كلمه وصىّ و وصايت در نهج‌البلاغه» است. وى در پاسخ بدين شبهه به همين بسنده مى‌كند كه اين دو واژه نه واژه‌هايى پديد آمده يا معنا يافته در عصر [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد‌‎رضى]]، بلكه واژه‌هايى است كه در عصر وحى كاربرد و معنا داشته است. مراجعه‌اى اندك به آيات قرآن، احاديث نبوى مشتمل بر اين واژه‌ها، اشعار شاعران غيرشيعى و يا شيعى، خواننده را از هر توضيحى در اين خصوص بى‌نياز خواهد ساخت.


گروهى ديگر كوشيده‌اند كه طولانى بودن خطبه‌ها را دليلى بر نادرستى انتساب به مولاى متّقيان جلوه دهند، اما واقعيت اين است كه كوتاهى يا بلندى يك گفتار نه مى‌تواند، دليلى بر درستى انتساب آن به يك سخنور باشد و نه دليلى بر نادرستى انتساب آن، به ویژه آن كه خطبه از امير سخنوران و ميدان‌دار فصاحت و بلاغت رسيده باشد كه مى‌داند كجا جاى كوتاه گفتن و كجا جاى طولانى گفتن است.
گروهى ديگر كوشيده‌اند كه طولانى بودن خطبه‌ها را دليلى بر نادرستى انتساب به مولاى متّقيان جلوه دهند، اما واقعيت اين است كه كوتاهى يا بلندى یک گفتار نه مى‌تواند، دليلى بر درستى انتساب آن به یک سخنور باشد و نه دليلى بر نادرستى انتساب آن، به ویژه آن كه خطبه از امير سخنوران و ميدان‌دار فصاحت و بلاغت رسيده باشد كه مى‌داند كجا جاى كوتاه گفتن و كجا جاى طولانى گفتن است.


از ديگر شبه‌هايى كه به آن‌ها پاسخ داده شده: وجود عبارت‌هاى حاكى از علم به غيب، انتساب برخى از جمله‌ها و خطبه‌ها به ديگران و عدم استشهاد به عبارت‌هاى نهج‌البلاغه در كتب پيشين است.
از ديگر شبه‌هايى كه به آن‌ها پاسخ داده شده: وجود عبارت‌هاى حاكى از علم به غيب، انتساب برخى از جمله‌ها و خطبه‌ها به ديگران و عدم استشهاد به عبارت‌هاى نهج‌البلاغه در كتب پيشين است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش