آگاهی و مسؤولیت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'يك' به 'یک'
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
خط ۳۷: خط ۳۷:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در بخش اول، معيار ارزش آگاهان، بررسى شده است. نویسنده معتقد است اسلام بيش از هر مكتبى، به واژه «آگاهى» اهميت داده است و اين يكى از امتيازهاى بزرگ اين آيين آسمانى است كه زيربناى آن را در ابعاد مختلف، تفكر، بينش و آگاهى تشكيل مى‌دهد و بر همين اساس، واژه‌هاى بازگوكننده اين واقعيت از قبيل: «علم»، «تعقل»، «تفكر» و «تفقه» در قرآن و روايات اسلامى، بيش از هر چيز ديگر، مورد توجه قرار گرفته‌اند.
در بخش اول، معيار ارزش آگاهان، بررسى شده است. نویسنده معتقد است اسلام بيش از هر مكتبى، به واژه «آگاهى» اهميت داده است و اين یکى از امتيازهاى بزرگ اين آيين آسمانى است كه زيربناى آن را در ابعاد مختلف، تفكر، بينش و آگاهى تشكيل مى‌دهد و بر همين اساس، واژه‌هاى بازگوكننده اين واقعيت از قبيل: «علم»، «تعقل»، «تفكر» و «تفقه» در قرآن و روايات اسلامى، بيش از هر چيز ديگر، مورد توجه قرار گرفته‌اند.


به باور وى، اسلام با تمام ارزشى كه برای علم و آگاهى قائل است، ارزش انسان را با معيار تعهد و مسئوليتى كه آگاهى برای او ايجاد كرده مى‌سنجد. اسلام برای آن علم و آگاهى ارزش قائل است كه در مسير مسئوليت قرار گيرد و آن دانشجو و دانشمندى را محترم مى‌شمارد كه داراى حس مسئوليت باشد.
به باور وى، اسلام با تمام ارزشى كه برای علم و آگاهى قائل است، ارزش انسان را با معيار تعهد و مسئوليتى كه آگاهى برای او ايجاد كرده مى‌سنجد. اسلام برای آن علم و آگاهى ارزش قائل است كه در مسير مسئوليت قرار گيرد و آن دانشجو و دانشمندى را محترم مى‌شمارد كه داراى حس مسئوليت باشد.
خط ۵۱: خط ۵۱:
«... تو در شرايطى قرار گرفته‌اى كه هر كس تو را با آن وضع بشناسد، سزاوار است بر بدبختى تو ترحم كند. نعمت‌هاى خداوند، تو را از هر سو فرا گرفته‌اند، زيرا كه [خداوند] جسم تو را سالم و عمرت را طولانى نموده است و تو را با کتاب خویش، آشنا ساخته و با دادن بينش دينى و شناخت سنت پيامبرش، مسئوليت‌هاى فردى و اجتماعى را برایت روشن نموده است و راه عذر و بهانه‌جویى را بر تو بسته است. فكر كن فرداى قيامت خود را چگونه مى‌بينى...»
«... تو در شرايطى قرار گرفته‌اى كه هر كس تو را با آن وضع بشناسد، سزاوار است بر بدبختى تو ترحم كند. نعمت‌هاى خداوند، تو را از هر سو فرا گرفته‌اند، زيرا كه [خداوند] جسم تو را سالم و عمرت را طولانى نموده است و تو را با کتاب خویش، آشنا ساخته و با دادن بينش دينى و شناخت سنت پيامبرش، مسئوليت‌هاى فردى و اجتماعى را برایت روشن نموده است و راه عذر و بهانه‌جویى را بر تو بسته است. فكر كن فرداى قيامت خود را چگونه مى‌بينى...»


پيام دوم، سخنان گهربار امام حسين(ع) در يك سخنرانى آتشين در برابر گروهى از آگاهان و دانشمندان بى‌مسئوليت زمان خویش است كه ابتدا، سرزنش‌هايى كه خداوند از دانشمندان فاسد پيش از اسلام نموده را نقل مى‌كنند و پس از آن، اهميت امر به معروف و نهى از منكر و نقاط ضعف زندگى آگاهان بى‌مسئوليت مسلمان را بيان نموده و راز انحطاط جامعه اسلامى و راه اصلاح آن را، توضيح مى‌دهند.
پيام دوم، سخنان گهربار امام حسين(ع) در یک سخنرانى آتشين در برابر گروهى از آگاهان و دانشمندان بى‌مسئوليت زمان خویش است كه ابتدا، سرزنش‌هايى كه خداوند از دانشمندان فاسد پيش از اسلام نموده را نقل مى‌كنند و پس از آن، اهميت امر به معروف و نهى از منكر و نقاط ضعف زندگى آگاهان بى‌مسئوليت مسلمان را بيان نموده و راز انحطاط جامعه اسلامى و راه اصلاح آن را، توضيح مى‌دهند.


در بخش چهارم و پنجم، مسئوليت آگاهان بيان شده است. نویسنده، خودسازى را اولين مسئوليت مردم مسلمان، خصوصاً دانشمندان شمرده است زيرا معتقد است اين امر، زيربنا و اساس تمام مسئوليت‌هاى ديگرى است كه اسلام از يك مسلمان راستين خواسته تنها افراد خود ساخته‌اند كه مى‌توانند خدمتگذاران جامعه و سازنده ديگران باشند.
در بخش چهارم و پنجم، مسئوليت آگاهان بيان شده است. نویسنده، خودسازى را اولين مسئوليت مردم مسلمان، خصوصاً دانشمندان شمرده است زيرا معتقد است اين امر، زيربنا و اساس تمام مسئوليت‌هاى ديگرى است كه اسلام از یک مسلمان راستين خواسته تنها افراد خود ساخته‌اند كه مى‌توانند خدمتگذاران جامعه و سازنده ديگران باشند.


وى اين امر را بديهى مى‌داند كه كسى كه خود مبتلا به انواع آلودگى‌ها و بيمارى‌هاى روانى و اخلاقى است، نمى‌تواند با فساد، آلودگى‌ها و نابسامانى‌هاى جامعه خود، مبارزه كند؛ آن‌كه در اسارت هوس‌هاى گوناگون حيوانى به سر مى‌برد، به طور حتم نمى‌تواند نجات‌بخش جامعه از اسارت‌ها و بردگى‌ها در ابعاد مختلف باشد.
وى اين امر را بديهى مى‌داند كه كسى كه خود مبتلا به انواع آلودگى‌ها و بيمارى‌هاى روانى و اخلاقى است، نمى‌تواند با فساد، آلودگى‌ها و نابسامانى‌هاى جامعه خود، مبارزه كند؛ آن‌كه در اسارت هوس‌هاى گوناگون حيوانى به سر مى‌برد، به طور حتم نمى‌تواند نجات‌بخش جامعه از اسارت‌ها و بردگى‌ها در ابعاد مختلف باشد.
خط ۵۹: خط ۵۹:
به باور وى، تمام فعالیت‌های حيات انسان، وابسته به ملكات و خصوصيات روانى و عادت‌هاى اوست و كردار انسان، آيينه و جلوه‌گاه صفات روحى او مى‌باشد و بر اين اساس، با معالجه بيمارى‌هاى روانى، صفات زشت و عادت‌هاى ناپسند، كردار آدمى به طور كلى اصلاح مى‌گردد.
به باور وى، تمام فعالیت‌های حيات انسان، وابسته به ملكات و خصوصيات روانى و عادت‌هاى اوست و كردار انسان، آيينه و جلوه‌گاه صفات روحى او مى‌باشد و بر اين اساس، با معالجه بيمارى‌هاى روانى، صفات زشت و عادت‌هاى ناپسند، كردار آدمى به طور كلى اصلاح مى‌گردد.


وى يكى از نقص‌هايى كه جهان معاصر گرفتار آن مى‌باشد را اين امر مى‌داند كه مسئولين مى‌خواند بدون توجه به ريشه جرايم و جنايات، با وضع قوانين كيفرى و بالا بردن سطح كيفرها، با مفاسد فردى مبارزه كنند؛ در حالى كه لازم است ريشه جنايت را در ابعاد مختلف پيدا كرد و آن را قطع نمود زيرا به نظر وى، بدون توجه به ريشه مفاسد، نتيجه قوانين كيفرى، بسيار محدود و ناقص است.
وى یکى از نقص‌هايى كه جهان معاصر گرفتار آن مى‌باشد را اين امر مى‌داند كه مسئولين مى‌خواند بدون توجه به ريشه جرايم و جنايات، با وضع قوانين كيفرى و بالا بردن سطح كيفرها، با مفاسد فردى مبارزه كنند؛ در حالى كه لازم است ريشه جنايت را در ابعاد مختلف پيدا كرد و آن را قطع نمود زيرا به نظر وى، بدون توجه به ريشه مفاسد، نتيجه قوانين كيفرى، بسيار محدود و ناقص است.


وى برای خودسازى، دو راه زير را پيشنهاد و آن‌ها را توضيح داده است:
وى برای خودسازى، دو راه زير را پيشنهاد و آن‌ها را توضيح داده است:
خط ۶۹: خط ۶۹:
ب- زمانى طولانى را به خود اختصاص مى‌دهد.
ب- زمانى طولانى را به خود اختصاص مى‌دهد.


2- معالجه تمام صفات يك‌جا؛ كه انتقادات مطرح شده در روش قبلى، در آن راهى ندارد.
2- معالجه تمام صفات یک‌جا؛ كه انتقادات مطرح شده در روش قبلى، در آن راهى ندارد.


آخرين بخش، در مورد لغزش آگاهان مى‌باشد. نویسنده بر اين باور است كه لغزش و انحراف كسانى كه در جامعه به عنوان رهبر فكرى و عقيدتى و الگوى عمل شناخته شده‌اند، تأثير مستقيم و نقشى بزرگ در فساد و انحطاط آن جامعه دارد.
آخرين بخش، در مورد لغزش آگاهان مى‌باشد. نویسنده بر اين باور است كه لغزش و انحراف كسانى كه در جامعه به عنوان رهبر فكرى و عقيدتى و الگوى عمل شناخته شده‌اند، تأثير مستقيم و نقشى بزرگ در فساد و انحطاط آن جامعه دارد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش