۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'سبک ى ' به 'سبکى') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
«كتاب دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة، از مهمترين آثار در سيره نبوى و بهويژه دلائلنگارى است. اين كتاب در واقع داستان زندگى پيامبر اسلام است؛ داستانى كه با ارائه روايات گوناگون از حوادث كوچك و بزرگ زندگى ايشان آغاز و پيگيرى مىشود. بيهقى در اين اثر، يك اصل مهم را مد نظر دارد و آن، اثبات پيامبرى حضرت محمد(ص) با تكيه بر معجزات ايشان است. معجزات و نشانههايى كه سرآغاز آن به پيش از تولد وى بازمىگردد. او در آغاز كتاب در بيان سبب تأليف مىگويد: «اراده كردم كه به خواست خداوند متعال كتابى درباره برخى از معجزات پيامبرمان و دلايل نبوت او فراهم آورم تا كمكى در راه اثبات رسالت آن حضرت باشد»»<ref>محمدعلى چلونگر، مهناز كوهى</ref> | «كتاب دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة، از مهمترين آثار در سيره نبوى و بهويژه دلائلنگارى است. اين كتاب در واقع داستان زندگى پيامبر اسلام است؛ داستانى كه با ارائه روايات گوناگون از حوادث كوچك و بزرگ زندگى ايشان آغاز و پيگيرى مىشود. بيهقى در اين اثر، يك اصل مهم را مد نظر دارد و آن، اثبات پيامبرى حضرت محمد(ص) با تكيه بر معجزات ايشان است. معجزات و نشانههايى كه سرآغاز آن به پيش از تولد وى بازمىگردد. او در آغاز كتاب در بيان سبب تأليف مىگويد: «اراده كردم كه به خواست خداوند متعال كتابى درباره برخى از معجزات پيامبرمان و دلايل نبوت او فراهم آورم تا كمكى در راه اثبات رسالت آن حضرت باشد»»<ref>محمدعلى چلونگر، مهناز كوهى</ref> | ||
«بيهقى از محدثان بزرگ زمان خود بود و در اين كتاب نيز به | «بيهقى از محدثان بزرگ زمان خود بود و در اين كتاب نيز به سبکىحديثى و با ارائه روايات گوناگون، هدف خويش را دنبال مىكند. او در موارد گوناگون و براى هر حادثه و هر مبحث روايات گوناگونى از راويان مختلف ذكر مىكند، بدون اينكه به نتيجهگيرى در اين زمينه بپردازد؛ يعنى صرفاً روايات مختلف را از راويان مختلف ارائه مىكند. او مىگويد: | ||
«بايد دانست احاديثى را كه در اين كتاب آوردهام، تلاش كردهام كه صحيح و مورد اعتماد باشد. اگر حديثى مبهم بوده، آن را رها كردهام؛ هرچند در مورد كارهايى نظير اين كتاب، آنها هم مورد قبول واقع مىشود. اگر اخبارى را كه ضعيف بوده آوردهام به ضعف آن اشاره نمودهام و به احاديث ديگر اعتماد كردهام»»<ref>همان</ref> | «بايد دانست احاديثى را كه در اين كتاب آوردهام، تلاش كردهام كه صحيح و مورد اعتماد باشد. اگر حديثى مبهم بوده، آن را رها كردهام؛ هرچند در مورد كارهايى نظير اين كتاب، آنها هم مورد قبول واقع مىشود. اگر اخبارى را كه ضعيف بوده آوردهام به ضعف آن اشاره نمودهام و به احاديث ديگر اعتماد كردهام»»<ref>همان</ref> |
ویرایش