۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - 'مدارك ' به 'مدارک ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
#مقدمه كتاب در واقع مقالهاى با عنوان «اسماعيليان و مطالعات اسماعيلى» نوشته فرهاد دفترى است. نويسنده در اين مقدمه ابتدا به بيان تاريخ اسماعيليه و در ادامه به بررسى پيشينه تحقيقات پيرامون فرقه اسماعيليه و اهميت تحقيقات قرن بيستم با دسترسى به كتابخانههاى خصوصى اسماعيليان پرداخته است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/11 مقدمه، ص11] - [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/26 26]</ref> | #مقدمه كتاب در واقع مقالهاى با عنوان «اسماعيليان و مطالعات اسماعيلى» نوشته فرهاد دفترى است. نويسنده در اين مقدمه ابتدا به بيان تاريخ اسماعيليه و در ادامه به بررسى پيشينه تحقيقات پيرامون فرقه اسماعيليه و اهميت تحقيقات قرن بيستم با دسترسى به كتابخانههاى خصوصى اسماعيليان پرداخته است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/11 مقدمه، ص11] - [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/26 26]</ref> | ||
#فصل آغازين بخش اول كتاب كه به دوره ماقبل فاطمى و دوره فاطمى در تاريخ اسماعيلى اختصاص دارد، در اصل در سال 1959م، به زبان آلمانى به چاپ رسيده بود. در اينجا پروفسور مادلونگ، روايت تهذيبشده و تا حدى امروزينشده از آن نوشته خويش را كه يكى از مقالات برجسته و شاخص در بررسىهاى اسماعيلى است و كمك بزرگى به فهم و شناخت ما از نهضت اوليه اسماعيلى بهطور كلى و روابط ميان قرمطيان بحرين و فاطميان بهاختصاص، مىكند، عرضه نموده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/26 همان، ص26] - [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/27 27]</ref> | #فصل آغازين بخش اول كتاب كه به دوره ماقبل فاطمى و دوره فاطمى در تاريخ اسماعيلى اختصاص دارد، در اصل در سال 1959م، به زبان آلمانى به چاپ رسيده بود. در اينجا پروفسور مادلونگ، روايت تهذيبشده و تا حدى امروزينشده از آن نوشته خويش را كه يكى از مقالات برجسته و شاخص در بررسىهاى اسماعيلى است و كمك بزرگى به فهم و شناخت ما از نهضت اوليه اسماعيلى بهطور كلى و روابط ميان قرمطيان بحرين و فاطميان بهاختصاص، مىكند، عرضه نموده است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/26 همان، ص26] - [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/27 27]</ref> | ||
#پروفسور هاينتس هالم، بيش از هر محقق جديد ديگرى به مطالعه عقيده جهانشناسى اوليه اسماعيليان پرداخته است. وى در مقاله «جهانشناسى اسماعيليهى پيش از فاطميان» در واقع به بازسازى اين عقيده بر مبناى شواهد و | #پروفسور هاينتس هالم، بيش از هر محقق جديد ديگرى به مطالعه عقيده جهانشناسى اوليه اسماعيليان پرداخته است. وى در مقاله «جهانشناسى اسماعيليهى پيش از فاطميان» در واقع به بازسازى اين عقيده بر مبناى شواهد و مدارک پراكندهاى كه در آثار و منابع بعدى باقى مانده، اقدام كرده و رساله كاملى در اين باره به زبان آلمانى نوشته است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/27 همان، ص27]</ref> | ||
#در مقاله «ابويعقوب سجستانى و قواى هفتگانه عقل»، بهاختصار به موضوع عقل در انديشه اسماعيلى بر مبناى يكى از آثار مهم سجستانى پرداخته شده است. پروفسور مادلونگ در اين گفتار، بهويژه نشان مىدهد كه چگونه وضع نامطلوب و ناقص بعضى از دستنويسهاى اسماعيلى مىتواند مؤدى به تعبير و تفسيرهاى غلط از موضوع و محتواى آنها گردد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/27 همان]</ref> | #در مقاله «ابويعقوب سجستانى و قواى هفتگانه عقل»، بهاختصار به موضوع عقل در انديشه اسماعيلى بر مبناى يكى از آثار مهم سجستانى پرداخته شده است. پروفسور مادلونگ در اين گفتار، بهويژه نشان مىدهد كه چگونه وضع نامطلوب و ناقص بعضى از دستنويسهاى اسماعيلى مىتواند مؤدى به تعبير و تفسيرهاى غلط از موضوع و محتواى آنها گردد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/27 همان]</ref> | ||
#در فصل پنجم، پروفسور هالم به ميدان كاملاً جديدى از تحقيق قدم مىگذارد. موضوع تشرف به كيش اسماعيلى يكى از موضوعات مطلوب براى مؤلفان ضد اسماعيلى بود و آنها مطالب نادرست تخيلآميزى سر هم مىكردند تا نشان دهند كه چگونه داعيان اسماعيلى كسى را كه به كيش اسماعيلى درمىآمد از مراحل مختلف مىگذرانيدند تا در مرحله آخر به بىايمانى و بىخدايى مىرسيد. در اين فصل، كه نخستين بررسى محققانه موضوع است، پروفسور هالم، فرايند واقعى تشرف نوكيش را به مذهب اسماعيلى تحقيق مىكند و از منابع اسماعيلى و غير اسماعيلى در پژوهش خود سود مىجويد. وى همچنين | #در فصل پنجم، پروفسور هالم به ميدان كاملاً جديدى از تحقيق قدم مىگذارد. موضوع تشرف به كيش اسماعيلى يكى از موضوعات مطلوب براى مؤلفان ضد اسماعيلى بود و آنها مطالب نادرست تخيلآميزى سر هم مىكردند تا نشان دهند كه چگونه داعيان اسماعيلى كسى را كه به كيش اسماعيلى درمىآمد از مراحل مختلف مىگذرانيدند تا در مرحله آخر به بىايمانى و بىخدايى مىرسيد. در اين فصل، كه نخستين بررسى محققانه موضوع است، پروفسور هالم، فرايند واقعى تشرف نوكيش را به مذهب اسماعيلى تحقيق مىكند و از منابع اسماعيلى و غير اسماعيلى در پژوهش خود سود مىجويد. وى همچنين مدارک و شواهدى از برنامههاى پيشرفتهتر تعليم و تربيت اسماعيليان در دوره فاطمى، بهويژه مجالس درسى اسماعيليان به نام «مجالس الحكمة»، به دست مىدهد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/27 همان]</ref> | ||
#در فصل ششم، پروفسور اسماعيل پوناوالا به موضوع انديشههاى فقهى اسماعيلى مىپردازد و توضيح مىدهد كه چگونه فقه اسماعيلى منحصراً به كوشش قاضى نعمان، برجستهترين فقيه اوايل عهد فاطميان، تدوين شد. وى توالى زمانى تأليفات فقهى قاضى نعمان را مورد بحث قرار مىدهد و منابع عمده فقه اسماعيلى و موارد اختلاف و اتفاق آن را با مذاهب فقهى ديگرى بررسى مىكند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/28 همان، ص28]</ref> | #در فصل ششم، پروفسور اسماعيل پوناوالا به موضوع انديشههاى فقهى اسماعيلى مىپردازد و توضيح مىدهد كه چگونه فقه اسماعيلى منحصراً به كوشش قاضى نعمان، برجستهترين فقيه اوايل عهد فاطميان، تدوين شد. وى توالى زمانى تأليفات فقهى قاضى نعمان را مورد بحث قرار مىدهد و منابع عمده فقه اسماعيلى و موارد اختلاف و اتفاق آن را با مذاهب فقهى ديگرى بررسى مىكند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/28 همان، ص28]</ref> | ||
#درباره مسئله مؤلف يا مؤلفان مجموعه معروف به رسائل اخوانالصفا و زمان تأليف آنها بحثهايى درگرفته است. خاورشناس فرانسوى، پل كازانووا كه درباره اسماعيليان بررسىهاى ارزشمندى كرده است، نخستين دانشمند غربى بود كه در سال 1898م، به اسماعيلى بودن منشأ رسائل پى برد. وى از روى پيشگويىهاى نجومى مندرج در خود رسائل سعى كرد تا زمان تأليف اين اثر دايرةالمعارفگونه را تعيين كند و به اين نتيجه رسيد كه آنها اندكى پيش از سال 439ق / 1047م، به نگارش درآمده است. در فصل هفتم، پروفسور عباس همدانى، كه تاكنون چندين مقاله مهم درباره اين موضوع منتشر ساخته است، تاريخى را كه كازانووا براى رسائل تعيين كرده بر پايه شواهد داخلى مندرج در متن رسائل و اطلاعات و اخبار وابسته ديگر، رد مىكند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/28 همان]</ref> | #درباره مسئله مؤلف يا مؤلفان مجموعه معروف به رسائل اخوانالصفا و زمان تأليف آنها بحثهايى درگرفته است. خاورشناس فرانسوى، پل كازانووا كه درباره اسماعيليان بررسىهاى ارزشمندى كرده است، نخستين دانشمند غربى بود كه در سال 1898م، به اسماعيلى بودن منشأ رسائل پى برد. وى از روى پيشگويىهاى نجومى مندرج در خود رسائل سعى كرد تا زمان تأليف اين اثر دايرةالمعارفگونه را تعيين كند و به اين نتيجه رسيد كه آنها اندكى پيش از سال 439ق / 1047م، به نگارش درآمده است. در فصل هفتم، پروفسور عباس همدانى، كه تاكنون چندين مقاله مهم درباره اين موضوع منتشر ساخته است، تاريخى را كه كازانووا براى رسائل تعيين كرده بر پايه شواهد داخلى مندرج در متن رسائل و اطلاعات و اخبار وابسته ديگر، رد مىكند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/28 همان]</ref> | ||
# فصلهاى هشتم و نهم به تحقيق در اين امر اختصاص يافته است كه اسماعيليان در اوايل دوران فاطمى، دريافتشان از «ديگران» چگونه بوده است. در واقع، اسماعيليان، در هماهنگى با نظريه ادوارى خود درباره تاريخ قدسى بشر، كوشش جالبى به خرج دادند كه دينهاى بزرگى را كه مىشناختند، مانند يهوديت، مسيحيت، اديان زرتشتى و مانوى، در نظام تفكر گنوسى خود جاى دهند. پروفسور عظيم نانجى، شواهد برگزيدهاى را كه بهويژه از رسائل اخوانالصفا و نوشتههاى بعضى از متفكران اسماعيلى استخراج شده است، ارائه مىدهد كه چشمانداز اسماعيليان را از تاريخ اديان تعيين مىكند و از همه بالاتر، رهيافت تكثرگرا و غير جزمى آنها را نسبت به دينهاى ديگر نشان مىدهد. دكتر پل واكر، در بررسىاى كه مكمل اين مبحث است، تنها اثر شناختهشده اسماعيلى را درباره مللونحلنويسى فرقههاى اسلامى معرفى مىكند. اين اثر اخيراً كشف شده است و كتاب الشجرة نام دارد و تأليف يك داعى گمنام خراسانى به نام ابوتمام است كه در نيمه اول قرن چهارم / دهم مىزيسته است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/28 همان]</ref> | # فصلهاى هشتم و نهم به تحقيق در اين امر اختصاص يافته است كه اسماعيليان در اوايل دوران فاطمى، دريافتشان از «ديگران» چگونه بوده است. در واقع، اسماعيليان، در هماهنگى با نظريه ادوارى خود درباره تاريخ قدسى بشر، كوشش جالبى به خرج دادند كه دينهاى بزرگى را كه مىشناختند، مانند يهوديت، مسيحيت، اديان زرتشتى و مانوى، در نظام تفكر گنوسى خود جاى دهند. پروفسور عظيم نانجى، شواهد برگزيدهاى را كه بهويژه از رسائل اخوانالصفا و نوشتههاى بعضى از متفكران اسماعيلى استخراج شده است، ارائه مىدهد كه چشمانداز اسماعيليان را از تاريخ اديان تعيين مىكند و از همه بالاتر، رهيافت تكثرگرا و غير جزمى آنها را نسبت به دينهاى ديگر نشان مىدهد. دكتر پل واكر، در بررسىاى كه مكمل اين مبحث است، تنها اثر شناختهشده اسماعيلى را درباره مللونحلنويسى فرقههاى اسلامى معرفى مىكند. اين اثر اخيراً كشف شده است و كتاب الشجرة نام دارد و تأليف يك داعى گمنام خراسانى به نام ابوتمام است كه در نيمه اول قرن چهارم / دهم مىزيسته است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/28 همان]</ref> | ||
#فصل دهم، به بررسى اوضاع و احوال پيچيدهاى مىپردازد كه به شورش ضد سلجوقى اسماعيليان ايران به سركردگى حسن صباح، كه در تأسيس دعوت مستقل نزارى و دولت آن نيز نقشى اساسى داشت، منجر شد. در اين فصل، بهويژه كوشش شده است تا ريشههاى «اسماعيلى» و «ايرانى» اين قيام شناسانده شود و نيز اين ريشهها به سنتهاى اعتراض اجتماعى و دينى - سياسى قديمىتر رديابى گردد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/29 همان، ص29]</ref> | #فصل دهم، به بررسى اوضاع و احوال پيچيدهاى مىپردازد كه به شورش ضد سلجوقى اسماعيليان ايران به سركردگى حسن صباح، كه در تأسيس دعوت مستقل نزارى و دولت آن نيز نقشى اساسى داشت، منجر شد. در اين فصل، بهويژه كوشش شده است تا ريشههاى «اسماعيلى» و «ايرانى» اين قيام شناسانده شود و نيز اين ريشهها به سنتهاى اعتراض اجتماعى و دينى - سياسى قديمىتر رديابى گردد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/29 همان، ص29]</ref> | ||
#در فصل يازدهم، در بررسىاى كه مىتواند مكمل فصل دهم بشمار آيد، دكتر كارول هيلنبراند نگاه خود را به ديدگاهها و نحوه سلوك سلجوقيان نسبت به اسماعيليان الموت در دوران رهبرى حسن صباح معطوف مىدارد. وى بهدقت شواهد و | #در فصل يازدهم، در بررسىاى كه مىتواند مكمل فصل دهم بشمار آيد، دكتر كارول هيلنبراند نگاه خود را به ديدگاهها و نحوه سلوك سلجوقيان نسبت به اسماعيليان الموت در دوران رهبرى حسن صباح معطوف مىدارد. وى بهدقت شواهد و مدارک تاريخنگارى مربوط را بهخصوص اخبار تواريخ عمومى، چون تاريخ [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] و يا [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن الجوزى]] را بررسى مىكند و نيز توجه ما را به بعضى از تعصبات ضد اسماعيلى اين منابع كه تاكنون ناشناخته مانده بوده است، بهويژه در ارتباط با اخبار برخورد و مقابله سلجوقيان و اسماعيليان، جلب مىكند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/29 همان]</ref> | ||
#پروفسور ادمند بازورث بر پايه دانش وسيع خود از خراسان و سيستان يا نيمروز در مشرق ايران و تاريخهاى محلى آنجا، در فصل دوازدهم نظرى كلى به برخوردهاى ميان نزاريان قهستانى و همسايگان حكمرواى آنها در جنوب؛ يعنى ملوك نصرى سيستان و جانشينان آنها در دوره الموت مىافكند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/29 همان، ص29] - [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/30 30]</ref> | #پروفسور ادمند بازورث بر پايه دانش وسيع خود از خراسان و سيستان يا نيمروز در مشرق ايران و تاريخهاى محلى آنجا، در فصل دوازدهم نظرى كلى به برخوردهاى ميان نزاريان قهستانى و همسايگان حكمرواى آنها در جنوب؛ يعنى ملوك نصرى سيستان و جانشينان آنها در دوره الموت مىافكند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/29 همان، ص29] - [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/30 30]</ref> | ||
#در فصل سيزدهم، پروفسور حميد دباشى به بررسى شخصيت و منش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و ارتباط داشتن وى با اسماعيليان از نقطه نظر فيلسوف / وزيرى مىپردازد كه همزمان، توجهش هم به امر دانش و هم قدرت يا هم به فلسفه و هم به سياست معطوف است و از اين جهت نمودار يك حالت مهم در فرهنگ سياسى ايرانى است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/30 همان، ص30]</ref> | #در فصل سيزدهم، پروفسور حميد دباشى به بررسى شخصيت و منش [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و ارتباط داشتن وى با اسماعيليان از نقطه نظر فيلسوف / وزيرى مىپردازد كه همزمان، توجهش هم به امر دانش و هم قدرت يا هم به فلسفه و هم به سياست معطوف است و از اين جهت نمودار يك حالت مهم در فرهنگ سياسى ايرانى است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/17057/2/30 همان، ص30]</ref> |
ویرایش