۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در مقدمه ابتدای کتاب، با تأکید بر این نکته که نویسنده کتاب ستاره درخشان حکمت و عرفان در اسپانیای اسلامی است، چنین میخوانیم: «این مرد بزرگ از یکسو [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]<nowiki/>ی حکیم و از سوی دیگر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] صوفی را به یاد میآورد، اما از ابن سینا زیباتر مینویسد و از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] معقولتر سخن میگوید. وی در اسطوره فلسفی و تمثیل عرفانی خود که نام «[[حي بن یقظان|حي بن يقظان]]» بر آن نهاده، انسانی را مجسم میکند که از آغاز زندگی در جزیرهای دورافتاده، درافتاده و بهتنهایی بهسر میبرد و جز طیور و وحوش کسی را نمیشناسد تا آنکه از جهان «محسوس» با نردبان فکرت به عالم «معقول» بالا میرود و به دیده عرفان و شهود، به لقاء حضرت معبود نائل میشود و ابن طفیل این سیر روحانی را آنچنان زیبا و گیرا وصف میکند که ما را توان وصف آن نیست...»<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، صفحه پنج</ref>. | در مقدمه ابتدای کتاب، با تأکید بر این نکته که نویسنده کتاب ستاره درخشان حکمت و عرفان در اسپانیای اسلامی است، چنین میخوانیم: «این مرد بزرگ از یکسو [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]<nowiki/>ی حکیم و از سوی دیگر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] صوفی را به یاد میآورد، اما از ابن سینا زیباتر مینویسد و از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] معقولتر سخن میگوید. وی در اسطوره فلسفی و تمثیل عرفانی خود که نام «[[حي بن یقظان|حي بن يقظان]]» بر آن نهاده، انسانی را مجسم میکند که از آغاز زندگی در جزیرهای دورافتاده، درافتاده و بهتنهایی بهسر میبرد و جز طیور و وحوش کسی را نمیشناسد تا آنکه از جهان «محسوس» با نردبان فکرت به عالم «معقول» بالا میرود و به دیده عرفان و شهود، به لقاء حضرت معبود نائل میشود و ابن طفیل این سیر روحانی را آنچنان زیبا و گیرا وصف میکند که ما را توان وصف آن نیست...»<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، صفحه پنج</ref>. | ||
همچنین در مقدمه ناشر، بهاختصار ترجمه کتاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته است: «شیوه نثرنویسی استاد فقید [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزمان فروزانفر]] را اهل قلم، کموبیش میشناسند و از پختگی و فخامت و شیوایی آن آگاهند و حقاً که در پارهای از موارد میتوان جرأت کرد و گفت که ترجمه کتاب از متن آن گیراتر شده است؛ بااینهمه در یک جا سهوی پیش آمده و واژه «العهن» را در صفحه 136 به معنای پنبه ترجمه کردهاند و این خطاست؛ زیرا که «العهن» به معنای صوف، یعنی «پشم» یا «پشم رنگین» است و در جای دیگر (یعنی صفحه 31) که سخن از شطح و طامات صوفیان رفته، ترجمه استاد، مقصود [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] را بهطور واضح ادا نمیکند و حق مطلب را نمیرساند؛ به این معنی که [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] عقیده دارد صوفیان چون به مقام استغراق و فنا نائل میآیند، گاهی به ادعای خدایی برمیخیزند! و «أنا الحق» و «ليس في جبتي إلا الله» میسرایند که «من خدایم!» و «در جامه پشمینهام جز الله کس نیست»! اما [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] این سخنان پریشان را نمیپسندد و علم و ادب غزالی را میستاید که چون وصف حال جذبه و فنای خویش کرده، گفته است: | همچنین در مقدمه ناشر، بهاختصار ترجمه کتاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته است: «شیوه نثرنویسی استاد فقید [[فروزانفر، بدیعالزمان|بدیعالزمان فروزانفر]] را اهل قلم، کموبیش میشناسند و از پختگی و فخامت و شیوایی آن آگاهند و حقاً که در پارهای از موارد میتوان جرأت کرد و گفت که ترجمه کتاب از متن آن گیراتر شده است؛ بااینهمه در یک جا سهوی پیش آمده و واژه «العهن» را در صفحه 136 به معنای پنبه ترجمه کردهاند و این خطاست؛ زیرا که «العهن» به معنای صوف، یعنی «پشم» یا «پشم رنگین» است و در جای دیگر (یعنی صفحه 31) که سخن از شطح و طامات صوفیان رفته، ترجمه استاد، مقصود [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] را بهطور واضح ادا نمیکند و حق مطلب را نمیرساند؛ به این معنی که [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] عقیده دارد صوفیان چون به مقام استغراق و فنا نائل میآیند، گاهی به ادعای خدایی برمیخیزند! و «أنا الحق» و «ليس في جبتي إلا الله» میسرایند که «من خدایم!» و «در جامه پشمینهام جز الله کس نیست»! اما [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] این سخنان پریشان را نمیپسندد و علم و ادب غزالی را میستاید که چون وصف حال جذبه و فنای خویش کرده، گفته است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''رخ داد حالتی که نگویم به ماسوا''|2=''پس بد گمان مبر و نپرسم ز ماجرا''}}<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت</ref>. | |||
{{پایان شعر}} | |||
مترجم در مقدمهاش بر کتاب با ذکر شرح حال [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] با استفاده از دیگر منابع، به بررسی احوال او پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص3-1</ref>. سپس رساله مورد بحث را تنها اثر باقیمانده از [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] دانسته است: «بااینکه [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] در اجزای حکمت از طبیعی و الهی دارای تألیفات بود و عبدالواحد مراکشی آنها را دیده و یکی از کتبش را بهعنوان «رسالة في النفس» به خط او ملاحظه نموده است، ولی از آن همه تألیف جز رساله مختصری به نام «[[حي بن یقظان|حي بن يقظان]]» به دست ما نرسیده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | مترجم در مقدمهاش بر کتاب با ذکر شرح حال [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] با استفاده از دیگر منابع، به بررسی احوال او پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص3-1</ref>. سپس رساله مورد بحث را تنها اثر باقیمانده از [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] دانسته است: «بااینکه [[ابن طفیل، محمد بن عبدالملک|ابن طفیل]] در اجزای حکمت از طبیعی و الهی دارای تألیفات بود و عبدالواحد مراکشی آنها را دیده و یکی از کتبش را بهعنوان «رسالة في النفس» به خط او ملاحظه نموده است، ولی از آن همه تألیف جز رساله مختصری به نام «[[حي بن یقظان|حي بن يقظان]]» به دست ما نرسیده است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۶: | ||
فهرست مطالب در ابتدای کتاب پیش از مقدمه مترجم ذکر شده است. در پاورقیهای کتاب نیز معانی برخی الفاظ نامأنوس و توضیحات ارزشمندی از مترجم ذکر گردیده است. | فهرست مطالب در ابتدای کتاب پیش از مقدمه مترجم ذکر شده است. در پاورقیهای کتاب نیز معانی برخی الفاظ نامأنوس و توضیحات ارزشمندی از مترجم ذکر گردیده است. | ||
==پانویس == | |||
<references /> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۶۷: | خط ۷۰: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده: 25 شهریور الی 24 مهر]] | ||
[[رده:سال97-25شهریور الی24 مهر]] | [[رده:سال97-25شهریور الی24 مهر]] |
ویرایش