۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نزدیک ى' به 'نزدیکى') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
| data-type="authorBirthPlace" |روستای | | data-type="authorBirthPlace" |روستای كدكن يا شادياخ نیشابور | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
|- class="articleCode" | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
| data-type="authorCode" | | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE00393AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
== وفات == | == وفات == | ||
در مورد وفات او نيز گفتههاى مختلفى بيان شده است. برخى از تاريخنويسان، سال وفات او را 627ق و برخى ديگر سال وفات او را 632 و 616ق دانستهاند؛ ولى بنابر تحقيقاتى كه انجام گرفته، بيشتر محققان سال وفات او را 627ق ذكر كردهاند. در مورد چگونگى مرگ او نيز گفته شده كه او در هنگام يورش مغولان به شهر نيشابور، توسط يك سرباز مغول، به شهادت رسيده است. شيخ بهاءالدين در كتاب معروف خود كشكول، اين واقعه را چنين تعريف مىكند كه وقتى لشكر تاتار به نيشابور رسيد، اهالى نيشابور را قتل عام كردند و ضربت شمشيرى توسط يكى از مغولان بر دوش شيخ خورد كه شيخ با همان ضربت از دنيا رفت و نقل كردهاند كه چون خون از زخمش جارى شد، شيخ دانست كه مرگش نزدیک | در مورد وفات او نيز گفتههاى مختلفى بيان شده است. برخى از تاريخنويسان، سال وفات او را 627ق و برخى ديگر سال وفات او را 632 و 616ق دانستهاند؛ ولى بنابر تحقيقاتى كه انجام گرفته، بيشتر محققان سال وفات او را 627ق ذكر كردهاند. در مورد چگونگى مرگ او نيز گفته شده كه او در هنگام يورش مغولان به شهر نيشابور، توسط يك سرباز مغول، به شهادت رسيده است. شيخ بهاءالدين در كتاب معروف خود كشكول، اين واقعه را چنين تعريف مىكند كه وقتى لشكر تاتار به نيشابور رسيد، اهالى نيشابور را قتل عام كردند و ضربت شمشيرى توسط يكى از مغولان بر دوش شيخ خورد كه شيخ با همان ضربت از دنيا رفت و نقل كردهاند كه چون خون از زخمش جارى شد، شيخ دانست كه مرگش نزدیک است. | ||
مقبره شيخ در نزدیکى شهر نيشابور قرار دارد و چون در عهد تيموريان، مقبره او خراب شده بود، به فرمان امير على شيرنوايى، وزير سلطان حسين بايقرا، مرمت و تعمير شد. | مقبره شيخ در نزدیکى شهر نيشابور قرار دارد و چون در عهد تيموريان، مقبره او خراب شده بود، به فرمان امير على شيرنوايى، وزير سلطان حسين بايقرا، مرمت و تعمير شد. | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
[[پند نامه]] | [[پند نامه]] | ||
[[الهى نامه (عطار)]] | [[الهى نامه (عطار)]] | ||
[[الهی نامه]] | [[الهی نامه]] |
ویرایش