شرح نظم الدر (شرح قصيده تائيه كبراى ابن فارض): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۵۱: خط ۵۱:
متن اصلى كتاب، شرح ترتيبى است و بر اساس قصيده تائيه [[ابن فارض، عمر بن علی|ابن فارض]] سامان يافته است و طبقه‌بندى خاصى ندارد، جز آنكه مؤلف در آغاز، مقدمه‌اى مشتمل بر يك «اصل» و چهارده «وصل» ذكر كرده است.
متن اصلى كتاب، شرح ترتيبى است و بر اساس قصيده تائيه [[ابن فارض، عمر بن علی|ابن فارض]] سامان يافته است و طبقه‌بندى خاصى ندارد، جز آنكه مؤلف در آغاز، مقدمه‌اى مشتمل بر يك «اصل» و چهارده «وصل» ذكر كرده است.


نثر [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] در «شرح نظم الدر»، به‌شدت متأثر از زبان عربى است و [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] چه در زمينه مفردات و چه در قلمرو تركيبات، با گشاده‌رويى فراوان به پيشواز زبان عربى مى‌رود و حتى در مواردى واژگان عربى را چنان بى‌اعتدال در اين رساله مى‌نشاند كه عرصه را بر صاحب‌خانه تنگ مى‌كند؛ لذا موارد بسيارى مشاهده مى‌شود كه تنها ساختمان دستورى و حروف و افعال از آن زبان فارسى است و اگر سهم زبان عربى را از آنها برداريم، چيزى برجاى نمى‌ماند. تركيبات «شرح نظم الدر»، يكى از ويژگى‌هاى سبک [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] در رساله مزبور است. ساختار اين تركيبات نيز بيش از آنكه از عناصر فارسى مايه گرفته باشد، وام‌دار زبان عربى است. با وجود اين اثرپذيرى از زبان عربى، ذكر يك نكته ضرورى است و آن اينكه صائن‌الدين هنگامى كه از بيان علمى مطالب فارغ مى‌شود، كمتر تحت تأثير عربى باقى مى‌ماند و به‌خصوص در مطالب عاطفى و تغزلى، گرايش او را به فارسى سره و عبارات روان و آهنگين، به‌روشنى مى‌بينيم و جملات معترضه پى‌درپى كه ناشى از اطناب‌جويى نويسندگان اين دوره است و موجب دورى از مطلب اصلى و پيچيدگى كلام مى‌گردد، در «شرح نظم الدر» فراوان است و مشكل زمانى چند برابر مى‌شود كه برخى مسامحه‌هاى دستورى نيز در آنها راه پيدا مى‌كند؛ مثلاًترتيب دستورى واژه‌ها در هم مى‌ريزد، اجزاى افعال مركب از هم جدا مى‌شود و «را»ى زايد در ميانشان راه مى‌يابد و سرانجام جملات طويل بدون فعل رها مى‌شوند؛ گويا خود نويسنده نيز مقصود را گم مى‌كند. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] «شرح نظم الدر» را به سبک نثر فنى معتدل نگاشته است. اين سبک در آن روزگار، رونق پيشين خود را از دست داده بود و رساله مورد بحث از اين ديدگاه داراى ارزش است. البته قلم [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] در غير از مواردى كه به مسائل علمى مى‌پردازد و نيز غير از مقدمه و «وصل»هاى مقدمه، به سادگى مى‌گرايد، اما در مجموع مى‌توان گفت كه «شرح نظم الدر» نمونه‌اى است از نثر فنى در پايان دوره رونق اين سبک . صائن‌الدين در رساله مورد بحث، به انواع آرايه‌هاى سخن از سجع، ترصيع، موازنه، جناس، مراعات نظير و نيز انواع صور خيال توجه دارد. تركيبات ابداعى در كانون زيبايى‌هاى نثر [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] قرار گرفته است. اين تركيبات خوش‌آهنگ، بيشتر از نوع وصفى هستند و اغلب با موصوف خود تضمين مزدوج مى‌سازند<ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص يك‌صد و ده</ref>
نثر [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] در «شرح نظم الدر»، به‌شدت متأثر از زبان عربى است و [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] چه در زمينه مفردات و چه در قلمرو تركيبات، با گشاده‌رويى فراوان به پيشواز زبان عربى مى‌رود و حتى در مواردى واژگان عربى را چنان بى‌اعتدال در اين رساله مى‌نشاند كه عرصه را بر صاحب‌خانه تنگ مى‌كند؛ لذا موارد بسيارى مشاهده مى‌شود كه تنها ساختمان دستورى و حروف و افعال از آن زبان فارسى است و اگر سهم زبان عربى را از آنها برداريم، چيزى برجاى نمى‌ماند. تركيبات «شرح نظم الدر»، يكى از ويژگى‌هاى سبک [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] در رساله مزبور است. ساختار اين تركيبات نيز بيش از آنكه از عناصر فارسى مايه گرفته باشد، وام‌دار زبان عربى است. با وجود اين اثرپذيرى از زبان عربى، ذكر يك نكته ضرورى است و آن اينكه صائن‌الدين هنگامى كه از بيان علمى مطالب فارغ مى‌شود، كمتر تحت تأثير عربى باقى مى‌ماند و به‌خصوص در مطالب عاطفى و تغزلى، گرايش او را به فارسى سره و عبارات روان و آهنگين، به‌روشنى مى‌بينيم و جملات معترضه پى‌درپى كه ناشى از اطناب‌جويى نويسندگان اين دوره است و موجب دورى از مطلب اصلى و پيچيدگى كلام مى‌گردد، در «شرح نظم الدر» فراوان است و مشكل زمانى چند برابر مى‌شود كه برخى مسامحه‌هاى دستورى نيز در آنها راه پيدا مى‌كند؛ مثلاًترتيب دستورى واژه‌ها در هم مى‌ريزد، اجزاى افعال مركب از هم جدا مى‌شود و «را»ى زايد در ميانشان راه مى‌يابد و سرانجام جملات طويل بدون فعل رها مى‌شوند؛ گويا خود نويسنده نيز مقصود را گم مى‌كند. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] «شرح نظم الدر» را به سبک نثر فنى معتدل نگاشته است. اين سبک در آن روزگار، رونق پيشين خود را از دست داده بود و رساله مورد بحث از اين ديدگاه داراى ارزش است. البته قلم [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] در غير از مواردى كه به مسائل علمى مى‌پردازد و نيز غير از مقدمه و «وصل»هاى مقدمه، به سادگى مى‌گرايد، اما در مجموع مى‌توان گفت كه «شرح نظم الدر» نمونه‌اى است از نثر فنى در پايان دوره رونق اين سبک . صائن‌الدين در رساله مورد بحث، به انواع آرايه‌هاى سخن از سجع، ترصيع، موازنه، جناس، مراعات نظير و نيز انواع صور خيال توجه دارد. تركيبات ابداعى در كانون زيبايى‌هاى نثر [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] قرار گرفته است. اين تركيبات خوش‌آهنگ، بيشتر از نوع وصفى هستند و اغلب با موصوف خود تضمين مزدوج مى‌سازند<ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص يك‌صد و ده</ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۸۳: خط ۸۳:
#بهره انبياى نخستين از نبوت، فقط طرف عاشقى محض بود و در نتيجه دعوتشان بيشتر مايل به تنزيه مى‌نمود؛ تا نوبت به ابراهيم خليل رسيد كه نور معشوقى به بارگاه نبوت تابيدن گرفت. پس دعوت او بر مبادى صفات ثبوتى قرار گرفت كه مبانى اركان تشبيه است. كمال اين مرتبه معشوقى و محبوبى به حضرت محمد(ص) ختم مى‌شود<ref>شرح نظم الدر، ص 33 - 35</ref>  
#بهره انبياى نخستين از نبوت، فقط طرف عاشقى محض بود و در نتيجه دعوتشان بيشتر مايل به تنزيه مى‌نمود؛ تا نوبت به ابراهيم خليل رسيد كه نور معشوقى به بارگاه نبوت تابيدن گرفت. پس دعوت او بر مبادى صفات ثبوتى قرار گرفت كه مبانى اركان تشبيه است. كمال اين مرتبه معشوقى و محبوبى به حضرت محمد(ص) ختم مى‌شود<ref>شرح نظم الدر، ص 33 - 35</ref>  


در روايت اين قصه، آنچه كه «شرح نظم الدر» را از آثار مشابه و حتى از «مشارق الدرارى» كه شرح ديگرى است بر تائيه كبراى ابن فارض و صائن‌الدين از آن بهره فراوان برده است، ممتاز مى‌كند، توجه شارح به ابعاد هنرى و ادبى است. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] كه از اديبان دوره تيمورى است، در نوشته‌هاى خود و به‌خصوص در رساله مورد بحث، تنها به بيان علمى مطالب عرفانى نمى‌پردازد، بلكه او در نگارش خود به شيوه پيشينيان مايل است و نثر منشيانه را در نظر دارد <ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص يك‌صد و چهار</ref> عقايد حروفى [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]]، گاهى با عرفان نظرى آميخته مى‌شود. در مقدمه «شرح نظم الدر» و در بيان دليل عدم استفاده انبيا از شعر، مى‌گويد كه «اعيان ثابته» كه صور اسماء الهى‌اند و عرش كه محل ظهور آن صور است، در قالب احكام صور شرعى بيان شده است تا هر كسى بتواند از معانى آنها بهره‌مند گردد؛ درحالى‌كه اگر از شعر و رموز حرفى استفاده مى‌شد، معانى آن فقط صيد رمزدانان حروفى بود<ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص هشتاد و سه</ref>  
در روايت اين قصه، آنچه كه «شرح نظم الدر» را از آثار مشابه و حتى از «مشارق الدرارى» كه شرح ديگرى است بر تائيه كبراى ابن فارض و صائن‌الدين از آن بهره فراوان برده است، ممتاز مى‌كند، توجه شارح به ابعاد هنرى و ادبى است. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] كه از اديبان دوره تيمورى است، در نوشته‌هاى خود و به‌خصوص در رساله مورد بحث، تنها به بيان علمى مطالب عرفانى نمى‌پردازد، بلكه او در نگارش خود به شيوه پيشينيان مايل است و نثر منشيانه را در نظر دارد <ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص يك‌صد و چهار</ref> عقايد حروفى [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]]، گاهى با عرفان نظرى آميخته مى‌شود. در مقدمه «شرح نظم الدر» و در بيان دليل عدم استفاده انبيا از شعر، مى‌گويد كه «اعيان ثابته» كه صور اسماء الهى‌اند و عرش كه محل ظهور آن صور است، در قالب احكام صور شرعى بيان شده است تا هر كسى بتواند از معانى آنها بهره‌مند گردد؛ درحالى‌كه اگر از شعر و رموز حرفى استفاده مى‌شد، معانى آن فقط صيد رمزدانان حروفى بود<ref>شرح نظم الدر، مقدمه مصحح، ص هشتاد و سه</ref>  


ج) ترجمه فارسى قصيده تائيه كبرى: از آنجا كه صائن‌الدين، از ظاهر بسيارى ابيات در «شرح نظم الدر» دور افتاده و به تأويل قصيده پرداخته، مصحح محترم، خانم دكتر اكرم جودى نعمتى، قصيده تائيه كبراى ابن فارض را از آغاز تا انجام با دقت به فارسى روان ترجمه و ابيات آن را از 1 تا 760 شماره‌گذارى و به كتاب ضميمه كرده است<ref>شرح نظم الدر، ص 309 - 370</ref>  
ج) ترجمه فارسى قصيده تائيه كبرى: از آنجا كه صائن‌الدين، از ظاهر بسيارى ابيات در «شرح نظم الدر» دور افتاده و به تأويل قصيده پرداخته، مصحح محترم، خانم دكتر اكرم جودى نعمتى، قصيده تائيه كبراى ابن فارض را از آغاز تا انجام با دقت به فارسى روان ترجمه و ابيات آن را از 1 تا 760 شماره‌گذارى و به كتاب ضميمه كرده است<ref>شرح نظم الدر، ص 309 - 370</ref>  


د) فهرست‌ها: مصحح محترم فهرست‌هاى متعددى براى كتاب فراهم آوده كه در بين آن‌ها، «فهرست توضيحى احاديث»<ref>ص 379 - 411</ref>، مشتمل بر تحقيق و نكته‌سنجى‌هاى ايشان است. «فهرست اصطلاحات و تعبيرات حكمى و عرفانى»<ref>ص 487 - 497</ref> نيز مفيد و مناسب، ولى فاقد استناد و شرح و توضيح است.
د) فهرست‌ها: مصحح محترم فهرست‌هاى متعددى براى كتاب فراهم آوده كه در بين آن‌ها، «فهرست توضيحى احاديث»<ref>ص 379 - 411</ref>، مشتمل بر تحقيق و نكته‌سنجى‌هاى ايشان است. «فهرست اصطلاحات و تعبيرات حكمى و عرفانى»<ref>ص 487 - 497</ref> نيز مفيد و مناسب، ولى فاقد استناد و شرح و توضيح است.


در پايان، گفتنى است كه:
در پايان، گفتنى است كه:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش