۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==تولد== | ==تولد== | ||
ظاهرا ابن هشام در بصره به دنیا آمده است، اما زمان تولد او به درستى معلوم نیست. تنها مىدانیم در میان کسانى که او مستقیما از آنان روایت کرده، کسى نیست که پیش از نیمۀ سدۀ دوم درگذشته باشد و نیز او پیش از مرگ بکّائى، شاگرد برجستۀ [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] (183 ق)، در سنّى بوده است که بتواند متن کامل سیره را از وى اخذ کند. ابن هشام در زادگاه خود پرورش یافت و از آنجا که اکثر رجال سند او در سیره از مردم کوفه و بصرهاند، وى مىبایست بخش مهمى از زندگى و آموزشهاى خود را در این نواحى گذرانده باشد، چنانکه بکائى را نیز در میان همین رجال مىبینیم. از استادان و رجال حدیث او مىتوان ابوعبیده معمر بن مثنى، ابوزید انصارى، خلف احمر و هیثم بن عدى | ظاهرا ابن هشام در بصره به دنیا آمده است، اما زمان تولد او به درستى معلوم نیست. تنها مىدانیم در میان کسانى که او مستقیما از آنان روایت کرده، کسى نیست که پیش از نیمۀ سدۀ دوم درگذشته باشد و نیز او پیش از مرگ بکّائى، شاگرد برجستۀ [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] (183 ق)، در سنّى بوده است که بتواند متن کامل سیره را از وى اخذ کند. ابن هشام در زادگاه خود پرورش یافت و از آنجا که اکثر رجال سند او در سیره از مردم کوفه و بصرهاند، وى مىبایست بخش مهمى از زندگى و آموزشهاى خود را در این نواحى گذرانده باشد، چنانکه بکائى را نیز در میان همین رجال مىبینیم. از استادان و رجال حدیث او مىتوان ابوعبیده معمر بن مثنى، ابوزید انصارى، خلف احمر و هیثم بن عدى را نام برد. همچنین اسد بن موسى اموى را نیز باید از استادان معتبر او به شمار آورد، زیرا ابن هشام التیجان را بیشتر از طریق وى نقل کرده است. | ||
تاریخ ورود ابن هشام به مصر معلوم نیست، اما مىدانیم که وى در اینجا که آخرین منزل سفرهاى علمى او بود، مقیم شد و تا پایان عمر در مصر زیست. ابن هشام مىبایست پیش از ورود به مصر از بکائى استماع کرده باشد، زیرا وى در مصر سیره را روایت مىکرد. از گروه بسیارى که در مجلس حدیث ابن هشام حضور مىیافتند، تنها نام برخى به جا مانده است که برجستهترین آنان عبدالرحیم بن برقى راوى سیره در مصر است. | تاریخ ورود ابن هشام به مصر معلوم نیست، اما مىدانیم که وى در اینجا که آخرین منزل سفرهاى علمى او بود، مقیم شد و تا پایان عمر در مصر زیست. ابن هشام مىبایست پیش از ورود به مصر از بکائى استماع کرده باشد، زیرا وى در مصر سیره را روایت مىکرد. از گروه بسیارى که در مجلس حدیث ابن هشام حضور مىیافتند، تنها نام برخى به جا مانده است که برجستهترین آنان عبدالرحیم بن برقى راوى سیره در مصر است. | ||
ابن هشام در ادب و شعر نیز دستى توانا داشت و در این زمینه پیشواى بلامنازع مصر به شمار مىآمد. شاید به همین سبب بود که هنگام ورود شافعى در 198 ق814/م به مصر، ابن هشام در دیدار از او درنگ کرد، اما چون یکدیگر را ملاقات کردند، به انشاد شعر برای هم پرداختند و ابن هشام پس از این دیدار شافعى را ستود. توجه ابن هشام را به نسب، ادب، لغت و فصاحت مىتوان در آنچه او از امتیازات شافعى دانسته، ملاحظه کرد. جز لغت آنچه از دانش او در سیره بازتاب یافته، عموماًبه احاطۀ وى در نسبشناسى و شناخت گویندگان اشعار بازمىگردد. با اینهمه، به نظر مصححان سیره، وى اشعارى از [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] نقل کرده که آشکارا مجعول و سست است و نتوانسته دربارۀ آنها نظرى قطعى ابراز کند، گر چه ابن هشام خود به تأکید گفته که از آوردن چنین اشعارى خوددارى کرده است. وى بنا بر گفتۀ سهیلى | ابن هشام در ادب و شعر نیز دستى توانا داشت و در این زمینه پیشواى بلامنازع مصر به شمار مىآمد. شاید به همین سبب بود که هنگام ورود شافعى در 198 ق814/م به مصر، ابن هشام در دیدار از او درنگ کرد، اما چون یکدیگر را ملاقات کردند، به انشاد شعر برای هم پرداختند و ابن هشام پس از این دیدار شافعى را ستود. توجه ابن هشام را به نسب، ادب، لغت و فصاحت مىتوان در آنچه او از امتیازات شافعى دانسته، ملاحظه کرد. جز لغت آنچه از دانش او در سیره بازتاب یافته، عموماًبه احاطۀ وى در نسبشناسى و شناخت گویندگان اشعار بازمىگردد. با اینهمه، به نظر مصححان سیره، وى اشعارى از [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] نقل کرده که آشکارا مجعول و سست است و نتوانسته دربارۀ آنها نظرى قطعى ابراز کند، گر چه ابن هشام خود به تأکید گفته که از آوردن چنین اشعارى خوددارى کرده است. وى بنا بر گفتۀ سهیلى در 213ق در گذشت، اما قفطى و ذهبى نظر سهیلى را مردود دانسته و 218ق را اختیار کردهاند. قمى مرثیۀ ابن نباته در مرگ جمالالدین عبداللّه ابن هشام را به خطا رثاى شاعر در حق این ابن هشام دانسته است. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش