۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
ابوطالب روزگارى به رياضتهاى سخت عمر مىگذرانده و گفتهاند كه سالها خوراكش برگ و ريشه گياهان صحرا بوده است، تا جايى كه رنگ چهرهاش دگرگون شده بود. نسبت ابوطالب در تصوف به دو واسطه از طريق ابوالحسن احمد و پدر او ابوعبدالله محمد بن سالم به سهل تسترى مىرسيد. وى با ابن جلاء نيز مصاحبت داشت و از او با عنوان شيخنا ابوبكر بن جلاء ياد مىكرد. | ابوطالب روزگارى به رياضتهاى سخت عمر مىگذرانده و گفتهاند كه سالها خوراكش برگ و ريشه گياهان صحرا بوده است، تا جايى كه رنگ چهرهاش دگرگون شده بود. نسبت ابوطالب در تصوف به دو واسطه از طريق ابوالحسن احمد و پدر او ابوعبدالله محمد بن سالم به سهل تسترى مىرسيد. وى با ابن جلاء نيز مصاحبت داشت و از او با عنوان شيخنا ابوبكر بن جلاء ياد مىكرد. | ||
بعد از وفات ابوالحسن ابن سالم در بصره در فاصله سالهاى 350 تا 360ق، ابوطالب به نشر آراء او پرداخت و زعامت مذهب سالميه را برعهده گرفت. وى نخست در بصره و سپس در بغداد به وعظ و تبليغ مشغول شد و مردم بسيار در مجالس او گردمىآمدند، اما گهگاه در سخنان او نكات و تعبيراتى شنيده مىشد كه با عقايد رايج مردم سازگار نبود و مورد انكار و انتقاد متشرعان قرار مىگرفت، چنانكه از او نقل كردهاند كه مىگفت: «ليس على المخلوقين اضر من الخالق» از اين رو به سخنان ناروا و بدعتآميز متهم شد و مردم از او روىگردان شدند و ناگزير تا پایان عمر ديگر مجلس نگفت. وى در سال 386ق در بغداد درگذشت و در جانب شرقى مقبره مالكيه به خاک | بعد از وفات ابوالحسن ابن سالم در بصره در فاصله سالهاى 350 تا 360ق، ابوطالب به نشر آراء او پرداخت و زعامت مذهب سالميه را برعهده گرفت. وى نخست در بصره و سپس در بغداد به وعظ و تبليغ مشغول شد و مردم بسيار در مجالس او گردمىآمدند، اما گهگاه در سخنان او نكات و تعبيراتى شنيده مىشد كه با عقايد رايج مردم سازگار نبود و مورد انكار و انتقاد متشرعان قرار مىگرفت، چنانكه از او نقل كردهاند كه مىگفت: «ليس على المخلوقين اضر من الخالق» از اين رو به سخنان ناروا و بدعتآميز متهم شد و مردم از او روىگردان شدند و ناگزير تا پایان عمر ديگر مجلس نگفت. وى در سال 386ق در بغداد درگذشت و در جانب شرقى مقبره مالكيه به خاک سپرده شد. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش