۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - 'نمايش نامه' به 'نمایشنامه') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
قلم نويسنده آنقدر صريح است كه به خصوص هنگام نقل گفتگوها به حد ركاكت مىرسد. در مجلس اميرعليشيرنوايى، وزير هنر دوست تيمورى، مردى فرهيخته و عصبى مزاج را دعوت مىكنند كه مشهور است جواب هر شوخى را با طعنه غليظترى مىدهد. رپرتاژ چنين مجلس مهمانى كه در ضمن آن فهرست حاضران و صورت غذاهاى ضيافت و جغرافياى مكان با نكته گزينى يك داستاننويس واقعگرا آمده است، بدون نقل جملاتى كه رد و بدل مىشود، مزه نخواهد داشت. | قلم نويسنده آنقدر صريح است كه به خصوص هنگام نقل گفتگوها به حد ركاكت مىرسد. در مجلس اميرعليشيرنوايى، وزير هنر دوست تيمورى، مردى فرهيخته و عصبى مزاج را دعوت مىكنند كه مشهور است جواب هر شوخى را با طعنه غليظترى مىدهد. رپرتاژ چنين مجلس مهمانى كه در ضمن آن فهرست حاضران و صورت غذاهاى ضيافت و جغرافياى مكان با نكته گزينى يك داستاننويس واقعگرا آمده است، بدون نقل جملاتى كه رد و بدل مىشود، مزه نخواهد داشت. | ||
نويسنده، بدايع الوقايع با قلمى زيبا و اديبانه وقايع روزگار دوره تيمورى را به تصوير كشانده و با چاشنى طنز، بر دلنشين بودن اثر افزوده است. نويسنده در تلاش بوده تا با سخن پردازى و لطافت طبع، وقايع را به گونهاى بىطرفانه توصيف كند. اثر وى در نگاه اول پيشتر ادبى است تا تاريخى. اما در آن مىتوان اطلاعاتى بدست آورد كه در نوع خود بكر و بديع است. واصفى در پروراندن فضاى حاكم بر زمانه خود زيركانه عمل كرده و با بازى الفاظ و گاه ركاكت كلمه - كه در مواقعى باعث تو ذوق خوردن خواننده مىگردد - مناسبات سياسى و جنجالهاى دو نهاد وزرات و امارت را به خوبى ترسيم مىكند. توصيف او از برخى افراد نظير امير عليشيرنوايى حكايت يكى به نعل و ديگر به ميخ زدن است. حكايتهايى كه واصفى آنها را شرح مىدهد، همانند صحنه | نويسنده، بدايع الوقايع با قلمى زيبا و اديبانه وقايع روزگار دوره تيمورى را به تصوير كشانده و با چاشنى طنز، بر دلنشين بودن اثر افزوده است. نويسنده در تلاش بوده تا با سخن پردازى و لطافت طبع، وقايع را به گونهاى بىطرفانه توصيف كند. اثر وى در نگاه اول پيشتر ادبى است تا تاريخى. اما در آن مىتوان اطلاعاتى بدست آورد كه در نوع خود بكر و بديع است. واصفى در پروراندن فضاى حاكم بر زمانه خود زيركانه عمل كرده و با بازى الفاظ و گاه ركاكت كلمه - كه در مواقعى باعث تو ذوق خوردن خواننده مىگردد - مناسبات سياسى و جنجالهاى دو نهاد وزرات و امارت را به خوبى ترسيم مىكند. توصيف او از برخى افراد نظير امير عليشيرنوايى حكايت يكى به نعل و ديگر به ميخ زدن است. حكايتهايى كه واصفى آنها را شرح مىدهد، همانند صحنه نمایشنامهاى است كه بازيگران آن در دو قطب وزرا و امرا ايفاى نقش مىكنند. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش