تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی'
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی')
خط ۲۴: خط ۲۴:
}}
}}


'''تاريخ و فرهنگ ايران در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى''' مجموعه‌اى است به زبان فارسى در باب تاثير تمدن و فرهنگ ايران پيش از اسلام به ويژه دوره ساسانى در تمدن اسلامى، همچنين شرح وضعيت فرهنگى و اجتماعى ايران در قرون نخستين اسلامى.
'''تاريخ و فرهنگ ايران در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى''' مجموعه‌اى است به زبان فارسی در باب تاثير تمدن و فرهنگ ايران پيش از اسلام به ويژه دوره ساسانى در تمدن اسلامى، همچنين شرح وضعيت فرهنگى و اجتماعى ايران در قرون نخستين اسلامى.


موضوع كتاب تاريخ و فرهنگ ايران بر خلاف آنچه كه معمولا از «تاريخ» انتظار مى‌رود، تاريخ سياسى نيست، بلكه بررسى مسائل فرهنگى و ادبى و مباحثى جزيى و تخصصى است كه تاثير بسزايى در تاريخ ايران داشته و كمتر به آن پرداخته شده است. از همين روى هدف نويسنده شناساندن فرهنگ و ادب ساسانى-ايرانى و فرهنگ اسلامى- ايرانى مى‌باشد.
موضوع كتاب تاريخ و فرهنگ ايران بر خلاف آنچه كه معمولا از «تاريخ» انتظار مى‌رود، تاريخ سياسى نيست، بلكه بررسى مسائل فرهنگى و ادبى و مباحثى جزيى و تخصصى است كه تاثير بسزايى در تاريخ ايران داشته و كمتر به آن پرداخته شده است. از همين روى هدف نويسنده شناساندن فرهنگ و ادب ساسانى-ايرانى و فرهنگ اسلامى- ايرانى مى‌باشد.
خط ۳۳: خط ۳۳:




مؤلف در تشريح انگيزه خود در مطالعه پيرامون دوران انتقال از عصر ساسانى به دوران اسلامى، از نخستين پرسش‌هايى كه در دوران دبستان در ذهن او جوانه زده ياد مى‌كند و در فصلى از كتاب به گسيختگى تاريخ ادب و فرهنگ ايران اشاره نمود و مى‌نويسند: «از همان ايامى كه در مدرسه با دو درس از دروس آن، يكى تاريخ و ديگرى تاريخ ادبيات ايران آشنا شدم، نخستين سؤالى كه در ذهن مى‌گذشت، اين بود كه: چرا تاريخ ادبيات ايران بعد از اسلام، با تاريخ آغاز تدوين شعر فارسى در قرن‌هاى سوم و چهارم شروع مى‌شود؛ ولى تاريخ ايران از زمان‌هاى خيلى كهن، كهن‌تر از اسلام و حتى پيش از تاريخ مسيح و قبل از تاريخ اسكندر، آغاز مى‌گردد ؟» به اين ترتيب وى در جستجوى پاسخى بدين سوال به تحقيق و پژوهشى گسترده مى‌پردازد.
مؤلف در تشريح انگيزه خود در مطالعه پيرامون دوران انتقال از عصر ساسانى به دوران اسلامى، از نخستين پرسش‌هايى كه در دوران دبستان در ذهن او جوانه زده ياد مى‌كند و در فصلى از كتاب به گسيختگى تاريخ ادب و فرهنگ ايران اشاره نمود و مى‌نويسند: «از همان ايامى كه در مدرسه با دو درس از دروس آن، يكى تاريخ و ديگرى تاريخ ادبيات ايران آشنا شدم، نخستين سؤالى كه در ذهن مى‌گذشت، اين بود كه: چرا تاريخ ادبيات ايران بعد از اسلام، با تاريخ آغاز تدوين شعر فارسی در قرن‌هاى سوم و چهارم شروع مى‌شود؛ ولى تاريخ ايران از زمان‌هاى خيلى كهن، كهن‌تر از اسلام و حتى پيش از تاريخ مسيح و قبل از تاريخ اسكندر، آغاز مى‌گردد ؟» به اين ترتيب وى در جستجوى پاسخى بدين سوال به تحقيق و پژوهشى گسترده مى‌پردازد.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۴۴: خط ۴۴:
جلد سوم(تاريخ و فرهنگ ايران «دل ايرانشهر» بخش دوم) مشتمل بر 24 گفتار است.
جلد سوم(تاريخ و فرهنگ ايران «دل ايرانشهر» بخش دوم) مشتمل بر 24 گفتار است.


جلد چهارم با عنوان زبان فارسى مشتمل بر مقدمه‌اى به قلم مؤلف و سيزده گفتار است.
جلد چهارم با عنوان زبان فارسی مشتمل بر مقدمه‌اى به قلم مؤلف و سيزده گفتار است.


جلد پنجم با عنوان نظام ديوانى ساسانى در دولت خلفا مشتمل بر مقدمه‌اى از شاهرخ محمدى ملايرى و هفده گفتار است.
جلد پنجم با عنوان نظام ديوانى ساسانى در دولت خلفا مشتمل بر مقدمه‌اى از شاهرخ محمدى ملايرى و هفده گفتار است.
خط ۵۵: خط ۵۵:
نويسنده جاى جاى از اقتباس اعراب از فرهنگ و ادب ايران سخن مى‌گويد، نيز از طبقه دهقانان و ابقاى آنها بر همان وظايف سابق و تاثيرشان در بقاى ديوان‌ها و در نتيجه بروز بسيارى از مظاهر فرهنگ و تمدن نمونه‌هايى را ذكر مى‌كند. سپس اين سوال اساسى را مطرح مى‌كند كه چرا تاريخ و فرهنگ ايران در اين دوران در هاله‌اى از ابهام و تاريكى فرومانده است؟ نويسنده در پاسخ تعريب را مهم‌ترين عامل دانسته و مشخص مى‌دارد كه تعريب؛ يعنى عربى گردانيدن چيزى كه در اصل عربى نبوده، به گونه‌اى كه از هر لحاظ به زىّ عربى درآيد و اصل و تبار آن فراموش گردد و اضافه مى‌كند كه منظور از تعريب، تعريب لغت نيست، بلكه مثلاًتعريب اشخاص؛ يعنى نسبت دادن افراد به يك طايفه عرب بر اساس نسبت مولى و بنده است. تعريب ديگر را تعريب در تاريخ برشمرده و مى‌گويد: منظور اين نيست كه همه كتاب‌ها عربى بوده يا به عكس، بلكه روال حاكم بر تاريخ‌ها چنان است كه قرائت آنها اين توهم را در خواننده پديد مى‌آورد كه در آن دوران‌ها در اين سرزمين، نه مردم ديگرى كه در جنب كوچ‌نشين‌هاى عربى وجودى قابل ذكر مى‌بوده و نه زبان ديگرى جز زبان عربى در آن گستره بوده، در اين تاريخ‌ها همه چيز و همه جا و همه وقت در همان قبايل و سران عرب و تحريكات آن‌ها خلاصه مى‌شده و عناصر و رويدادهاى ديگر آن‌چنان در سايه اينان قرار گرفته‌اند كه گويى اصلا نبوده‌اند.
نويسنده جاى جاى از اقتباس اعراب از فرهنگ و ادب ايران سخن مى‌گويد، نيز از طبقه دهقانان و ابقاى آنها بر همان وظايف سابق و تاثيرشان در بقاى ديوان‌ها و در نتيجه بروز بسيارى از مظاهر فرهنگ و تمدن نمونه‌هايى را ذكر مى‌كند. سپس اين سوال اساسى را مطرح مى‌كند كه چرا تاريخ و فرهنگ ايران در اين دوران در هاله‌اى از ابهام و تاريكى فرومانده است؟ نويسنده در پاسخ تعريب را مهم‌ترين عامل دانسته و مشخص مى‌دارد كه تعريب؛ يعنى عربى گردانيدن چيزى كه در اصل عربى نبوده، به گونه‌اى كه از هر لحاظ به زىّ عربى درآيد و اصل و تبار آن فراموش گردد و اضافه مى‌كند كه منظور از تعريب، تعريب لغت نيست، بلكه مثلاًتعريب اشخاص؛ يعنى نسبت دادن افراد به يك طايفه عرب بر اساس نسبت مولى و بنده است. تعريب ديگر را تعريب در تاريخ برشمرده و مى‌گويد: منظور اين نيست كه همه كتاب‌ها عربى بوده يا به عكس، بلكه روال حاكم بر تاريخ‌ها چنان است كه قرائت آنها اين توهم را در خواننده پديد مى‌آورد كه در آن دوران‌ها در اين سرزمين، نه مردم ديگرى كه در جنب كوچ‌نشين‌هاى عربى وجودى قابل ذكر مى‌بوده و نه زبان ديگرى جز زبان عربى در آن گستره بوده، در اين تاريخ‌ها همه چيز و همه جا و همه وقت در همان قبايل و سران عرب و تحريكات آن‌ها خلاصه مى‌شده و عناصر و رويدادهاى ديگر آن‌چنان در سايه اينان قرار گرفته‌اند كه گويى اصلا نبوده‌اند.


مؤلف در جستجوى پاسخى خردپذير به بررسى گسيختگى وانقطاع فرهنگى ادبى بين سقوط ساسانيان تا تدوين اولين شعر فارسى (قرن 3ق.) در تاريخ ادبيات ايران پرداخته و نتيجه مى‌گيرد كه اين دوران نيز دوران انتقال است، نه انقطاع، چرا كه فرهنگ و ادب ايران در فرهنگ و ادب عرب مستحيل گشته تا بعدها جلوه‌گر شود.
مؤلف در جستجوى پاسخى خردپذير به بررسى گسيختگى وانقطاع فرهنگى ادبى بين سقوط ساسانيان تا تدوين اولين شعر فارسی (قرن 3ق.) در تاريخ ادبيات ايران پرداخته و نتيجه مى‌گيرد كه اين دوران نيز دوران انتقال است، نه انقطاع، چرا كه فرهنگ و ادب ايران در فرهنگ و ادب عرب مستحيل گشته تا بعدها جلوه‌گر شود.


نويسنده در ادامه به دوره‌هاى تاريخى ادبى عرب و بررسى آثار و ادبيات ايشان پرداخته و پس از اشاره به تحول عظيم ادبيات عرب در اين دوره و وقوع اين امر در عراق و ايرانشهر مى‌گويد: اين تحول بيشتر توسط ايرانيان انجام گرفته و بنابراین بايد در زمينه فارسى در خلال پديده‌هاى تاريخى و در زمينه عربى كه شامل فرهنگ و آثار تمدن ايران قبل از اسلام و جلوه‌گاه انديشه و هنر انديشمندان ايرانى در جهان اسلام است، تحقيق شود. مؤلف در جلدهاى مختلف كتاب بر لزوم اين تحقيقات ابرام مى‌ورزد.
نويسنده در ادامه به دوره‌هاى تاريخى ادبى عرب و بررسى آثار و ادبيات ايشان پرداخته و پس از اشاره به تحول عظيم ادبيات عرب در اين دوره و وقوع اين امر در عراق و ايرانشهر مى‌گويد: اين تحول بيشتر توسط ايرانيان انجام گرفته و بنابراین بايد در زمينه فارسی در خلال پديده‌هاى تاريخى و در زمينه عربى كه شامل فرهنگ و آثار تمدن ايران قبل از اسلام و جلوه‌گاه انديشه و هنر انديشمندان ايرانى در جهان اسلام است، تحقيق شود. مؤلف در جلدهاى مختلف كتاب بر لزوم اين تحقيقات ابرام مى‌ورزد.


مؤلف در قسمتى از كتاب به فتواى علماى ماوراءالنهر در جواب درخواست منصور بن نوح سامانى، مبنى بر تفسير طبرى به فارسى اشاره كرده و آن را نقطه عطفى در تاريخ زبان فارسى و مسبب پرورش اسلام در بالين زبان فارسى مى‌داند. آنگاه اين روند را با نظر [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در كيمياى سعادت كه فارسى را براى عوام مى‌دانست، مقايسه مى‌كند و اين سخن را نمودار تحولى 150 ساله- از فتواى علماى ماوراءالنهر تا زمان [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] -كه وارد دوران تعصب مى‌شود، مى‌داند.
مؤلف در قسمتى از كتاب به فتواى علماى ماوراءالنهر در جواب درخواست منصور بن نوح سامانى، مبنى بر تفسير طبرى به فارسی اشاره كرده و آن را نقطه عطفى در تاريخ زبان فارسی و مسبب پرورش اسلام در بالين زبان فارسی مى‌داند. آنگاه اين روند را با نظر [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در كيمياى سعادت كه فارسی را براى عوام مى‌دانست، مقايسه مى‌كند و اين سخن را نمودار تحولى 150 ساله- از فتواى علماى ماوراءالنهر تا زمان [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] -كه وارد دوران تعصب مى‌شود، مى‌داند.


مؤلف در گفتار بعدى، موضوع اسلام آوردن تدريجى ايرانيان از زمان پيامبر تا قرن چهارم را مورد بررسى قرار داده و روابط تاريخى ايرانيان و اعراب و سياست ساسانيان در سرزمين‌هاى عرب‌نشين و همچنين اوضاع ايران و آشفتگى دولت ساسانى را به بحث گذاشته، از هم پاشيدن ساسانيان را ناشى از عوامل درونى مى‌داند، چرا كه يكى دو جنگ چيزى نبود كه دولت ايران را سرنگون نمايد.
مؤلف در گفتار بعدى، موضوع اسلام آوردن تدريجى ايرانيان از زمان پيامبر تا قرن چهارم را مورد بررسى قرار داده و روابط تاريخى ايرانيان و اعراب و سياست ساسانيان در سرزمين‌هاى عرب‌نشين و همچنين اوضاع ايران و آشفتگى دولت ساسانى را به بحث گذاشته، از هم پاشيدن ساسانيان را ناشى از عوامل درونى مى‌داند، چرا كه يكى دو جنگ چيزى نبود كه دولت ايران را سرنگون نمايد.
خط ۷۷: خط ۷۷:
مؤلف همچنين از گرايش اسلامى و دلبستگى ايرانيان به شخصيت علی‌ عليه‌السلام و نيز از نيروى مقاومت ايرانيان در مقابل زياده‌روى اعراب از جمله نبرد دير جماجم و يارى رساندن آنها به ابن اشعث در مقابل حجاج در قسمتى از سورستان (عين التمر) به عنوان يك نيروى مقاومتى زنده در مقابل بى‌عدالتى، يادكرده و در خاتمه نيز از دهقانان نامى و مناصب آن‌ها در دوره اسلامى به تفصيل سخن گفته است.
مؤلف همچنين از گرايش اسلامى و دلبستگى ايرانيان به شخصيت علی‌ عليه‌السلام و نيز از نيروى مقاومت ايرانيان در مقابل زياده‌روى اعراب از جمله نبرد دير جماجم و يارى رساندن آنها به ابن اشعث در مقابل حجاج در قسمتى از سورستان (عين التمر) به عنوان يك نيروى مقاومتى زنده در مقابل بى‌عدالتى، يادكرده و در خاتمه نيز از دهقانان نامى و مناصب آن‌ها در دوره اسلامى به تفصيل سخن گفته است.


جلد چهارم درباره مسأله نقش زبان فارسى در ارتباط با زبان عربى و مددكارى آن نسبت به اين زبان در نخستين قرن‌هاى اسلامى است.
جلد چهارم درباره مسأله نقش زبان فارسی در ارتباط با زبان عربى و مددكارى آن نسبت به اين زبان در نخستين قرن‌هاى اسلامى است.


جلد پنجم نظام ديوانى يا سازمان‌هاى مالى ادارى و مالى ساسانى در دولت خلفا را مورد بررسى قرار مى‌دهد و جلد پايانى مشتمل بر برخى پيوست‌ها و مطالب ايضاحى است.
جلد پنجم نظام ديوانى يا سازمان‌هاى مالى ادارى و مالى ساسانى در دولت خلفا را مورد بررسى قرار مى‌دهد و جلد پايانى مشتمل بر برخى پيوست‌ها و مطالب ايضاحى است.


جلد پيوست‌ها كه به عنوان ضميمه‌اى بر مجلدات قبل نگاشته شده، حاوى مقالات پراكنده‌اى در موضوعات متنوع در خصوص فرهنگ و تاريخ ايران در دوره انتقال است كه در ابتدا شامل معرفى مجله «الدراسة العربية» و تاكيد بر لزوم مطالعات مشترك فارسى و عربى مى‌باشد.
جلد پيوست‌ها كه به عنوان ضميمه‌اى بر مجلدات قبل نگاشته شده، حاوى مقالات پراكنده‌اى در موضوعات متنوع در خصوص فرهنگ و تاريخ ايران در دوره انتقال است كه در ابتدا شامل معرفى مجله «الدراسة العربية» و تاكيد بر لزوم مطالعات مشترك فارسی و عربى مى‌باشد.


مؤلف در مقاله‌اى ديگر از همين مجلد از لزوم هماهنگى بين زبان عربى و فارسى به خاطر آميختگى دو زبان سخن به ميان مى‌آورد.
مؤلف در مقاله‌اى ديگر از همين مجلد از لزوم هماهنگى بين زبان عربى و فارسی به خاطر آميختگى دو زبان سخن به ميان مى‌آورد.


در ادامه از دربار ساسانى و رسائل و مكاتبات و عهدها و خطبه‌ها وتوقيع و تذكره و انتقال آن‌ها به فرهنگ اسلامى ايرانى تا مقالاتى در موضوعات مختلف از رسم‌الخط فارسى و سير انديشه و علم در جهان اسلام، سپس مباحث اديان و ديوان‌ها صحبت شده است.
در ادامه از دربار ساسانى و رسائل و مكاتبات و عهدها و خطبه‌ها وتوقيع و تذكره و انتقال آن‌ها به فرهنگ اسلامى ايرانى تا مقالاتى در موضوعات مختلف از رسم‌الخط فارسی و سير انديشه و علم در جهان اسلام، سپس مباحث اديان و ديوان‌ها صحبت شده است.


گفتارهاى بعدى اين جلد مباحثى چون سير و گستره زبان فارسى قبل و بعد از اسلام در ميان كتب تاريخى و نيز گفتارهايى پيرامون لزوم مطالعات منابع عربى و اسلامى به منظور بررسى زبان فارسى و نگاهى به تاريخ ادبيات عرب و رسوخ كلمات فارسى در زبان عربى را در بر مى‌گيرد.
گفتارهاى بعدى اين جلد مباحثى چون سير و گستره زبان فارسی قبل و بعد از اسلام در ميان كتب تاريخى و نيز گفتارهايى پيرامون لزوم مطالعات منابع عربى و اسلامى به منظور بررسى زبان فارسی و نگاهى به تاريخ ادبيات عرب و رسوخ كلمات فارسی در زبان عربى را در بر مى‌گيرد.


قسمت‌هاى آخر كتاب به ارائه نمونه‌اى از متون عهد ساسانى و به طور مشخص جاودان خرد يا نامه هوشنگ و ترجمه آن، نيز كتاب‌هاى حكم لبهمن الملك و اندرزهاى بهمن و كتاب المسائل منسوب به انوشيروان و ذكر حكمت‌هايى از آنها، مى‌پردازد.
قسمت‌هاى آخر كتاب به ارائه نمونه‌اى از متون عهد ساسانى و به طور مشخص جاودان خرد يا نامه هوشنگ و ترجمه آن، نيز كتاب‌هاى حكم لبهمن الملك و اندرزهاى بهمن و كتاب المسائل منسوب به انوشيروان و ذكر حكمت‌هايى از آنها، مى‌پردازد.
خط ۹۴: خط ۹۴:


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
كتاب مشتمل بر پاورقى‌هايى به قلم نويسنده و فهرست مطالب در ابتداى كتاب و نمايه در انتهاى اثر مى‌باشد. نمايه نام‌هاى فارسى اين مجموعه نيز در انتهاى جلد آخر كتاب آمده است.
كتاب مشتمل بر پاورقى‌هايى به قلم نويسنده و فهرست مطالب در ابتداى كتاب و نمايه در انتهاى اثر مى‌باشد. نمايه نام‌هاى فارسی اين مجموعه نيز در انتهاى جلد آخر كتاب آمده است.


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش