۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - 'فعاليتهاى' به 'فعالیتهای') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
#بيش از نيم قرن مطالعه و آشنايى با جغرافياى هندى، ايرانى، و يونانى از زمان منصور تا زمان مأمون سبب شد كه به طور كلى در تفكر جغرافيايى مسلمانان انقلابى به وجود آيد. مفاهيمى نظير اين كه زمين گرد است و نه مسطح، و در مركز عالم قرار دارد، براى اولين بار به گونهاى درست و منظم به ايشان عرضه گرديد. از آن به بعد آيات قرآنى، و نيز احاديثى كه با خلقت جهان، جغرافيا و امثال آن ارتباط پيدا مىكرد، فقط بدين منظور مورد استفاده قرار مىگرفت كه براى آثار جغرافيايى تأييد مذهبى كسب نمايند، يا اين كه مسلمانان را به تحصيل جغرافيا و نجوم ترغيب كنند. به اين ترتيب در اوايل قرن سوم، بنياد واقعى تدوين آثار جغرافيايى به زبان عربى نهاده شد. | #بيش از نيم قرن مطالعه و آشنايى با جغرافياى هندى، ايرانى، و يونانى از زمان منصور تا زمان مأمون سبب شد كه به طور كلى در تفكر جغرافيايى مسلمانان انقلابى به وجود آيد. مفاهيمى نظير اين كه زمين گرد است و نه مسطح، و در مركز عالم قرار دارد، براى اولين بار به گونهاى درست و منظم به ايشان عرضه گرديد. از آن به بعد آيات قرآنى، و نيز احاديثى كه با خلقت جهان، جغرافيا و امثال آن ارتباط پيدا مىكرد، فقط بدين منظور مورد استفاده قرار مىگرفت كه براى آثار جغرافيايى تأييد مذهبى كسب نمايند، يا اين كه مسلمانان را به تحصيل جغرافيا و نجوم ترغيب كنند. به اين ترتيب در اوايل قرن سوم، بنياد واقعى تدوين آثار جغرافيايى به زبان عربى نهاده شد. | ||
#:در طول قرن سوم كتابهايى با عنوان عام «المسالك و الممالك» تأليف شد. به احتمال قوى اولين كتاب از اين نوع از آن ابن خرداذبه بوده كه نخستين نسخه آن در 231ق و دومين آن در 272ق تهيه شده است. اين اثر خود مبنا و سرمشق نويسندگان جغرافياى عمومى گرديد و مورد ستايش فراوان تقريبا تمام جغرافيدانانى قرار گرفت كه از آن استفاده كردهاند. | #:در طول قرن سوم كتابهايى با عنوان عام «المسالك و الممالك» تأليف شد. به احتمال قوى اولين كتاب از اين نوع از آن ابن خرداذبه بوده كه نخستين نسخه آن در 231ق و دومين آن در 272ق تهيه شده است. اين اثر خود مبنا و سرمشق نويسندگان جغرافياى عمومى گرديد و مورد ستايش فراوان تقريبا تمام جغرافيدانانى قرار گرفت كه از آن استفاده كردهاند. | ||
#:يكى از جنبههاى مهم گسترش آثار جغرافيايى مسلمانان، فراهم آمدن كتابهاى مربوط به دريانوردى و سفرنامهها بود كه موجب غناى دانش مسلمين درباره جغرافياى محلى و توصيفى گرديد. اين امر در نتيجه دو عامل به وجود آمد، اول توسعه سياسى اسلام و وابستگى دينى، كه مسلمانان بدون در نظر گرفتن مليّت و نژاد نسبت به همديگر احساس مىكردند، دوم ازدياد شگفتانگيز | #:يكى از جنبههاى مهم گسترش آثار جغرافيايى مسلمانان، فراهم آمدن كتابهاى مربوط به دريانوردى و سفرنامهها بود كه موجب غناى دانش مسلمين درباره جغرافياى محلى و توصيفى گرديد. اين امر در نتيجه دو عامل به وجود آمد، اول توسعه سياسى اسلام و وابستگى دينى، كه مسلمانان بدون در نظر گرفتن مليّت و نژاد نسبت به همديگر احساس مىكردند، دوم ازدياد شگفتانگيز فعالیتهای تجارتى بازرگانان مسلمان. | ||
#:قرن پنجم را مىتوان اوج رونق جغرافياى مسلمانان دانست، لذا در نتيجه بايد گفت كه در دوره كلاسيك (قرن سوم - پنجم)، دانش جغرافيايى مسلمين، اعم از آنچه از يونانيان و ديگران اقتباس كرده، يا خود از طريق پژوهش و مشاهده و مسافرت به دست آورده بودند، در بالاترين سطح پيشرفت قرار داشت. | #:قرن پنجم را مىتوان اوج رونق جغرافياى مسلمانان دانست، لذا در نتيجه بايد گفت كه در دوره كلاسيك (قرن سوم - پنجم)، دانش جغرافيايى مسلمين، اعم از آنچه از يونانيان و ديگران اقتباس كرده، يا خود از طريق پژوهش و مشاهده و مسافرت به دست آورده بودند، در بالاترين سطح پيشرفت قرار داشت. | ||
#از قرن ششم تا دهم (دوره تلفيق)، نشانههاى انحطاط مداوم در جغرافياى مسلمين به چشم مىخورد. جريان امر بسيار آشفته بوده و به استثناى آثار كسانى چون [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]] و [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]]، سطح عمومى نوشتهها در مقام مقايسه با كتب دوره قبل پايين بوده است. روحيه علمى و انتقادى نسبت به موضوع جغرافيا، و تأكيد بر اعتبار و اصالت اطلاعات كه شاخص كار نويسندگان پيشين به شمار مىرفت، جاى خود را به تلخيص و نقل معلومات سنتى و نظرى از كتب نويسندگان گذشته داده بود. اين دوره به تعبيرى دوره تلفيق دانش جغرافيا محسوب مىشد، و آثار مربوط به آن را مىتوان به هشت دسته كلّى: جغرافياى جهان، متون كيهانشناسى، معجمها يا فرهنگهاى جغرافيايى، سفرنامهها، متون دريانوردى، آثار نجومى و متون جغرافياى محلى تقسيم كرد. | #از قرن ششم تا دهم (دوره تلفيق)، نشانههاى انحطاط مداوم در جغرافياى مسلمين به چشم مىخورد. جريان امر بسيار آشفته بوده و به استثناى آثار كسانى چون [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]] و [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]]، سطح عمومى نوشتهها در مقام مقايسه با كتب دوره قبل پايين بوده است. روحيه علمى و انتقادى نسبت به موضوع جغرافيا، و تأكيد بر اعتبار و اصالت اطلاعات كه شاخص كار نويسندگان پيشين به شمار مىرفت، جاى خود را به تلخيص و نقل معلومات سنتى و نظرى از كتب نويسندگان گذشته داده بود. اين دوره به تعبيرى دوره تلفيق دانش جغرافيا محسوب مىشد، و آثار مربوط به آن را مىتوان به هشت دسته كلّى: جغرافياى جهان، متون كيهانشناسى، معجمها يا فرهنگهاى جغرافيايى، سفرنامهها، متون دريانوردى، آثار نجومى و متون جغرافياى محلى تقسيم كرد. |
ویرایش