۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رسيد' به 'رسيد ') |
جز (جایگزینی متن - 'نزدیک ى' به 'نزدیکى') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
رازى در مقام يك اشعرى، بهطور كلى مكلف بودن خداوند به تكليف را رد ميكرد. اما در هنگام بحث از اينكه اعاده حيات واقعاً خواهد بود، او نه تنها از كتاب و سنت و اجماع مدد مىگرفت بلكه دو دليل عقلى را كه بر اساس اصولى بود كه به سادگى با موضع سنتى اشعريان هماهنگى نداشت به آن مىافزود. اما وى در استدلال دومش بر اساس اصول غير اشعرى بحث مىكرد. او ادعا مىكرد كه خداوند بنده را براى (راحت) و (لذت) آفريده است. در اين دنيا نمىتوان به چنين هدفى رسيد زيرا لذت واقعى وجود ندارد. لذت در اين دنيا فقط براى دفع ضرر است. بنابراین او چنين نتيجه مىگرفت كه خداوند سبب حشر بنده در آخرت مىشود تا از لذت حقيقى بهرهمند شود. اگر چنين نبود وصف كردن خداوند به صفت «محسن» و «رحيم» و «غنى» مغاير با اين بود .<ref>همان، ص208</ref> | رازى در مقام يك اشعرى، بهطور كلى مكلف بودن خداوند به تكليف را رد ميكرد. اما در هنگام بحث از اينكه اعاده حيات واقعاً خواهد بود، او نه تنها از كتاب و سنت و اجماع مدد مىگرفت بلكه دو دليل عقلى را كه بر اساس اصولى بود كه به سادگى با موضع سنتى اشعريان هماهنگى نداشت به آن مىافزود. اما وى در استدلال دومش بر اساس اصول غير اشعرى بحث مىكرد. او ادعا مىكرد كه خداوند بنده را براى (راحت) و (لذت) آفريده است. در اين دنيا نمىتوان به چنين هدفى رسيد زيرا لذت واقعى وجود ندارد. لذت در اين دنيا فقط براى دفع ضرر است. بنابراین او چنين نتيجه مىگرفت كه خداوند سبب حشر بنده در آخرت مىشود تا از لذت حقيقى بهرهمند شود. اگر چنين نبود وصف كردن خداوند به صفت «محسن» و «رحيم» و «غنى» مغاير با اين بود .<ref>همان، ص208</ref> | ||
فصل پايانى كتاب در مورد مساله پاداش و كيفر (وعد و وعيد) است. در اين فصل به نظريههاى اشاعره و معتزله در رابطه با بحثهايى همچون: پاداش و كيفر، مسأله مسلمان مرتكب گناه كبيره، عفو، شفاعت و توبه كه به عبارتى همه آنها راههاى پرهيز از عذاب محتوم است پرداخته شده است. نويسنده در رابطه با شفاعت مينويسد: «اصل شفاعت براى مسلمانان ارتباط | فصل پايانى كتاب در مورد مساله پاداش و كيفر (وعد و وعيد) است. در اين فصل به نظريههاى اشاعره و معتزله در رابطه با بحثهايى همچون: پاداش و كيفر، مسأله مسلمان مرتكب گناه كبيره، عفو، شفاعت و توبه كه به عبارتى همه آنها راههاى پرهيز از عذاب محتوم است پرداخته شده است. نويسنده در رابطه با شفاعت مينويسد: «اصل شفاعت براى مسلمانان ارتباط نزدیکى با مسأله عفو الهى دارد. معتزليان تصديق داشتند كه شفاعت فقط براى كسانى رواست كه شايسته پاداش در آخرت باشند تا اين شفاعت حظ آنان را در آخرت افزون كند. علامه و عرف اماميه اين را رد مىكردند. آنان معتقد بودند كه شفاعت فقط در مورد مسلمانان مرتكب گناهان كبيره معقول است بهطورى كه عذابى كه سزاوار آنهاست از ايشان برداشته شود».<ref>همان، ص219-240</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش