۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
جز (جایگزینی متن - 'شيعيان' به 'شیعیان ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
قرائن موجود در الفهرست بر ميل او به اعتزال دلالت دارد. از آن جمله است: نقل اظهارات معتله در باب پيامبر(ص) به عنوان سرچشمه انديشه اعتزال؛ ذكر و مدح ابن ابى دُواد معتزلى كه از مؤلفان نبود، تنها به دليل دفاعش از اعتزال و معتزله؛ تقسيم معتزله به 2 گروه «مخلص» و «بدعتگذار»؛ اطلاق عنوان «اهل العدل و التوحيد» بر معتزله و در مقابل، «حشویه» بر اهل سنت؛ ذكر [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] در بخش متكلمان «مجبّره» و «حشویه». گرچه از عبارتى كه سبک ى درباره ابن نديم آورده است، چنين بر مىآيد كه آشنايى وى با علم كلام چندان عميق نبوده است، ولى مسلم است كه او در باب اعتزال و معتزله اطلاعات كافى داشته است. | قرائن موجود در الفهرست بر ميل او به اعتزال دلالت دارد. از آن جمله است: نقل اظهارات معتله در باب پيامبر(ص) به عنوان سرچشمه انديشه اعتزال؛ ذكر و مدح ابن ابى دُواد معتزلى كه از مؤلفان نبود، تنها به دليل دفاعش از اعتزال و معتزله؛ تقسيم معتزله به 2 گروه «مخلص» و «بدعتگذار»؛ اطلاق عنوان «اهل العدل و التوحيد» بر معتزله و در مقابل، «حشویه» بر اهل سنت؛ ذكر [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] در بخش متكلمان «مجبّره» و «حشویه». گرچه از عبارتى كه سبک ى درباره ابن نديم آورده است، چنين بر مىآيد كه آشنايى وى با علم كلام چندان عميق نبوده است، ولى مسلم است كه او در باب اعتزال و معتزله اطلاعات كافى داشته است. | ||
نظر به اينكه او از برخى امامان شيعه و فرزندانشان با جمله «عليهالسلام» ياد كرده و اهلبيت پيامبر(ص) را همچون فردى شيعى مىستايد و برای شيخين، ديگر خلفا و كسانى چون طلحه، زبير و عايشه تعبر «رضى الله عنه» را به كار نمىبرد، مىتوان گفت كه شيعى مذهب بوده است. بايد افزود كه از عبارت «ترضيه» كه در برخى موارد در کتاب الفهرست چاپى برای عمر بن خطاب و ديگران ديده مىشود، در نسخههاى اصلى آن اثرى نيست، از اينرو مىتوان دريافت كه اين تعابير توسط ناسخان اضافه شده است. قرائن ديگرى نيز وجود دارد كه مىتواند بر تشيع وى دلالت كند: ذكر تعبير «خاصه» برای | نظر به اينكه او از برخى امامان شيعه و فرزندانشان با جمله «عليهالسلام» ياد كرده و اهلبيت پيامبر(ص) را همچون فردى شيعى مىستايد و برای شيخين، ديگر خلفا و كسانى چون طلحه، زبير و عايشه تعبر «رضى الله عنه» را به كار نمىبرد، مىتوان گفت كه شيعى مذهب بوده است. بايد افزود كه از عبارت «ترضيه» كه در برخى موارد در کتاب الفهرست چاپى برای عمر بن خطاب و ديگران ديده مىشود، در نسخههاى اصلى آن اثرى نيست، از اينرو مىتوان دريافت كه اين تعابير توسط ناسخان اضافه شده است. قرائن ديگرى نيز وجود دارد كه مىتواند بر تشيع وى دلالت كند: ذكر تعبير «خاصه» برای شیعیان و «عامه» برای اهل سنت؛ نقل روايتى از واقدى مبنى بر آنكه على(ع) معجزه پيامبر بوده است؛ حسن المذهب خواندن واقدى كه خود، او را شيعى مىداند؛ ستايش از هشام بن حكم كه به امامت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] گروید. با اين همه، با دقت در روش ابن نديم در الفهرست و نيز اطلاعات نسبتاً محدود و گاه مغلوط وى از تشيع و تعبيرش نسبت به [[شيخ مفيد]] كه گفته است: «او را ديدم و بسيار دانشمند يافتم»، مىتوان چنين استنباط كرد كه ابن نديم، گرچه شيعى مذهب و از لحاظ فكرى، معتزلى بوده است، از جهت فقهى ارتباط زيادى با جامعه اماميه بغداد نداشته باشد. | ||
با دقت در بخش مربوط به [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] در الفهرست مىتوان چنين استنباط كرد كه ابن نديم به او و مذهب حنفى هم علاقه داشته است، چه در شرح حال [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] وى را مدح بليغى كرده است. در جاى ديگر مناظره معروف ميان [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] و مؤمن الطاق را كه ناظر بر قدح [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] بود، ظاهراً به گونهاى تحريف شده نقل كرده است. شايد علاقه ابن نديم به [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] متأثر از عقايد استادش ابوسعيد سيرافى در اين باب بوده باشد. به هر روى كسى چون ابن نديم با گرايشهاى معتزلى و انديشه خردگراى و فلسفى خود، نمىتوانست با [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] بيگانه باشد، چنانكه فلاسفهاى چون ابوالحسن عامرى نيز به [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] و فقه او گرايش داشتند. | با دقت در بخش مربوط به [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] در الفهرست مىتوان چنين استنباط كرد كه ابن نديم به او و مذهب حنفى هم علاقه داشته است، چه در شرح حال [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] وى را مدح بليغى كرده است. در جاى ديگر مناظره معروف ميان [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] و مؤمن الطاق را كه ناظر بر قدح [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] بود، ظاهراً به گونهاى تحريف شده نقل كرده است. شايد علاقه ابن نديم به [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] متأثر از عقايد استادش ابوسعيد سيرافى در اين باب بوده باشد. به هر روى كسى چون ابن نديم با گرايشهاى معتزلى و انديشه خردگراى و فلسفى خود، نمىتوانست با [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] بيگانه باشد، چنانكه فلاسفهاى چون ابوالحسن عامرى نيز به [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] و فقه او گرايش داشتند. |
ویرایش