الرواشح السماوية في شرح الأحادیث الإمامية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد‌‎'
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد‌‎')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۱: خط ۷۱:
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] منظور از «بعض الأصحاب» را عبداللّه بن بكير مى داند و او را با توجه به گفتار [[شهيد ثانى]]، غير امامى مى شمارد و سپس اقوال برخى از علما را نسبت به عبداللّه بن بكير و روايات او نقل مى‌كند و به بحث درباره شخصيت او می‌پردازد.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] منظور از «بعض الأصحاب» را عبداللّه بن بكير مى داند و او را با توجه به گفتار [[شهيد ثانى]]، غير امامى مى شمارد و سپس اقوال برخى از علما را نسبت به عبداللّه بن بكير و روايات او نقل مى‌كند و به بحث درباره شخصيت او می‌پردازد.


راشحه هشتم: در اين راشحه درباره ابوعيسى محمد بن هارون الوراق، بحث شده و از او به عنوان يكى از اجلّه متكلمان شيعه سخن به ميان مى‌آيد. مؤلف، نظرات [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]]، امام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و ابن داود را درباره وى بيان كرده، سپس نتيجه مى گيرد كه وى ازممدوحين است و احاديث او حسن می‌باشد.
راشحه هشتم: در اين راشحه درباره ابوعيسى محمد بن هارون الوراق، بحث شده و از او به عنوان يكى از اجلّه متكلمان شيعه سخن به ميان مى‌آيد. مؤلف، نظرات [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد‌‎مرتضى]]، [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]]، امام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و ابن داود را درباره وى بيان كرده، سپس نتيجه مى گيرد كه وى ازممدوحين است و احاديث او حسن می‌باشد.


راشحه نهم: مشهور است كه چون اسماعيل بن ابى زياده سكونى، عامى است، لذا احاديث او مطروح و غير مقبول می‌باشد؛ امّا [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] معتقد است كه علاوه بر غلط بودن اين مطلب، سكونى ثقه است و احاديث او موثق است.
راشحه نهم: مشهور است كه چون اسماعيل بن ابى زياده سكونى، عامى است، لذا احاديث او مطروح و غير مقبول می‌باشد؛ امّا [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] معتقد است كه علاوه بر غلط بودن اين مطلب، سكونى ثقه است و احاديث او موثق است.
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
#: مؤلف، در ادامه اين بخش، ديدگاه عده‌اى از متفكران اهل سنّت را در اين باب يادآور مى شود؛ از بيضاوى شارح كتاب «منهاج الأصول» نقل مى‌كند كه حديث «اقتدوا بالذين من بعدى أبوبكر و عمر» ساختگى است و همچنين از طيبى نقل مى‌كند كه به نوح بن ابى مريم گفته شد «اين احاديثى كه درباره فضائل سوره‌ها به [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نسبت مى‌دهى، در بين خود اصحاب [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] وجود ندارد». او جواب داد: «چون ديدم مردم از قرآن روى گردانده‌اند و به فقه [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] روى آورده اند، اين احاديث را ساختم».
#: مؤلف، در ادامه اين بخش، ديدگاه عده‌اى از متفكران اهل سنّت را در اين باب يادآور مى شود؛ از بيضاوى شارح كتاب «منهاج الأصول» نقل مى‌كند كه حديث «اقتدوا بالذين من بعدى أبوبكر و عمر» ساختگى است و همچنين از طيبى نقل مى‌كند كه به نوح بن ابى مريم گفته شد «اين احاديثى كه درباره فضائل سوره‌ها به [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نسبت مى‌دهى، در بين خود اصحاب [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] وجود ندارد». او جواب داد: «چون ديدم مردم از قرآن روى گردانده‌اند و به فقه [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] روى آورده اند، اين احاديث را ساختم».
#:ابن حيان درباره ابوعصمه مى گويد كه «جمع كل شىء الا الصدق» و همچنين از ابومهدى نقل مى‌كند كه به مسيرة بن عبدربه گفت «اين احاديث را از كجا آورده‌اى كه هر كسى فلان سوره را بخواند، اين مقدار ثواب می‌برد؟». او پاسخ داد: «آنها را جعل كردم تا مردم را بدان سوره‌ها ترغيب كنم».
#:ابن حيان درباره ابوعصمه مى گويد كه «جمع كل شىء الا الصدق» و همچنين از ابومهدى نقل مى‌كند كه به مسيرة بن عبدربه گفت «اين احاديث را از كجا آورده‌اى كه هر كسى فلان سوره را بخواند، اين مقدار ثواب می‌برد؟». او پاسخ داد: «آنها را جعل كردم تا مردم را بدان سوره‌ها ترغيب كنم».
#:وهمچنين، كسى از مؤمل بن اسماعيل پرسيد كه فلان روايت را از چه كسى نقل مى‌كند. پاسخ داد كه از فلان شيخ. سائل، از آن شيخ پرسيد كه از چه كسى نقل مى‌كند... و به همين ترتيب ادامه داد تا به آخرين شيخ. از او پرسيد كه از چه كسى نقل مى‌كند. او دست سائل را گرفت و به درون منزلى برد كه عده‌اى از متصوفه در آنجا بودند و اشاره كرد كه از اين شيخ نقل مى كنم. سائل، از شيخ صوفى پرسيد كه وى از كجا اين روايت را نقل مى‌كند؛ پاسخ داد كه «ما ديديم مردم از قرآن روى گردان شده اند؛ لذا احاديثى را ساختيم تا دل‍ مردم را متوجه قرآن كنيم».
#:وهمچنين، كسى از مؤمل بن اسماعيل پرسيد‌‎كه فلان روايت را از چه كسى نقل مى‌كند. پاسخ داد كه از فلان شيخ. سائل، از آن شيخ پرسيد‌‎كه از چه كسى نقل مى‌كند... و به همين ترتيب ادامه داد تا به آخرين شيخ. از او پرسيد‌‎كه از چه كسى نقل مى‌كند. او دست سائل را گرفت و به درون منزلى برد كه عده‌اى از متصوفه در آنجا بودند و اشاره كرد كه از اين شيخ نقل مى كنم. سائل، از شيخ صوفى پرسيد‌‎كه وى از كجا اين روايت را نقل مى‌كند؛ پاسخ داد كه «ما ديديم مردم از قرآن روى گردان شده اند؛ لذا احاديثى را ساختيم تا دل‍ مردم را متوجه قرآن كنيم».
#:به دنبال اين مطالب، مؤلف، اشكال را متوجّه عده‌اى از مفسران (نظير واحدى، ثعلبى و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]) مى‌كند كه اين روايات ساختگى را در تفسير خويش آورده‌اند و توج‍ به هشدار دانشمندانى كه گفته بودند اين احاديث ساختگى است، نكرده‌اند.
#:به دنبال اين مطالب، مؤلف، اشكال را متوجّه عده‌اى از مفسران (نظير واحدى، ثعلبى و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]) مى‌كند كه اين روايات ساختگى را در تفسير خويش آورده‌اند و توج‍ به هشدار دانشمندانى كه گفته بودند اين احاديث ساختگى است، نكرده‌اند.
#دومين قسمت از احاديث ساختگى، احاديثى است كه جهت نزدیک  شدن به حاكمان ساخته شد. نقل می‌كنند كه غياث بن ابراهيم در حضور مهدى عباسى بود. مهدى از پرنده‌اى كه از جا دور آمده بود، تعجب كرد. غياث، روايتى از پيامبر نقل كرد كه پيامبر فرمود: «در چهار چيز، مسابقه جايز است و يكى از آنها پرنده است». مهدى دستور داد كه هزار درهم به او پرداختند. وقتى كه رفت، مهدى گفت: شهادت مى دهم كه دروغ به پيامبر بست و پيامبر(ص) پرنده را نفرموده است؛ ولى او به خاطر نزدیک ى به ما اين حديث را ساخت.
#دومين قسمت از احاديث ساختگى، احاديثى است كه جهت نزدیک  شدن به حاكمان ساخته شد. نقل می‌كنند كه غياث بن ابراهيم در حضور مهدى عباسى بود. مهدى از پرنده‌اى كه از جا دور آمده بود، تعجب كرد. غياث، روايتى از پيامبر نقل كرد كه پيامبر فرمود: «در چهار چيز، مسابقه جايز است و يكى از آنها پرنده است». مهدى دستور داد كه هزار درهم به او پرداختند. وقتى كه رفت، مهدى گفت: شهادت مى دهم كه دروغ به پيامبر بست و پيامبر(ص) پرنده را نفرموده است؛ ولى او به خاطر نزدیک ى به ما اين حديث را ساخت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش