۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد ' به 'سيد') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''النفحة العنبرية في أنساب خير البرية'''، از آثار يكى از دانشمندان قرن نهم هجرى قمرى، [[یمانی موسوی، محمدکاظم بن ابیالفتوح |محمدكاظم بن ابوالفتوح يمانى موسوى]] است كه در آن، نسبهاى حضرت محمد(ص) و خاندان پاكش(ع) و يارانش و... را از حضرت آدم(ع) تا دوران اسلام ذكر كرده است. | '''النفحة العنبرية في أنساب خير البرية'''، از آثار يكى از دانشمندان قرن نهم هجرى قمرى، [[یمانی موسوی، محمدکاظم بن ابیالفتوح |محمدكاظم بن ابوالفتوح يمانى موسوى]] است كه در آن، نسبهاى حضرت محمد(ص) و خاندان پاكش(ع) و يارانش و... را از حضرت آدم(ع) تا دوران اسلام ذكر كرده است. | ||
آقاى [[رجایی، مهدی | | آقاى [[رجایی، مهدی |سيدمهدى رجايى]]، اين كتاب را تحقيق و تصحيح كرده و [[مرعشی، شهابالدین|آيتالله سيدشهابالدين مرعشى نجفى]] نيز مقدمهاى عالمانه در شرح حال نويسنده و معرفى اثر حاضر بر آن افزوده است. متأسفانه تاريخ و مشخصات نگارش اين كتاب معين نشده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
اين كتاب از رساله «النفحة لطالب النفحة أو التعريف بصاحب النفحة» نوشته [[مرعشی، شهابالدین|آيتالله | اين كتاب از رساله «النفحة لطالب النفحة أو التعريف بصاحب النفحة» نوشته [[مرعشی، شهابالدین|آيتالله سيدشهابالدين مرعشى نجفى]] و مقدمه نويسنده و متن اصلى تشكيل شده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
#در رساله [[مرعشی، شهابالدین|آيتالله مرعشى]] كه در روز پنجشنبه سوم ذوالقعده سال 1353ق، در قم نوشته، چنين آمده است: | #در رساله [[مرعشی، شهابالدین|آيتالله مرعشى]] كه در روز پنجشنبه سوم ذوالقعده سال 1353ق، در قم نوشته، چنين آمده است: | ||
#: «اى برادر عزيز از من در مورد صاحب كتاب «النفحة العنبرية في أنساب آل خير البرية» پرسيدى. پس بدان كه اين مؤلف، همان مورخ نسابه جليل ثقه | #: «اى برادر عزيز از من در مورد صاحب كتاب «النفحة العنبرية في أنساب آل خير البرية» پرسيدى. پس بدان كه اين مؤلف، همان مورخ نسابه جليل ثقه سيدابوفضيل محمدكاظم موسوى يمانى هندى از شخصيتهاى قرن نهم هجرى است و آنچه در نزد من ظاهر است اين است كه مذهبش زيدى است و كتاب «النفحة العنبرية» را تأليف كرده و آن را به محضر «القائمبأمرالله» تقديم كرده و مهدى طباطبائى امام زيديه در قرن هشتم و آخرين امام قدرتمند زيديان در يمن را ستوده... البته نويسنده در مواردى لغزيده و به واقع نرسيده، مانند تصحيح شيخ عبدالقادر گيلانى و مواردى ديگر، ولى بااينهمه اين اثر، كتابى جليل و شريف در موضوع خودش است...».<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص5-16</ref> | ||
#:قابل توجه است كه عنوان اثر حاضر در مقدمه [[مرعشی، شهابالدین|آيتالله مرعشى]] نجفى با يك تغيير (افزودن كلمه «آل» بر «خير البرية») ذكر شده، ولى نويسنده خودش چنين تعبيرى نياورده و به نظر مىرسد تعبير نويسنده بهتر است؛ زيرا اين اثر درباره نسبهاى پيامبر اكرم(ص) است و هر كسى كه قبل از اوست بهعنوان اجداد ايشان آمده و بعدىها هم بهعنوان فرزندان و ياران و تابعان و... مطرح شدهاند و اين كتاب بهطور اختصاصى درباره آل و خاندان ايشان نيست. | #:قابل توجه است كه عنوان اثر حاضر در مقدمه [[مرعشی، شهابالدین|آيتالله مرعشى]] نجفى با يك تغيير (افزودن كلمه «آل» بر «خير البرية») ذكر شده، ولى نويسنده خودش چنين تعبيرى نياورده و به نظر مىرسد تعبير نويسنده بهتر است؛ زيرا اين اثر درباره نسبهاى پيامبر اكرم(ص) است و هر كسى كه قبل از اوست بهعنوان اجداد ايشان آمده و بعدىها هم بهعنوان فرزندان و ياران و تابعان و... مطرح شدهاند و اين كتاب بهطور اختصاصى درباره آل و خاندان ايشان نيست. | ||
#در مقدمه نويسنده كه زمان و مكان نگارش آن مشخص نشده، چنين آمده است: | #در مقدمه نويسنده كه زمان و مكان نگارش آن مشخص نشده، چنين آمده است: | ||
#: «چون شناخت نسبها، هدفى است كه با آن همتايان شناخته مىشود و مصاديق صله رحم معلوم مىگردد، همانطوركه در قرآن كريم آمده كه: «'''وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا'''».<ref>حجرات: 13</ref>و پيامبر(ص) گفت: «تعلّموا من أنسابكم ما تصلون به أرحامكم؛ فإنّ صلة الرحم محبّة في الأهل و مثراة في المال و منساة في الأثر»؛ يعنى «مقدارى از انساب را بياموزيد تا بتوانيد صله رحم كنيد؛ چون صله رحم باعث محبت در خانواده و افزايش مال مىشود و سابقه بد را به فراموشى مىسپارد». | #: «چون شناخت نسبها، هدفى است كه با آن همتايان شناخته مىشود و مصاديق صله رحم معلوم مىگردد، همانطوركه در قرآن كريم آمده كه: «'''وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا'''».<ref>حجرات: 13</ref>و پيامبر(ص) گفت: «تعلّموا من أنسابكم ما تصلون به أرحامكم؛ فإنّ صلة الرحم محبّة في الأهل و مثراة في المال و منساة في الأثر»؛ يعنى «مقدارى از انساب را بياموزيد تا بتوانيد صله رحم كنيد؛ چون صله رحم باعث محبت در خانواده و افزايش مال مىشود و سابقه بد را به فراموشى مىسپارد». | ||
#:پس چون ثابت شد كه خدا برگزيدهاش را از آل هاشم بن عبدمناف برگزيد و سيادت را در او و خاندان پاكش قرار داد... و از ابن عبّاس نقل شده كه در مورد قول خداى متعال: «'''سَلامٌ عَلى إلْ ياسِينَ'''».<ref>صافات: 130</ref>، گفت كه آنان خاندان محمّد(ع) هستند. پس چون همه اين مطالب صحيح است، شروع كردم در ذكر فرزندان حسنين(ع) و از خدا توفيق تكميل مىطلبم و آن را «النفحة العنبريّة في أنساب خير البريّة» ناميدم و بعد به ذكر قبيلههاى عرب از نظر شعوب، قبائل، بطون و فواصل، پرداختم و ملتزم شدم كه اسامى اشتباهپذير را ضبط كنم و در اين كار بر خدايى اعتماد كردم كه آسمان را برافراشت و...».<ref>ر.ک: همان، ص21-24</ref> | #:پس چون ثابت شد كه خدا برگزيدهاش را از آل هاشم بن عبدمناف برگزيد و سيادت را در او و خاندان پاكش قرار داد... و از ابن عبّاس نقل شده كه در مورد قول خداى متعال: «'''سَلامٌ عَلى إلْ ياسِينَ'''».<ref>صافات: 130</ref>، گفت كه آنان خاندان محمّد(ع) هستند. پس چون همه اين مطالب صحيح است، شروع كردم در ذكر فرزندان حسنين(ع) و از خدا توفيق تكميل مىطلبم و آن را «النفحة العنبريّة في أنساب خير البريّة» ناميدم و بعد به ذكر قبيلههاى عرب از نظر شعوب، قبائل، بطون و فواصل، پرداختم و ملتزم شدم كه اسامى اشتباهپذير را ضبط كنم و در اين كار بر خدايى اعتماد كردم كه آسمان را برافراشت و...».<ref>ر.ک: همان، ص21-24</ref> | ||
#اصل نسب: حضرت آدم(ع)، ابوالبشر؛ يعنى پدر همه انسانهاست كه نسب عرب و عجم به او مىرسد و هستهاى است كه همه قبائل امتها از آن منشعب شدهاند. ابن واضح گفته: حضرت آدم(ع)، خليفه خدا در زمينش بود، پس وقتى كه وفاتش | #اصل نسب: حضرت آدم(ع)، ابوالبشر؛ يعنى پدر همه انسانهاست كه نسب عرب و عجم به او مىرسد و هستهاى است كه همه قبائل امتها از آن منشعب شدهاند. ابن واضح گفته: حضرت آدم(ع)، خليفه خدا در زمينش بود، پس وقتى كه وفاتش فرارسيدبه فرزندش شيث(ع) بهعنوان خلافت وصيت كرد و... و حضرت آدم(ع) وفات نكرد تا از فرزندانش و نوههايش چهل هزار نفر را ديد و نسل بشر منقرض شد، جز از فرزندان شيث و... گفته شده كه حضرت آدم(ع) هزار سال در اين دنيا زندگى كرد.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص25</ref> | ||
#فرزندان ابوطالب و آنان چهار نفرند: على(ع)، جعفر، عقيل و طالب. ولى ادامه (عقب) او منحصر در غير طالب است؛ زيرا طالب عقب ندارد و نسلش ادامه نيافته است.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref> | #فرزندان ابوطالب و آنان چهار نفرند: على(ع)، جعفر، عقيل و طالب. ولى ادامه (عقب) او منحصر در غير طالب است؛ زيرا طالب عقب ندارد و نسلش ادامه نيافته است.<ref>ر.ک: همان، ص39</ref> | ||
#نويسنده در مطلبى تأملبرانگيز چنين نوشته است: | #نويسنده در مطلبى تأملبرانگيز چنين نوشته است: |
ویرایش