التفسير (عیاشی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براى' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
خط ۳۴: خط ۳۴:


== ساختار ==
== ساختار ==
كتاب، در دو جلد تنظيم شده است. از آغاز قرآن تا پایان سوره انعام، در جلد اول و از آغاز سوره اعراف تا آخر سوره كهف، در جلد دوم تفسير شده است. در تفسير عياشى، جنبه روايى غالب است؛ با اين حال، به دليل توجه مؤلف به آيات الاحكام، ويژگى فقهى اين تفسير بيشتر از ديگر تفاسير كهن اماميه، همچون تفسير فرات كوفى و تفسير على بن ابراهيم قمى است(براى نمونه: عياشى، ج 1، ص192، 238 و 248).
كتاب، در دو جلد تنظيم شده است. از آغاز قرآن تا پایان سوره انعام، در جلد اول و از آغاز سوره اعراف تا آخر سوره كهف، در جلد دوم تفسير شده است. در تفسير عياشى، جنبه روايى غالب است؛ با اين حال، به دليل توجه مؤلف به آيات الاحكام، ويژگى فقهى اين تفسير بيشتر از ديگر تفاسير كهن اماميه، همچون تفسير فرات كوفى و تفسير على بن ابراهيم قمى است(برای نمونه: عياشى، ج 1، ص192، 238 و 248).


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
عياشى، نخست، در مقدمه‌اى كوتاه به ذكر احاديثى در فضيلت قرآن كريم، ترك روايت احاديث مخالف با قرآن، مطالب مذكور در قرآن و لزوم مراجعه به ائمه اطهار(ع) براى فهم و تفسير قرآن، پرداخته است(همان، ج 1، ص74 - 97)، سپس آياتى را تفسير كرده كه در آنها رواياتى از ائمه(ع) درباره اعتقادات و آموزه‌هاى شيعى، به‌ويژه در فضايل اهل‌بيت(ع) و منقصت دشمنان ايشان رسيده است. بيشتر اين روايات، از امام باقر و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده است. رجال‌شناسان امامى، با وجود ستودن عياشى، گفته‌اند كه وى از افراد ضعيف روايت مى‌كرده است(نجاشى، ص350، طوسى، ص317 - 320).
عياشى، نخست، در مقدمه‌اى كوتاه به ذكر احاديثى در فضيلت قرآن كريم، ترك روايت احاديث مخالف با قرآن، مطالب مذكور در قرآن و لزوم مراجعه به ائمه اطهار(ع) برای فهم و تفسير قرآن، پرداخته است(همان، ج 1، ص74 - 97)، سپس آياتى را تفسير كرده كه در آنها رواياتى از ائمه(ع) درباره اعتقادات و آموزه‌هاى شيعى، به‌ويژه در فضايل اهل‌بيت(ع) و منقصت دشمنان ايشان رسيده است. بيشتر اين روايات، از امام باقر و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده است. رجال‌شناسان امامى، با وجود ستودن عياشى، گفته‌اند كه وى از افراد ضعيف روايت مى‌كرده است(نجاشى، ص350، طوسى، ص317 - 320).


در تفسير عياشى، علاوه بر مطالب تفسيرى و فقهى، به مسائل كلامى نيز پرداخته شده است؛ مثلاًعياشى، در بحث از جبر و تفويض، رواياتى دال بر رد هر دو نظريه جبر و تفويض آورده و نظرى موافق با «امر بين أمرين» ارائه كرده است(ج 2، ص140 - 141).
در تفسير عياشى، علاوه بر مطالب تفسيرى و فقهى، به مسائل كلامى نيز پرداخته شده است؛ مثلاًعياشى، در بحث از جبر و تفويض، رواياتى دال بر رد هر دو نظريه جبر و تفويض آورده و نظرى موافق با «امر بين أمرين» ارائه كرده است(ج 2، ص140 - 141).


عياشى، رواياتى درباره فرقه‌هاى شيعى و ديگر فرق، از جمله واقفيه و خوارج و عجليه و قَدَريه، آورده است(همان، ج 2، ص55، 104، 112، 124، 125 و 163. براى آگاهى از جنبه‌هاى قصصى: همان، ج 1، ص145 - 149، ج 2، ص154 و 155).
عياشى، رواياتى درباره فرقه‌هاى شيعى و ديگر فرق، از جمله واقفيه و خوارج و عجليه و قَدَريه، آورده است(همان، ج 2، ص55، 104، 112، 124، 125 و 163. برای آگاهى از جنبه‌هاى قصصى: همان، ج 1، ص145 - 149، ج 2، ص154 و 155).


متن موجود تفسير عياشى، نوشته‌اى مرسل است كه در آن، اسناد احاديث ذكر نشده است و تدوين كننده، بنا بر گزارش خود وى اسناد را حذف كرده تا در فرصتى مناسب، اين متن را نزد كسى كه آن را به طريق سماع يا اجازه از مؤلف يا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند(همان، ج 1، ص73. درباره انتقاد [[مجلسی، محمدباقر|محمدباقرمجلسى]] از اين كار: ج 1، ص28).
متن موجود تفسير عياشى، نوشته‌اى مرسل است كه در آن، اسناد احاديث ذكر نشده است و تدوين كننده، بنا بر گزارش خود وى اسناد را حذف كرده تا در فرصتى مناسب، اين متن را نزد كسى كه آن را به طريق سماع يا اجازه از مؤلف يا احتمالا از شاگردان وى به دست آورده، برخواند(همان، ج 1، ص73. درباره انتقاد [[مجلسی، محمدباقر|محمدباقرمجلسى]] از اين كار: ج 1، ص28).
خط ۴۷: خط ۴۷:
حاكم حَسكانى، در «[[شواهد التنزيل لقواعد التفضيل|شواهد التنزيل]]»، از متن مسنَد تفسير استفاده كرده است و گويا متن مسند تفسير تا زمان [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]](متوفى 664)، در دست بوده است([[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]]، ص79).
حاكم حَسكانى، در «[[شواهد التنزيل لقواعد التفضيل|شواهد التنزيل]]»، از متن مسنَد تفسير استفاده كرده است و گويا متن مسند تفسير تا زمان [[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]](متوفى 664)، در دست بوده است([[ابن طاووس، علی بن موسی|ابن طاووس]]، ص79).


از مقايسه روايات دال بر وقوع تحريف در قرآن كريم در تفسير عياشى با نسخه خطى قِرائات احمد بن محمد سَيارى، برمى‌آيد كه اين اثر، منبع عياشى در نقل روايات بوده است(براى نمونه: عسكرى، ج 3، ص114، 115، 259، 262 و 264)؛ حال آنكه رجال‌شناسان امامى، روايات منقول از سيارى را بسيار ضعيف دانسته و در مسائل فقهى به آنها بى‌اعتنا بوده‌اند(خويى، ج 2، ص282 - 284).
از مقايسه روايات دال بر وقوع تحريف در قرآن كريم در تفسير عياشى با نسخه خطى قِرائات احمد بن محمد سَيارى، برمى‌آيد كه اين اثر، منبع عياشى در نقل روايات بوده است(برای نمونه: عسكرى، ج 3، ص114، 115، 259، 262 و 264)؛ حال آنكه رجال‌شناسان امامى، روايات منقول از سيارى را بسيار ضعيف دانسته و در مسائل فقهى به آنها بى‌اعتنا بوده‌اند(خويى، ج 2، ص282 - 284).


بر اساس مطالب مشابه در تفسير عياشى و تفسير على بن ابراهيم قمى، احتمالا اين دو اثر، منابع مشتركى داشته‌اند(براى نمونه: عياشى، ج 1، ص109 - 113، 145 - 149؛ قمى، ج 1، ص36 - 41، 55 - 58)؛ از جمله تفسير جابر بن يزيد جُعفى (متوفى 128) كه عياشى روايات فراوانى از آن نقل كرده است.
بر اساس مطالب مشابه در تفسير عياشى و تفسير على بن ابراهيم قمى، احتمالا اين دو اثر، منابع مشتركى داشته‌اند(برای نمونه: عياشى، ج 1، ص109 - 113، 145 - 149؛ قمى، ج 1، ص36 - 41، 55 - 58)؛ از جمله تفسير جابر بن يزيد جُعفى (متوفى 128) كه عياشى روايات فراوانى از آن نقل كرده است.


تفسير ابوالجارود، زياد بن مُنذر نيز از منابع مشترك اين دو بوده است، گو اينكه بخش‌هاى منقول از تفسير مذكور، در دو اثر، همانند نيست و هر يك از آنها از بخش‌هاى مختلف آن، استفاده كرده‌اند. نصوص بر جا مانده از تفسير عياشى در «[[شواهد التنزيل لقواعد التفضيل|شواهد التنزيل]]»، حاكى از آن است كه عياشى، از برخى منابع تفسيرى اهل سنت نيز استفاده كرده است(براى نمونه: عياشى، ج 3، ص153، 163 - 165).
تفسير ابوالجارود، زياد بن مُنذر نيز از منابع مشترك اين دو بوده است، گو اينكه بخش‌هاى منقول از تفسير مذكور، در دو اثر، همانند نيست و هر يك از آنها از بخش‌هاى مختلف آن، استفاده كرده‌اند. نصوص بر جا مانده از تفسير عياشى در «[[شواهد التنزيل لقواعد التفضيل|شواهد التنزيل]]»، حاكى از آن است كه عياشى، از برخى منابع تفسيرى اهل سنت نيز استفاده كرده است(برای نمونه: عياشى، ج 3، ص153، 163 - 165).


از تفسير عياشى، نسخه‌هاى خطى و چاپ‌هاى مختلفى در دست است؛ از جمله چاپ هاشم رسولى محلاتى در 1340ش(براى آگاهى بيشتر درباره مشخصات نسخه‌ها و نيز منابع ديگر: بكائى، ج 6، ص2352؛ سزگين، ج 1، جزء 1، ص99).
از تفسير عياشى، نسخه‌هاى خطى و چاپ‌هاى مختلفى در دست است؛ از جمله چاپ هاشم رسولى محلاتى در 1340ش(برای آگاهى بيشتر درباره مشخصات نسخه‌ها و نيز منابع ديگر: بكائى، ج 6، ص2352؛ سزگين، ج 1، جزء 1، ص99).


بنياد بعثت قم نيز اين تفسير را در 1379ش / 1421ق، در قم چاپ كرده است. در تصحيح اين چاپ، از تمام نسخه‌هاى موجود استفاده نشده، اما در آن، 116 مورد از نصوص مفقود(كه در ديگر متون امامى و غير امامى نقل شده‌اند)، گردآورى شده است كه تفسير كل قرآن را شامل مى‌شود. هم‌چنين در اين چاپ، اسنادها و طريق روايت عياشى به افراد مختلف ذكر شده است.
بنياد بعثت قم نيز اين تفسير را در 1379ش / 1421ق، در قم چاپ كرده است. در تصحيح اين چاپ، از تمام نسخه‌هاى موجود استفاده نشده، اما در آن، 116 مورد از نصوص مفقود(كه در ديگر متون امامى و غير امامى نقل شده‌اند)، گردآورى شده است كه تفسير كل قرآن را شامل مى‌شود. هم‌چنين در اين چاپ، اسنادها و طريق روايت عياشى به افراد مختلف ذكر شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش