آفاق معرفت (تبصرة المبتدي و تذكرة المنتهي): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براى' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۲: خط ۴۲:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مصحح، نکته‌ای تأمل‌برانگیز را درباره این اثر آشکارا بیان کرده است: در این رساله نیز، مثل دیگر آثار عرفا، جملاتى به‌عنوان احادیث آمده است که خواننده نباید انتظار داشته باشد که براى همه آنها سندى بیابد؛ زیرا اینها یا احادیث موضوعه است و یا اصولا سخنان صوفیانه است که به‌صورت مقبولات عام عرفا رنگ حدیث یافته، ولی حدیث نیست. کوشش بسیار به کار رفته است تا آنچه آورده مى‏‌شود با شرع مقدس سازگار باشد و یقینا در تمامى موارد چنین توفیقى حاصل نشده است. گاه‏گاه اشاراتى به حکمت استدلالى مى‏‌شود و مقایسه‏‌اى صورت می‌‏گیرد، امّا نه به‌منظور سازش دادن بین حکمت بحثى و حکمت ذوقى، بلکه براى نشان دادن ضعف حکمت استدلالى<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول (مقدمه مصحح)، ص9</ref>.
مصحح، نکته‌ای تأمل‌برانگیز را درباره این اثر آشکارا بیان کرده است: در این رساله نیز، مثل دیگر آثار عرفا، جملاتى به‌عنوان احادیث آمده است که خواننده نباید انتظار داشته باشد که برای همه آنها سندى بیابد؛ زیرا اینها یا احادیث موضوعه است و یا اصولا سخنان صوفیانه است که به‌صورت مقبولات عام عرفا رنگ حدیث یافته، ولی حدیث نیست. کوشش بسیار به کار رفته است تا آنچه آورده مى‏‌شود با شرع مقدس سازگار باشد و یقینا در تمامى موارد چنین توفیقى حاصل نشده است. گاه‏گاه اشاراتى به حکمت استدلالى مى‏‌شود و مقایسه‏‌اى صورت می‌‏گیرد، امّا نه به‌منظور سازش دادن بین حکمت بحثى و حکمت ذوقى، بلکه برای نشان دادن ضعف حکمت استدلالى<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول (مقدمه مصحح)، ص9</ref>.


در مقدمه نویسنده، طرح کلى مباحث رساله ذکر شده است و چنین عنوان مى‏‌شود که مراد آفریدگار از ایجاد عالَم، اهل معرفت بوده است و بعد در مصباح اول، انواع معرفت‌ها طرح مى‏‌شود که عبارت است از: معرفت ذات حق یا غیب هویت که اشرف و اغمض علوم مکاشفات است، معرفت اسماء و صفات، معرفت افعال اعم از خلق و امر که شامل ملک (اجسام) و ملکوت (ارواح) است، معرفت اهل ملکوت اعلى و اسفل، معرفت شیاطین و جن، معرفت‏ عوالم تابع ارواح و اجسام، معرفت عوالم واسطه میان ارواح و اجسام، معرفت طور ولایت و نبوت، وحى و الهام و وسوسه، سرّ قدر، دنیا، آخرت، عالم برزخ، اسرار قیامت، حشر و نشر و صراط و میزان و بهشت و دوزخ، که این همه از علوم مکاشفه است و اطلاع بر آنها بر عارف ضرورى است و... با علم استدلالى نمى‏‌توان به حقیقت این مطالب دست یافت و راه آگاهى، علم لدنی و تصفیه باطن است و آمادگى بهره‏مندى از فیوضات ربّانى از طریق سرچشمه‏‌هاى معرفت، یعنى انبیا و اولیا<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول (مقدمه مصحح)، ص9-10</ref>.
در مقدمه نویسنده، طرح کلى مباحث رساله ذکر شده است و چنین عنوان مى‏‌شود که مراد آفریدگار از ایجاد عالَم، اهل معرفت بوده است و بعد در مصباح اول، انواع معرفت‌ها طرح مى‏‌شود که عبارت است از: معرفت ذات حق یا غیب هویت که اشرف و اغمض علوم مکاشفات است، معرفت اسماء و صفات، معرفت افعال اعم از خلق و امر که شامل ملک (اجسام) و ملکوت (ارواح) است، معرفت اهل ملکوت اعلى و اسفل، معرفت شیاطین و جن، معرفت‏ عوالم تابع ارواح و اجسام، معرفت عوالم واسطه میان ارواح و اجسام، معرفت طور ولایت و نبوت، وحى و الهام و وسوسه، سرّ قدر، دنیا، آخرت، عالم برزخ، اسرار قیامت، حشر و نشر و صراط و میزان و بهشت و دوزخ، که این همه از علوم مکاشفه است و اطلاع بر آنها بر عارف ضرورى است و... با علم استدلالى نمى‏‌توان به حقیقت این مطالب دست یافت و راه آگاهى، علم لدنی و تصفیه باطن است و آمادگى بهره‏مندى از فیوضات ربّانى از طریق سرچشمه‏‌هاى معرفت، یعنى انبیا و اولیا<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول (مقدمه مصحح)، ص9-10</ref>.
خط ۶۲: خط ۶۲:
که تو طفلى و خانه رنگین است»<ref>ر.ک: همان، ص93-98</ref>.
که تو طفلى و خانه رنگین است»<ref>ر.ک: همان، ص93-98</ref>.


در دومین لامع از مصباح سوم، نویسنده به احوال آخرت و بقاى روح انسانى پرداخته است. همگی پیامبران و اولیا و حکما و علما بر این متفقند و همه کتب آسمانی این مطلب را بیان کرده‌اند که حقیقت آدمى که آن را «روح الهى» و «لطیفه ربانى» و «نفس ناطقه» خوانند، با عارض شدن مرگ طبیعى، معدوم نمی‌شود؛ زیرا او را براى بقاى ابد آفریده‏‌اند و عاقبت او، یا سعادت ابد خواهد بود و یا شقاوت سرمد... و چون معلوم گردید که روح، یکى است و نشآت و مظاهر او بسیار، باید دانست که ارواح انسانى را بعد از موطن «ألست» نشآت و مواطن بسیار است؛ بعضى از آن به ارواح سعدا مخصوص است و بعضى سعدا و اشقیا در آن مشترکند. اوّل نشأت حسى است که آن را «دنیا» مى‌خوانند - ‌و هي التي نحن فيه الآن - ‌و حکم این نشأت از زمان ولادت بود تا وقت مرگ. دوم نشأت برزخ است و حکم آن نشأت از زمان مفارقت بود تا وقت حشر... و سوم، نشأت حشر است و این نشأت، نشأتى است عنصرى شبیه به نشأت دنیا<ref>ر.ک: همان، ص101-105</ref>.
در دومین لامع از مصباح سوم، نویسنده به احوال آخرت و بقاى روح انسانى پرداخته است. همگی پیامبران و اولیا و حکما و علما بر این متفقند و همه کتب آسمانی این مطلب را بیان کرده‌اند که حقیقت آدمى که آن را «روح الهى» و «لطیفه ربانى» و «نفس ناطقه» خوانند، با عارض شدن مرگ طبیعى، معدوم نمی‌شود؛ زیرا او را برای بقاى ابد آفریده‏‌اند و عاقبت او، یا سعادت ابد خواهد بود و یا شقاوت سرمد... و چون معلوم گردید که روح، یکى است و نشآت و مظاهر او بسیار، باید دانست که ارواح انسانى را بعد از موطن «ألست» نشآت و مواطن بسیار است؛ بعضى از آن به ارواح سعدا مخصوص است و بعضى سعدا و اشقیا در آن مشترکند. اوّل نشأت حسى است که آن را «دنیا» مى‌خوانند - ‌و هي التي نحن فيه الآن - ‌و حکم این نشأت از زمان ولادت بود تا وقت مرگ. دوم نشأت برزخ است و حکم آن نشأت از زمان مفارقت بود تا وقت حشر... و سوم، نشأت حشر است و این نشأت، نشأتى است عنصرى شبیه به نشأت دنیا<ref>ر.ک: همان، ص101-105</ref>.


در خاتمه کتاب، بر این نکته تأکید شده است که خدای تعالی انسان را براى هدفى بزرگ آفریده و پیروی از هوا و هوس برخلاف این غایت متعالی است و فقط با صفت عدالت می‌توان به این چنین هدفی رسید و خُلق عدالت عبارت است از مجموع «عفت» و «شجاعت» و «حکمت» و صفت عدالت آنگاه حاصل می‌شود که انسان محبت دنیا و متعلقات آن را از دل بیرون کند<ref>ر.ک: همان، ص115</ref>.
در خاتمه کتاب، بر این نکته تأکید شده است که خدای تعالی انسان را برای هدفى بزرگ آفریده و پیروی از هوا و هوس برخلاف این غایت متعالی است و فقط با صفت عدالت می‌توان به این چنین هدفی رسید و خُلق عدالت عبارت است از مجموع «عفت» و «شجاعت» و «حکمت» و صفت عدالت آنگاه حاصل می‌شود که انسان محبت دنیا و متعلقات آن را از دل بیرون کند<ref>ر.ک: همان، ص115</ref>.
   
   
==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
مصحح، براى بخشى از مطالب این کتاب پاورقى‌هایی نوشته است. در این تعلیقات، آدرس آیات و روایات و برخی از نسخه‌بدل‌ها آمده و بعضی از لغات شرح شده و در مواردی نیز انتقادهایی مطرح شده است.
مصحح، برای بخشى از مطالب این کتاب پاورقى‌هایی نوشته است. در این تعلیقات، آدرس آیات و روایات و برخی از نسخه‌بدل‌ها آمده و بعضی از لغات شرح شده و در مواردی نیز انتقادهایی مطرح شده است.


فهرست مطالب، در آغاز کتاب و فهرست مآخذ و منابع و نمایه‌ها (شامل آیات، احادیث، اشعار فارسی، اشعار عربی و اعلام و اصطلاحات و کتاب‌ها)، در پایان آن ذکر شده است.
فهرست مطالب، در آغاز کتاب و فهرست مآخذ و منابع و نمایه‌ها (شامل آیات، احادیث، اشعار فارسی، اشعار عربی و اعلام و اصطلاحات و کتاب‌ها)، در پایان آن ذکر شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش