۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
# در تعريف علم اصول، حق با مشهور است و اشكالات آخوند بر تعريف مشهور وارد نيست. | # در تعريف علم اصول، حق با مشهور است و اشكالات آخوند بر تعريف مشهور وارد نيست. | ||
# موضوع علم اصول، ذوات ادله اربعه است و | # موضوع علم اصول، ذوات ادله اربعه است و برای آن عنوان خاصّى وجود دارد. | ||
# وضع، از مقولات واقعى و حيثيّات آن نمىباشد، بلكه امرى اعتبارى است كه موطن آن اذهان عامِّ عرف است. | # وضع، از مقولات واقعى و حيثيّات آن نمىباشد، بلكه امرى اعتبارى است كه موطن آن اذهان عامِّ عرف است. | ||
# مؤلّف، اقسام وضع را بر اساس تثليث تصویر كرده و استحاله تربيع را بيان مىكند. | # مؤلّف، اقسام وضع را بر اساس تثليث تصویر كرده و استحاله تربيع را بيان مىكند. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
# محل نزاع در حقيقت شرعيه، ثبوت ماهيات مخترعه است، نه مجرد تسميه. | # محل نزاع در حقيقت شرعيه، ثبوت ماهيات مخترعه است، نه مجرد تسميه. | ||
# حقّ، عدم ثبوت حقيقت شرعيّه در هيچيك از شرايع است مطلقاً. | # حقّ، عدم ثبوت حقيقت شرعيّه در هيچيك از شرايع است مطلقاً. | ||
# مصداق بودن شىء، | # مصداق بودن شىء، برای عبوديت و تعظيم، امرى است جعلى و غير مستند به خصوصيّات كامنه. | ||
# در صورت عدم ثبوت حقيقت شرعيه، نزاعى بين صحيح و اعمّ قابل تصور نيست. | # در صورت عدم ثبوت حقيقت شرعيه، نزاعى بين صحيح و اعمّ قابل تصور نيست. | ||
# بر اساس قول مختار، حتى در صورت عدم ثبوت حقيقت شرعيه، جامع، موجود است. | # بر اساس قول مختار، حتى در صورت عدم ثبوت حقيقت شرعيه، جامع، موجود است. | ||
# در نزاع صحيح و اعمّ، اصلاً ثمرهاى وجود ندارد و جواز تمسّك به اطلاق | # در نزاع صحيح و اعمّ، اصلاً ثمرهاى وجود ندارد و جواز تمسّك به اطلاق برای نفىِ زايد مشکوک و عدم آن، ثمره نزاع محسوب نمىشود. | ||
# قول حق آن است كه ثمرهاى در نزاع در معاملات، مانند عبادات وجود ندارد و اين قول، موافق قول اعاظم علماست. | # قول حق آن است كه ثمرهاى در نزاع در معاملات، مانند عبادات وجود ندارد و اين قول، موافق قول اعاظم علماست. | ||
# زمان، در مشتقّات وصفيه، مدخليّت ندارد. | # زمان، در مشتقّات وصفيه، مدخليّت ندارد. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
# مسئله مقدّمه واجب، يك مسئله عقلى و اصولى است كه نتيجه آن در طريق استنباط احكام شرعى واقع مىشود. | # مسئله مقدّمه واجب، يك مسئله عقلى و اصولى است كه نتيجه آن در طريق استنباط احكام شرعى واقع مىشود. | ||
# مجزى بودن عمل بر طبق امر ظاهرى، ربطى به تصویب باطل ندارد. | # مجزى بودن عمل بر طبق امر ظاهرى، ربطى به تصویب باطل ندارد. | ||
# در امور شرعى، چه تكليفى و چه وضعى، مصداقى | # در امور شرعى، چه تكليفى و چه وضعى، مصداقى برای شرط متأخر وجود ندارد. | ||
# قدرت همچون علم، شرط امتثال است، نه شرط تكليف. | # قدرت همچون علم، شرط امتثال است، نه شرط تكليف. | ||
# اطلاق و تقييد، در حقيقت دو وصف | # اطلاق و تقييد، در حقيقت دو وصف برای خود وجوب مىباشند هم در مقام اثبات و هم در مقام ثبوت. | ||
# دفع اشكال طهارات سهگانه، منحصر است به ملتزم شدن به حصول تعبدبه آنها از ناحيه رجحان نفسى آنها. | # دفع اشكال طهارات سهگانه، منحصر است به ملتزم شدن به حصول تعبدبه آنها از ناحيه رجحان نفسى آنها. | ||
ویرایش