شرح الحلقة الثالثة (لفياض حسين العاملی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'مشكوك' به 'مشکوک ')
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۲: خط ۴۲:
«دليل شرعى غير لفظى، عبارت است از آنچه از معصوم(ع) صادر شود غير از كلام».
«دليل شرعى غير لفظى، عبارت است از آنچه از معصوم(ع) صادر شود غير از كلام».


بنابراين، گاهى امام معصوم(ع) فعلى را انجام مى‌دهد كه آن فعل، بيان‌كننده يك حكم شرعى است و گاهى در محضر ايشان عملى انجام مى‌شود و ايشان در رد و يا اثبات اين عمل سخنى نمى‌گويند كه اين حالت نشان‌دهنده موافقت ايشان با اين عمل است كه در اصطلاح علم اصول، به آن تقرير و يا امضاء حكم از جانب ايشان گفته مى‌شود؛ به عبارت ديگر، فعلى كه از معصوم(ع) صادر مى‌شود، داراى دو حالت است:
بنابراین، گاهى امام معصوم(ع) فعلى را انجام مى‌دهد كه آن فعل، بيان‌كننده يك حكم شرعى است و گاهى در محضر ايشان عملى انجام مى‌شود و ايشان در رد و يا اثبات اين عمل سخنى نمى‌گويند كه اين حالت نشان‌دهنده موافقت ايشان با اين عمل است كه در اصطلاح علم اصول، به آن تقرير و يا امضاء حكم از جانب ايشان گفته مى‌شود؛ به عبارت ديگر، فعلى كه از معصوم(ع) صادر مى‌شود، داراى دو حالت است:


1. انجام فعل و يا عدم آن از سوى معصوم(ع) همراه با تعدادى قرينه حاليه و يا مقاليه سابقه و يا لاحقه است كه اين تعداد از قرائن، بيان‌كننده اين است كه اين فعل، فقط به ايشان اختصاص دارد، مانند جواز ازدواج دائم با بيش از چهار زن، وجوب تهجد و نماز شب و... و گاهى با توجه به قرائن فهميده مى‌شود كه فعل ايشان، براى تعليم و آموزش ديگران است كه در اين‌صورت بايد همه به آن ملتزم باشند، مانند اينكه پيامبر(ص) فرمود: «خذوا عنى مناسككم و صلوا كما رأيتمونى أصلى»؛ اين سخن، قرينه بر اين است كه اين افعال(انجام مناسك و نماز) مختص به حضرت رسول(ص) نمى‌باشد، بلكه براى تعليم مردم است و بر همه است كه آنها را فرابگيرند.
1. انجام فعل و يا عدم آن از سوى معصوم(ع) همراه با تعدادى قرينه حاليه و يا مقاليه سابقه و يا لاحقه است كه اين تعداد از قرائن، بيان‌كننده اين است كه اين فعل، فقط به ايشان اختصاص دارد، مانند جواز ازدواج دائم با بيش از چهار زن، وجوب تهجد و نماز شب و... و گاهى با توجه به قرائن فهميده مى‌شود كه فعل ايشان، براى تعليم و آموزش ديگران است كه در اين‌صورت بايد همه به آن ملتزم باشند، مانند اينكه پيامبر(ص) فرمود: «خذوا عنى مناسككم و صلوا كما رأيتمونى أصلى»؛ اين سخن، قرينه بر اين است كه اين افعال(انجام مناسك و نماز) مختص به حضرت رسول(ص) نمى‌باشد، بلكه براى تعليم مردم است و بر همه است كه آنها را فرابگيرند.


2. قرينه‌اى وجود ندارد تا معين كند كه آيا انجام آن فعل، به معصوم(ع) اختصاص دارد و يا اينكه اين عمل از امورى است كه بر همه مسلمانان واجب است تا آن را فرابگيرند؛ در اين‌صورت بايد به قدر متيقن از ايشان استناد نمود و آن عبارت است از اينكه: معصومين(ع)، مرتكب عمل حرام نمى‌شوند، بنابراين، اگر معصوم(ع) عملى را انجام دهد، فعل ايشان، نشان‌دهنده عدم حرمت آن عمل است و هم‌چنين مى‌دانيم كه معصوم(ع) عمل واجبى را ترك نمى‌نمايد، بنابراين، اگر ايشان عملى را ترك نمود، اين فعل ايشان، نشان‌دهنده عدم وجوب آن عمل است.
2. قرينه‌اى وجود ندارد تا معين كند كه آيا انجام آن فعل، به معصوم(ع) اختصاص دارد و يا اينكه اين عمل از امورى است كه بر همه مسلمانان واجب است تا آن را فرابگيرند؛ در اين‌صورت بايد به قدر متيقن از ايشان استناد نمود و آن عبارت است از اينكه: معصومين(ع)، مرتكب عمل حرام نمى‌شوند، بنابراین، اگر معصوم(ع) عملى را انجام دهد، فعل ايشان، نشان‌دهنده عدم حرمت آن عمل است و هم‌چنين مى‌دانيم كه معصوم(ع) عمل واجبى را ترك نمى‌نمايد، بنابراین، اگر ايشان عملى را ترك نمود، اين فعل ايشان، نشان‌دهنده عدم وجوب آن عمل است.


مؤلف در ادامه مى‌گويد:
مؤلف در ادامه مى‌گويد:


توجه به اين نكته لازم است كه در دلالت فعل معصوم(ع) اطلاقى وجود ندارد، چرا كه فعل ايشان، معلول حكم شرعى است و نمى‌توان فعل ايشان را به همه حالت‌ها و شرايط تعميم داد، چرا كه اطلاق و عموم از شئون الفاظ مى‌باشد و افعال، جزو مقوله الفاظ نيستند، بنابراين، اگر حالت‌هاى مشابهى رخ دهد و يا اينكه فعلى كه از ايشان صادر مى‌شود، معلول علت‌هاى ديگرى باشد، نمى‌توان حكم مستكشف از اين فعل ايشان را به ديگر حالت‌ها تسرى داد.
توجه به اين نكته لازم است كه در دلالت فعل معصوم(ع) اطلاقى وجود ندارد، چرا كه فعل ايشان، معلول حكم شرعى است و نمى‌توان فعل ايشان را به همه حالت‌ها و شرايط تعميم داد، چرا كه اطلاق و عموم از شئون الفاظ مى‌باشد و افعال، جزو مقوله الفاظ نيستند، بنابراین، اگر حالت‌هاى مشابهى رخ دهد و يا اينكه فعلى كه از ايشان صادر مى‌شود، معلول علت‌هاى ديگرى باشد، نمى‌توان حكم مستكشف از اين فعل ايشان را به ديگر حالت‌ها تسرى داد.


مؤلف، در جلد چهارم، به مبحث مهم اصول عمليه مى‌پردازد و در توضيح فرق بين أمارات و اصول، اين‌گونه مى‌گويد:
مؤلف، در جلد چهارم، به مبحث مهم اصول عمليه مى‌پردازد و در توضيح فرق بين أمارات و اصول، اين‌گونه مى‌گويد:
خط ۶۲: خط ۶۲:
مؤلف، در ادامه، در بيان رد اين تفاوت(بين اصل و أماره) از نظر [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]]، اين‌گونه توضيح مى‌دهد:
مؤلف، در ادامه، در بيان رد اين تفاوت(بين اصل و أماره) از نظر [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]]، اين‌گونه توضيح مى‌دهد:


تفاوت مزبور ناظر به حقيقت اين دو نمى‌باشد، بلكه فقط ناظر به كيفيت حكم ظاهرى در مورد آنهاست، با اينكه در وجود تفاوت جوهرى و ثبوتى بين اين دو ترديدى وجود ندارد؛ خلاصه اگر دو عنوان اصل و أماره در احاديث و روايات آمده بود، تفاوت‌گذارى مزبور درست بود، چرا كه خود شارع مقدس، در واقع بين اين دو تفاوت نهاده و ملاكى واقعى براى تفاوت بين آنها موجود مى‌بود، ولى اين دو، با اين عناوين در اخبار نيامده‌اند، بنابراين نمى‌توان بين آن دو، به هر شكلى تفاوت قائل شد.
تفاوت مزبور ناظر به حقيقت اين دو نمى‌باشد، بلكه فقط ناظر به كيفيت حكم ظاهرى در مورد آنهاست، با اينكه در وجود تفاوت جوهرى و ثبوتى بين اين دو ترديدى وجود ندارد؛ خلاصه اگر دو عنوان اصل و أماره در احاديث و روايات آمده بود، تفاوت‌گذارى مزبور درست بود، چرا كه خود شارع مقدس، در واقع بين اين دو تفاوت نهاده و ملاكى واقعى براى تفاوت بين آنها موجود مى‌بود، ولى اين دو، با اين عناوين در اخبار نيامده‌اند، بنابراین نمى‌توان بين آن دو، به هر شكلى تفاوت قائل شد.


دو عنوان اصل و أماره دو اصطلاح اصولى مى‌باشند كه از آنها براى تعبير از دو نوع حكم ظاهرى استفاده مى‌شود، بنابراين گفته مى‌شود: أماره به حكمى ظاهرى اطلاق مى‌شود كه به وسيله آن، مدلول التزامى ثابت مى‌شود؛ به‌گونه‌اى كه احكام شرعى بر لوازم عقلى و شرعى آن مترتب مى‌گردد، اما اصل عملى، به حكمى ظاهرى گفته مى‌شود كه توسط آن، تنها مدلول مطابقى يا مدلول مطابقى و مدلول التزامى شرعى، نه عقلى، ثابت مى‌گردد.
دو عنوان اصل و أماره دو اصطلاح اصولى مى‌باشند كه از آنها براى تعبير از دو نوع حكم ظاهرى استفاده مى‌شود، بنابراین گفته مى‌شود: أماره به حكمى ظاهرى اطلاق مى‌شود كه به وسيله آن، مدلول التزامى ثابت مى‌شود؛ به‌گونه‌اى كه احكام شرعى بر لوازم عقلى و شرعى آن مترتب مى‌گردد، اما اصل عملى، به حكمى ظاهرى گفته مى‌شود كه توسط آن، تنها مدلول مطابقى يا مدلول مطابقى و مدلول التزامى شرعى، نه عقلى، ثابت مى‌گردد.


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش