۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#شرح احاديث مشكل ائمه اطهار(ع): در عبارات برخى از احاديثى كه از اهلبيت(ع) به دست ما رسيده است، مشكلاتى به نظر مىرسد؛ بهگونهاى كه برخى افراد غير متخصص، مضامين آنها را مخالف تعاليم دينى مىپندارند. مؤلف با تعبيرات كوتاه در رفع مشكلاتى كه از بعضى روايات ظاهر مىشود اقدام كرده است. از جمله اين روايات است: «لو علم أبوذر ما في قلب سلمان لقتله» يا «الشقي شقي في بطن أمه و السعيد سعيد في بطن أمه». بخش اعظمى از كتاب به شرح و بيان معناى اينگونه روايات اختصاص يافته است.<ref>مقدمه محقق، ص55</ref> | #شرح احاديث مشكل ائمه اطهار(ع): در عبارات برخى از احاديثى كه از اهلبيت(ع) به دست ما رسيده است، مشكلاتى به نظر مىرسد؛ بهگونهاى كه برخى افراد غير متخصص، مضامين آنها را مخالف تعاليم دينى مىپندارند. مؤلف با تعبيرات كوتاه در رفع مشكلاتى كه از بعضى روايات ظاهر مىشود اقدام كرده است. از جمله اين روايات است: «لو علم أبوذر ما في قلب سلمان لقتله» يا «الشقي شقي في بطن أمه و السعيد سعيد في بطن أمه». بخش اعظمى از كتاب به شرح و بيان معناى اينگونه روايات اختصاص يافته است.<ref>مقدمه محقق، ص55</ref> | ||
#تفسير بعضى آيات با بيان عبارات بعضى مفسرين: مؤلف در بعضى از مباحث كتاب در شرح و تحليل برخى آيات، نگاه جديد و تفسير خاصى از بعضى آيات قرآنى ارائه مىدهد؛ بهعنوان مثال، در آيه 67 سوره نحل ''' «تتخذون منه سكراً» ''' در اثناى تبيين آيه در توضيح معناى كلمه «سَكَراً»، اينگونه عمل كرده و بهتفصيل مباحثى را توضيح داده است. همانگونه كه برخى آراء تفسيرى را تحت عنوان: «توضيح و شرح عبارات مفسرين» ذكر كرده و غالباً توضيح عبارات به تفسير «أنوار التنزيل» قاضى بيضاوى بازمىگردد.<ref>همان، ص56</ref> | #تفسير بعضى آيات با بيان عبارات بعضى مفسرين: مؤلف در بعضى از مباحث كتاب در شرح و تحليل برخى آيات، نگاه جديد و تفسير خاصى از بعضى آيات قرآنى ارائه مىدهد؛ بهعنوان مثال، در آيه 67 سوره نحل ''' «تتخذون منه سكراً» ''' در اثناى تبيين آيه در توضيح معناى كلمه «سَكَراً»، اينگونه عمل كرده و بهتفصيل مباحثى را توضيح داده است. همانگونه كه برخى آراء تفسيرى را تحت عنوان: «توضيح و شرح عبارات مفسرين» ذكر كرده و غالباً توضيح عبارات به تفسير «أنوار التنزيل» قاضى بيضاوى بازمىگردد.<ref>همان، ص56</ref> | ||
#حل بعضى از معضلات موجود در نصوص فقهى و غير آن: از متن بعضى كتب، وجود مشكلات و دشوارىهايى آشكار مىشود كه مانع از فهم مطلب و دستيابى به مقصود نويسنده خواهد شد؛ بهگونهاى كه متن، خواننده را از مقصود نويسنده دور مىكند. | #حل بعضى از معضلات موجود در نصوص فقهى و غير آن: از متن بعضى كتب، وجود مشكلات و دشوارىهايى آشكار مىشود كه مانع از فهم مطلب و دستيابى به مقصود نويسنده خواهد شد؛ بهگونهاى كه متن، خواننده را از مقصود نويسنده دور مىكند. بنابراین نويسنده كتاب با قلم رسا و ديد نافذ خود راهحلهايى را كه در برخى كتب - و بهويژه در منابع معتبر فقهى - ذكر شده، ارائه كرده است.<ref>همان، ص57</ref> | ||
#نقل بعضى از نصوص مهم ادبى، تاريخى و علمى: نويسنده تعدادى از رسالههاى علمى و ادبى را بهصورت كامل آورده است. خود نويسنده، توضيح روشنى از دليل ذكر اين رسالهها ارائه نكرده است. ممكن است به دليل اهميت اين رسالهها يا اهميت نويسنده آنها و يا در دسترس علما و عموم مردم نبودن آنها، آورده باشد.<ref>همان</ref> | #نقل بعضى از نصوص مهم ادبى، تاريخى و علمى: نويسنده تعدادى از رسالههاى علمى و ادبى را بهصورت كامل آورده است. خود نويسنده، توضيح روشنى از دليل ذكر اين رسالهها ارائه نكرده است. ممكن است به دليل اهميت اين رسالهها يا اهميت نويسنده آنها و يا در دسترس علما و عموم مردم نبودن آنها، آورده باشد.<ref>همان</ref> | ||
#نقل بعضى وقايع مهم و اثر تاريخى آنها: نويسنده در اين كتاب، مقاطع و گزيدههايى از وقايع و حوادث تاريخى مهم را نقل كرده است. همچنانكه از تأثيرات و انعكاسات آنها هم خبر مىدهد. از جمله اين وقايع تاريخى، وارد شدن برخى از شخصيتهاى اسلامى - پس از شهادت [[امام على(ع)]] - بر معاويه در زمان حكومت اوست كه ايستادن آنها با شجاعت و هشيارى در برابر معاويه بهاضافه زيبايى و نفوذ كلام آنها در سخن گفتن در مقام دفاع از [[امام على(ع)]] و عدالت و حكمت و امامت الهى او، حكايت از آن دارد كه از چشمه يقين و ايمان جوشيده است.<ref>مقدمه محقق، ص58</ref>گاه نيز شرح حال بعضى از علما و حكما و موثقين از اهل علم و ادب ارائه شده است.<ref>همان، ص59</ref> | #نقل بعضى وقايع مهم و اثر تاريخى آنها: نويسنده در اين كتاب، مقاطع و گزيدههايى از وقايع و حوادث تاريخى مهم را نقل كرده است. همچنانكه از تأثيرات و انعكاسات آنها هم خبر مىدهد. از جمله اين وقايع تاريخى، وارد شدن برخى از شخصيتهاى اسلامى - پس از شهادت [[امام على(ع)]] - بر معاويه در زمان حكومت اوست كه ايستادن آنها با شجاعت و هشيارى در برابر معاويه بهاضافه زيبايى و نفوذ كلام آنها در سخن گفتن در مقام دفاع از [[امام على(ع)]] و عدالت و حكمت و امامت الهى او، حكايت از آن دارد كه از چشمه يقين و ايمان جوشيده است.<ref>مقدمه محقق، ص58</ref>گاه نيز شرح حال بعضى از علما و حكما و موثقين از اهل علم و ادب ارائه شده است.<ref>همان، ص59</ref> |
ویرایش