۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
#:در اين فصل مراحل هشتگانه توحيد(توحيد در ذات، صفات، خالقيت، عبادت و...) ذكر گرديده و حقيقت عبادت بيان مىشود. سپس ديدگاه رايج بين وهابيان در تقسيم توحيد به دو قسم: توحيد در ربوبيت؛ يعنى اعتقاد به يك خالق براى جهان و توحيد در الوهيت؛ يعنى توحيد در عبادت يادآورى شده و ديدگاه ايشان در مورد توحيد در عبادت كه بر اساس آن بوسيدن ضريح انبياء و اولياء، اقامه نماز در كنار مشاهد مشرفه، توسل و...شرك تلقى مىشود، به نقد كشيده مىشود. | #:در اين فصل مراحل هشتگانه توحيد(توحيد در ذات، صفات، خالقيت، عبادت و...) ذكر گرديده و حقيقت عبادت بيان مىشود. سپس ديدگاه رايج بين وهابيان در تقسيم توحيد به دو قسم: توحيد در ربوبيت؛ يعنى اعتقاد به يك خالق براى جهان و توحيد در الوهيت؛ يعنى توحيد در عبادت يادآورى شده و ديدگاه ايشان در مورد توحيد در عبادت كه بر اساس آن بوسيدن ضريح انبياء و اولياء، اقامه نماز در كنار مشاهد مشرفه، توسل و...شرك تلقى مىشود، به نقد كشيده مىشود. | ||
#اعتبار به نيات نه به ظواهر. | #اعتبار به نيات نه به ظواهر. | ||
#:در اين فصل تفاوت اسلام از ساير روشهاى بشرى درباره عمل و كردار يادآورى مىشود. اسلام، بر خلاف روشهاى بشرى، براى عمل تنها از آن جهت كه نيك است، ارزشى قائل نيست؛ بلكه عمل را در صورتى ارزشمند مىداند كه برخاسته از نيتى خالص و انگيزهاى پاك باشد. | #:در اين فصل تفاوت اسلام از ساير روشهاى بشرى درباره عمل و كردار يادآورى مىشود. اسلام، بر خلاف روشهاى بشرى، براى عمل تنها از آن جهت كه نيك است، ارزشى قائل نيست؛ بلكه عمل را در صورتى ارزشمند مىداند كه برخاسته از نيتى خالص و انگيزهاى پاك باشد. بنابراین توسل به انبياء و طلب شفاعت از ايشان، كه وهابيان با استناد بدانها شيعيان را مشرك مىخوانند، امرى روا شمرده مىشود و شواهد قرآنى و روايى فراوانى دارد. | ||
#قدرت غيبى انبياء و اولياء الهى. | #قدرت غيبى انبياء و اولياء الهى. | ||
#:در اين فصل با استناد به آيات قرآنى و روايات نبوى، برخوردارى انبياء و اولياء الهى از قدرت غيبى كه توسط خداوند به ايشان عنايت شده، به اثبات مىرسد. سپس امورى كه بر اين اصل مترتب مىشود، بيان مىگردد. مثلاًاعتقاد به اين كه خداوند با دعاى پيامبر ضررى را از انسان دفع يا نفعى را عائد وى مىسازد، يا درخواست شفاى مريض و يا رد گمشده به دعاى پيامبر و...جائز شمرده مىشود. | #:در اين فصل با استناد به آيات قرآنى و روايات نبوى، برخوردارى انبياء و اولياء الهى از قدرت غيبى كه توسط خداوند به ايشان عنايت شده، به اثبات مىرسد. سپس امورى كه بر اين اصل مترتب مىشود، بيان مىگردد. مثلاًاعتقاد به اين كه خداوند با دعاى پيامبر ضررى را از انسان دفع يا نفعى را عائد وى مىسازد، يا درخواست شفاى مريض و يا رد گمشده به دعاى پيامبر و...جائز شمرده مىشود. | ||
#تبرك جستن به ميراث پيامبر. | #تبرك جستن به ميراث پيامبر. | ||
#:در اين فصل مؤلف با يادآورى معناى توحيد در خالقيت، اين نكته را متذكر مىشود كه اين مرتبه از توحيد منافاتى با اين امر ندارد كه خداوند برخى از افعال خويش را از طريق اسباب، به صورت غير مباشر محقق سازد. | #:در اين فصل مؤلف با يادآورى معناى توحيد در خالقيت، اين نكته را متذكر مىشود كه اين مرتبه از توحيد منافاتى با اين امر ندارد كه خداوند برخى از افعال خويش را از طريق اسباب، به صورت غير مباشر محقق سازد. بنابراین جريان فيض الهى از راههاى غير عادى امرى پذيرفتنى است. با اين مقدمه مؤلف به موضوع جواز تبرك جستن مسلمانان به آثار نبوى در زمان حيات ايشان و نيز بعد از وفات حضرت مىپردازد. | ||
#توسل به اسباب و وسائل. | #توسل به اسباب و وسائل. | ||
#:مؤلف با اشاره به نظام على و معلولى حاكم بر جهان ماده و اين كه اين نظام در وجود و بقاء و تاثير گذارى و عملكرد خود نيازمند به خداوند جهان آفرين است، تفاوت ديدگاه مادى و الهى را در اعتقاد به استقلال اسباب و علل مادى و عدم استقلال آنها در تاثيرگذارى مىداند. به گفته مؤلف توسل به اسباب با التفات به عدم استقلال آنها، شرك محسوب نمىشود و برخى مسببات در عالم داراى اسباب ناشناخته فراوانى هستند كه انبياء و اولياء الهى از آنها آگاهند. از اين رو توسل جستن به ايشان براى رسيدن به مطلوب شرك به شمار نمىآيد. | #:مؤلف با اشاره به نظام على و معلولى حاكم بر جهان ماده و اين كه اين نظام در وجود و بقاء و تاثير گذارى و عملكرد خود نيازمند به خداوند جهان آفرين است، تفاوت ديدگاه مادى و الهى را در اعتقاد به استقلال اسباب و علل مادى و عدم استقلال آنها در تاثيرگذارى مىداند. به گفته مؤلف توسل به اسباب با التفات به عدم استقلال آنها، شرك محسوب نمىشود و برخى مسببات در عالم داراى اسباب ناشناخته فراوانى هستند كه انبياء و اولياء الهى از آنها آگاهند. از اين رو توسل جستن به ايشان براى رسيدن به مطلوب شرك به شمار نمىآيد. |
ویرایش