۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'مهدويت' به 'مهدویت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
''' | '''مهدویت و ختم ولايت در عرفان اسلامى (نقدى بر نظريان ابن عربى)'''، اثر محمد نصيرى، به بررسى نظريات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و برخى شاگردان و شارحان نظريات وى پيرامون مهدویت پرداخته است. | ||
كتاب به زبان فارسى و در سال 1385ش نوشته شده است. | كتاب به زبان فارسى و در سال 1385ش نوشته شده است. | ||
انگيزه تأليف، نشان دادن برخى قرابتهاى موجود در ميان تفكرات مختلف پيرامون موضوع | انگيزه تأليف، نشان دادن برخى قرابتهاى موجود در ميان تفكرات مختلف پيرامون موضوع مهدویت مىباشد. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش ارائه شده است. | كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش ارائه شده است. | ||
نويسنده به دنبال تحقيق موضوع منجى موعود و اعتقاد به | نويسنده به دنبال تحقيق موضوع منجى موعود و اعتقاد به مهدویت در ميان همه مكاتب عرفانى و فرق و مذاهب گوناگون نبوده؛ چنانكه به دنبال تبيين نظرات و ديدگاههاى عرفاى شيعه هم نيست، بلكه قصد دارد نگاهى به ديگاه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و برخى شارحان و شاگردان او در اين عرصه انداخته و برخى قرائن و نشانههايى را كه نشانگر قرابت ميان ديدگاه ابنعربى و ديدگاه شيعه اماميه تلقى شده است را حكايت نمايد. | ||
از اين رو ابتدا به واژه و اصطلاحشناسى «ولى» و «ولايت» در عرفان اسلامى پرداخته و سپس به پيشينه مباحث اشاره كرده و بعد از آن، به بررسى ديدگاه ابنعربى و برخى شارحان او پرداخته است. | از اين رو ابتدا به واژه و اصطلاحشناسى «ولى» و «ولايت» در عرفان اسلامى پرداخته و سپس به پيشينه مباحث اشاره كرده و بعد از آن، به بررسى ديدگاه ابنعربى و برخى شارحان او پرداخته است. | ||
اشاره به برخى كاركردهاى | اشاره به برخى كاركردهاى مهدویت و جمعبندى مطالب، مباحث پايانى را تشكيل مىدهد. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مقدمه به بررسى اين مطلب پرداخته كه قطب و هسته مركزى جهان از منظر ديدگاههاى مختلف چيست و در عرفان اسلامى، جهان بشريت به دور كدام محور چرخيده و در پرتو كدام قطب و هسته مركزى به زندگى خود ادامه مىدهد؟ | مقدمه به بررسى اين مطلب پرداخته كه قطب و هسته مركزى جهان از منظر ديدگاههاى مختلف چيست و در عرفان اسلامى، جهان بشريت به دور كدام محور چرخيده و در پرتو كدام قطب و هسته مركزى به زندگى خود ادامه مىدهد؟ | ||
در انديشه برخى از اديان و مذاهب، به ويژه تشيع و از جمله عرفان و تصوف اسلامى، به گونهاى جامع از اين سؤال سخن رفته و نويسنده معتقد است در خارج از منظر عرفانى، در اين زمينه بيشتر از تعابير و اصطلاحاتى؛ چون | در انديشه برخى از اديان و مذاهب، به ويژه تشيع و از جمله عرفان و تصوف اسلامى، به گونهاى جامع از اين سؤال سخن رفته و نويسنده معتقد است در خارج از منظر عرفانى، در اين زمينه بيشتر از تعابير و اصطلاحاتى؛ چون مهدویت، موعود، منجى، حجت و مصلح ياد مىشود. در عرفان اسلامى، همه اين اصطلاحات و نشانههاى آن، در ولى خاتم (خاتم الاولياء) معنا مىيابد. | ||
بخش اول، به اصطلاحشناسى واژگان «ولى» و «ولايت» و بررسى معناى لغوى و اصطلاحى آنها پرداخته است. | بخش اول، به اصطلاحشناسى واژگان «ولى» و «ولايت» و بررسى معناى لغوى و اصطلاحى آنها پرداخته است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
نويسنده علت اين امر را ذو مراتب بودن اين واژه دانسته است و ضمن بررسى اقوال بزرگانى؛ چون نجمالدين كبرى، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، مولانا، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، قيصرى، نيفى، هجويرى، ترمذى، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] در اين رابطه، به تعريف جامعى از آن اشاره كرده است: «ولايت، حقيقت كليه و صفت الهيه و شأنى از شئون ذاتيه است كه اقتضاى ظهور دارد و منشأ بروز تعينات و علت ظهور حقايق خلقيه، بلكه مبدأ تعيين اسماء الهيه در حضرت علميه است.» | نويسنده علت اين امر را ذو مراتب بودن اين واژه دانسته است و ضمن بررسى اقوال بزرگانى؛ چون نجمالدين كبرى، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، مولانا، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، قيصرى، نيفى، هجويرى، ترمذى، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] در اين رابطه، به تعريف جامعى از آن اشاره كرده است: «ولايت، حقيقت كليه و صفت الهيه و شأنى از شئون ذاتيه است كه اقتضاى ظهور دارد و منشأ بروز تعينات و علت ظهور حقايق خلقيه، بلكه مبدأ تعيين اسماء الهيه در حضرت علميه است.» | ||
دوم، به بررسى | دوم، به بررسى مهدویت و ختم ولايت در آراء و نظريات ابنعربى پرداخته است. به نظر نويسنده، اين موضوع، از جمله مباحثى است كه عبارات ابنعربى در آن سخت مضطرب بوده و دامنه اين اضطراب و تضاد، به گونهاى است كه بر اساس برخى عبارات، وى هم از مشهور عامه و هم از تشيع فاصله مىگيرد؛ اما بر اساس پارهاى عبارات ديگر، كاملا با تشيع هم نظر است. | ||
در اين رابطه، نويسنده برخى عبارات وى را عينا نقل كرده است كه از پارهاى از آنها، چنين استفاده مىشود كه او مدعى بوده خودش ختم ولايت است، همچنين از وى رؤيايى نقل شده كه دلالت بر ولايت و خاتميت خودش دارد. | در اين رابطه، نويسنده برخى عبارات وى را عينا نقل كرده است كه از پارهاى از آنها، چنين استفاده مىشود كه او مدعى بوده خودش ختم ولايت است، همچنين از وى رؤيايى نقل شده كه دلالت بر ولايت و خاتميت خودش دارد. |
ویرایش