۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غربي' به 'غربی') |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
[[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]]، در اين يادداشت ابتدا از سفر دزفول به منگره ميگويد و اين سفر را در سوم ژوئيه سال 1917م به طرف مال دارابخان در صالحآباد انجام ميدهد. | [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]]، در اين يادداشت ابتدا از سفر دزفول به منگره ميگويد و اين سفر را در سوم ژوئيه سال 1917م به طرف مال دارابخان در صالحآباد انجام ميدهد. | ||
[[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] درسال 1913م وارد ايران شد و به عنوان مامور سیاسی به جنوب غربی ايران اعزام شد و بيشتر در اهواز دزفول و خرمشهر فعاليت داشت، در همين زمان بود كه به لرستان مسافرت كرد. اين يادداشت، ترجمه يادداشتهاي مسافرت نامبرده به لرستان است كه | [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] درسال 1913م وارد ايران شد و به عنوان مامور سیاسی به جنوب غربی ايران اعزام شد و بيشتر در اهواز دزفول و خرمشهر فعاليت داشت، در همين زمان بود كه به لرستان مسافرت كرد. اين يادداشت، ترجمه يادداشتهاي مسافرت نامبرده به لرستان است كه برای شركت نفت انگليس - ايران تهيه گرديده و در آن زمان جزو اسناد محرمانه بود است. [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] در اين سفر ضمن مذاكره با سران ايلات لرستان، زمينه عبور يك كاروان را از طريق لرستان فراهم كرد. اما اين كاروان كه شامل چند هزار راس قاطر و الاغ حامل اجناس انگلیسی بود، به محض ورود به ميانكوه بالا گريوه به وسيله لرها به تاراج رفت. اجناس اين كاروان متعلق به برادران لينج بود كه جاده خوزستان- اصفهان را در اختيار داشتند. از اين رو لرها غارت اين كاروان را مبدا تاريخ قرار داده و آن را "سال لنچ" ميناميدند. اين شكست [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] را ناراحت ساخت؛ به طوري كه نارحتي او در سراسر يادداشتهايش هويد است. بدون ترديد [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] در بسياري از موارد در حق ميزبانان خود كه با سادگي و به آئين ايلياتي از وي پذيرايي كرده كمال بي انصافي را روا داشته است. | ||
تصويري كه وي از لرها ارائه ميدهد، يك جانبه و دور از حقيقت است. از آن جايي كه او نتوانسته است، سياستهاي امپرياليستي دولت متبوع خود را اجرا كند، به ناچار تمام كاسه و كوزهها را بر سر لرها شكسته و آنها را ابن الوقت و خوك صفت ميداند. تا جايي كه نامبرده و یکی از همكاران او به نام ويلسون درباره لرها چنين داوري كردهاند: در مصاحبههايى كه خود با [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] داشتم، علت اين پندار ناروا را درباره لرها را جويا شدم. وي ضمن پوزش اظهار داشت كه در آن زمان جوان و كم تجربه بوده و ناراحتيهاي گوناگون سبب گرديد كه آن مطالب را بنويسد. | تصويري كه وي از لرها ارائه ميدهد، يك جانبه و دور از حقيقت است. از آن جايي كه او نتوانسته است، سياستهاي امپرياليستي دولت متبوع خود را اجرا كند، به ناچار تمام كاسه و كوزهها را بر سر لرها شكسته و آنها را ابن الوقت و خوك صفت ميداند. تا جايي كه نامبرده و یکی از همكاران او به نام ويلسون درباره لرها چنين داوري كردهاند: در مصاحبههايى كه خود با [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] داشتم، علت اين پندار ناروا را درباره لرها را جويا شدم. وي ضمن پوزش اظهار داشت كه در آن زمان جوان و كم تجربه بوده و ناراحتيهاي گوناگون سبب گرديد كه آن مطالب را بنويسد. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
دوبد از جمله توانايىهاى فردى برخوردار بوده كه به سفر وى جنبه علمى - فرهنگى بالايى بخشيده است. تسلط كامل به زبان فارسى و آشنايى با فرهنگ ايرانى، تحصيلات عالى در خصوص تاريخ ملل مشرق زمين، مهارت در نقاشى و از همه مهمتر هوشمندى و نكته سنجى، نمونههايى از اين توانايىها به شمار مىروند. | دوبد از جمله توانايىهاى فردى برخوردار بوده كه به سفر وى جنبه علمى - فرهنگى بالايى بخشيده است. تسلط كامل به زبان فارسى و آشنايى با فرهنگ ايرانى، تحصيلات عالى در خصوص تاريخ ملل مشرق زمين، مهارت در نقاشى و از همه مهمتر هوشمندى و نكته سنجى، نمونههايى از اين توانايىها به شمار مىروند. | ||
به دليل ناامنى منطقه و جهت فراهم نمودن مايحتاج سفر خويش احكامى را از دولت ايران براى حاكمان و خوانين منطقه اخذ كرده بود. اين احكام هر چند سور و سات سفر را | به دليل ناامنى منطقه و جهت فراهم نمودن مايحتاج سفر خويش احكامى را از دولت ايران براى حاكمان و خوانين منطقه اخذ كرده بود. اين احكام هر چند سور و سات سفر را برایش مهيا و جان و مالش را تامين نمود؛ اما از سويى باعث گرديد تا سفر وى سفرى عادى جلوه نكند. وى با اين شيوه سفر، خود را از ملاقات با مردم محروم ساخت. به اين ترتيب به محض ورود به يك منطقه به جاى آن كه در بين مردم حضور يابد، در نزد حاكمان سكنى مىگرفت و در مواقع حركت نيز از آن جايى كه ماموران دولتى يا تفنگچىهاى خوانين او را همراهى مىنمودند، مردم از نزدیک شدن به او خوددارى مىكردند. حتى بعضى جاها از او فرار مىكردند. اين امر باعث شده تا با مردم كمتر در ارتباط باشد، لذا از زندگى آنها كمتر سخن گفته است. | ||
هر چند مطالب اين سفرنامه، همانند ساير سفرنامههاى متنوع، زواياى مختلفى را شامل است، با اين حال شايد بتوان در يك نگاه كلى مطالب آن را به سه دسته تقسيم نمود. اول آن دسته مطالبى است كه وى در خصوص عوامل و پديدهى جغرافيايى منطقه؛ مانند آب و هوا، ناهموارىها، پوشش گياهى و... ارائه داده است. دوم موضوعات تاريخى و جغرافياى تاريخى منطقه است و دسته آخر رواياتى است كه وى در خصوص وضعيت سياسى - اجتماعى مردم منطقه ارائه داده است. | هر چند مطالب اين سفرنامه، همانند ساير سفرنامههاى متنوع، زواياى مختلفى را شامل است، با اين حال شايد بتوان در يك نگاه كلى مطالب آن را به سه دسته تقسيم نمود. اول آن دسته مطالبى است كه وى در خصوص عوامل و پديدهى جغرافيايى منطقه؛ مانند آب و هوا، ناهموارىها، پوشش گياهى و... ارائه داده است. دوم موضوعات تاريخى و جغرافياى تاريخى منطقه است و دسته آخر رواياتى است كه وى در خصوص وضعيت سياسى - اجتماعى مردم منطقه ارائه داده است. |
ویرایش