۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ابنسینا، حسین بن عبدالله]] ( | [[ابنسینا، حسین بن عبدالله]] (نویسنده) | ||
[[محقق، مهدی]] (زير نظر) | [[محقق، مهدی]] (زير نظر) | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
هستی شناسی | هستی شناسی | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران - دانشگاه مک گیل | |||
| مکان نشر =تهران - ایران | | مکان نشر =تهران - ایران | ||
| سال نشر = 1363 ش | | سال نشر = 1363 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01778AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =01778 | ||
| کتابخوان همراه نور =01778 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۱: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
'''المبدأ و المعاد''' در موضوع فلسفه مىباشد كه براى تبيين مسائل واجبالوجود و حالات نفس و روح قبل و بعد از مرگ در اوائل قرن پنجم ميلادى توسط ابن على بن الحسين بن عبداللّه بن سينا براى شاگرد خود محمد بن | |||
'''المبدأ و المعاد''' در موضوع فلسفه مىباشد كه براى تبيين مسائل واجبالوجود و حالات نفس و روح قبل و بعد از مرگ در اوائل قرن پنجم ميلادى توسط ابن [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|على بن الحسين بن عبداللّه بن سينا]] براى شاگرد خود محمد بن ابراهیم شيرازى نوشته شده است. تحقیق این اثر توسط [[نورانی، عبدالله|عبدالله نورانی]] با اشراف [[محقق، مهدی|مهدی محقق]] صورت گرفته است. | |||
اين كتاب كه بر محور فلسفۀ مشاء كه مكتب [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] بوده است در سه قسم اصلى مىباشد كه قسمت اول آن در اثبات واجبالوجود و وحدانيت او و همچنين بررسى صفات او مىباشد. | اين كتاب كه بر محور فلسفۀ مشاء كه مكتب [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] بوده است در سه قسم اصلى مىباشد كه قسمت اول آن در اثبات واجبالوجود و وحدانيت او و همچنين بررسى صفات او مىباشد. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۵: | ||
او مىگويد اگر وجود واجب باشد كه تصريح دارد و بحثى در آن نيست اما اگر ممكن باشد ما اينجا ثابت خواهيم كرد كه وجود ممكن به واجبالوجود منتهى خواهد شد. | او مىگويد اگر وجود واجب باشد كه تصريح دارد و بحثى در آن نيست اما اگر ممكن باشد ما اينجا ثابت خواهيم كرد كه وجود ممكن به واجبالوجود منتهى خواهد شد. | ||
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در صفات واجبالوجود به نكتهاى كلى اشاره مىكند و مىگويد هر واجبالوجودى اول است بذاته و همينطور واحد است از چند جهت؛ اوّل اينكه ذاتش منقسم به كميّت نمىشود و همينطور منقسم به مواد و اجزاء واحد نيز نمىگردد زيرا ممكن نيست وجودش بغيره باشد | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در صفات واجبالوجود به نكتهاى كلى اشاره مىكند و مىگويد هر واجبالوجودى اول است بذاته و همينطور واحد است از چند جهت؛ اوّل اينكه ذاتش منقسم به كميّت نمىشود و همينطور منقسم به مواد و اجزاء واحد نيز نمىگردد زيرا ممكن نيست وجودش بغيره باشد هكذا او تام الذات است و نقصانى در او نيست تا باعث تكثر وحدانيتش گردد. | ||
بعد مىگويد او حق است و عقل محض زيرا ماهيت مجرد از ماده است و صورت نظام كل او همچنين مبداء حكيم است. | بعد مىگويد او حق است و عقل محض زيرا ماهيت مجرد از ماده است و صورت نظام كل او همچنين مبداء حكيم است. | ||
از جمله صفاتى كه [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] براى واجبالوجود اثبات مىكند مبداء حركت است وى مىگويد حركت هر جسم متحركى علتى دارد نه اينكه حركتش ذاتى باشد و علل محرّكه متناهى به علتى مىگردند كه حركت ندارد وگرنه هرمتحركى به خاطر علت متحرك ديگر در حركت است و اين قضيه تا | از جمله صفاتى كه [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] براى واجبالوجود اثبات مىكند مبداء حركت است وى مىگويد حركت هر جسم متحركى علتى دارد نه اينكه حركتش ذاتى باشد و علل محرّكه متناهى به علتى مىگردند كه حركت ندارد وگرنه هرمتحركى به خاطر علت متحرك ديگر در حركت است و اين قضيه تا بىنهایت ادامه پيدا مىكند وجود جسم غير متناهى بالفعل نيز كه محال بودنش در علوم طبيعى اثبات شده است پس در نتيجه در تمام انواع محرّكات محرّكى غير متحرك وجود خواهد داشت كه او واجبالوجود است. | ||
بوعلى در ادامۀ بحث از صفات الهى به ايرادات معطله پرداخته و شبهات آنان را در محدود دانستن ازل و غير آن ابطال نموده و به پاسخ آنها مىپردازد. | بوعلى در ادامۀ بحث از صفات الهى به ايرادات معطله پرداخته و شبهات آنان را در محدود دانستن ازل و غير آن ابطال نموده و به پاسخ آنها مىپردازد. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
عقل و فلك و هكذا حدوث عناصر و مزاجات اربعۀ انسانى را از همين معلول اول مىداند. | عقل و فلك و هكذا حدوث عناصر و مزاجات اربعۀ انسانى را از همين معلول اول مىداند. | ||
ايشان در بخش پایانى مقالۀ دوم عنايت و عدل و آثار حكمت خداوند متعال بر آسمانها و زمين را با بيان | ايشان در بخش پایانى مقالۀ دوم عنايت و عدل و آثار حكمت خداوند متعال بر آسمانها و زمين را با بيان نمونههایى از آنها يادآور مىگردد. | ||
مقالۀ سوم كتاب در بقاء نفس انسانى و سعادت و شقاوت حقيقى است.[[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] ابتداء به تكوين حيوانات قواى نفس حيوانى مىپردازد و سپس به تكوين انسان و قواى نفس انسانى. او مىگويد وقتى عناصر بصورت متعادل ممزوج گرديدند انسان محدث مىگردد و قواى نباتى و حيوانى در وى جمع گرديده | مقالۀ سوم كتاب در بقاء نفس انسانى و سعادت و شقاوت حقيقى است.[[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] ابتداء به تكوين حيوانات قواى نفس حيوانى مىپردازد و سپس به تكوين انسان و قواى نفس انسانى. او مىگويد وقتى عناصر بصورت متعادل ممزوج گرديدند انسان محدث مىگردد و قواى نباتى و حيوانى در وى جمع گرديده نهایتا نفس ناطقهاى نيز بدانها اضافه مىشود تا انسان موجودى داراى دو قوۀ مدرک ۀ عالمه و قوۀ محركّة عامله شود كه قوۀ مدرکه عالمه اختصاص به كليات حرفه داشته و قوۀ محركۀ عامله به اعمالى كه انسان شأنيت آنرا دارد. | ||
مدرک ات عقل هيولائى از قبيل معقولات محضه و محسوساتى كه معقول بالقوه مىباشند و فعليت آنها به وسيلۀ عقل فعّال كه به ترتيب اول عقل بالملكه بوده سپس عقل فعّال گرديده و نهایتا به عقل مستفاد بدل مىگردند.از ديگر مسائلى هستند كه در مقالۀ سوم مورد بحث قرار گرفتهاند. | |||
بوعلى از آنجهت كه محسوسات از جهت محسوس بودنشان بدون آلت جرمانى تعقل و تخيل نمىگردند قوۀ عقليّه را وسيلهاى براى نقل و انتقال محسوسات به معقولات معرفى مىنمايد. | بوعلى از آنجهت كه محسوسات از جهت محسوس بودنشان بدون آلت جرمانى تعقل و تخيل نمىگردند قوۀ عقليّه را وسيلهاى براى نقل و انتقال محسوسات به معقولات معرفى مىنمايد. | ||
نفس ناطقه و كمال غير مفارق بودن آن و مباحث ديگر پيرامون نفس ناطقه از مسائل و موضوعات | نفس ناطقه و كمال غير مفارق بودن آن و مباحث ديگر پيرامون نفس ناطقه از مسائل و موضوعات | ||
مهمى كه است كه شايد براى | مهمى كه است كه شايد براى اولین بار در آثار بوعلى مطرح گرديده است البته اين مسائل را بعدها در كتب ديگر خود مانند الهيات شفا و ديگر آثار فلسفى خود آورده است او در مورد نفس ناطقه مىگويد اين نفس سبب نفس حساسّه و ناميّه و محرّكه در انسان است.وى اضافه مىنمايد سبب | ||
اين نفوس در غير انسان نيز عقل فعال است. | اين نفوس در غير انسان نيز عقل فعال است. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
دراينصورت است كه خيال توان رؤيت حق و حفظ آنرا پيدا مىكند.خيال جانشين محبوس گرديده و به تنهائى عمل ديدن و شنيدن را بر عهده مىگيرد.تخيّل انبياء معقولات را و تصورشان در حس مشترك كمال نفس و كمال خيال را با هم در مورد انبيا اثبات مىكند كه همينها پايۀ وحى را در انبياء شكل مىدهند. | دراينصورت است كه خيال توان رؤيت حق و حفظ آنرا پيدا مىكند.خيال جانشين محبوس گرديده و به تنهائى عمل ديدن و شنيدن را بر عهده مىگيرد.تخيّل انبياء معقولات را و تصورشان در حس مشترك كمال نفس و كمال خيال را با هم در مورد انبيا اثبات مىكند كه همينها پايۀ وحى را در انبياء شكل مىدهند. | ||
تغييرات عين و وهم كه از جانب انبياء در مورد مردم صورت مىگيرد براى ارائه معجزاتشان | تغييرات عين و وهم كه از جانب انبياء در مورد مردم صورت مىگيرد براى ارائه معجزاتشان خاصیت ديگرى از آنان است كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به عنوان سومين خاصیت مهم بر انبياء ذكر كرده است. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
اين كتاب در يك جلد و در قطع وزيرى در سال 1363 و در تهران براى | اين كتاب در يك جلد و در قطع وزيرى در سال 1363 و در تهران براى اولین بار توسط مؤسسۀ مطالعات اسلامى دانشگاه مكلين شعبۀ تهران و با همكارى دانشگاه تهران چاپ گرديده است. | ||
جناب آقاى [[نورانی، عبدالله|عبدالله نورانى]] زير نظر آقاى [[محقق، مهدی|مهدى محقق]] به اين امر اهتمام ورزيدهاند كه يك فهرست موضوعات و يك فهرست عام را در ابتداء كتاب آوردهاند.اسامى كتبى كه اين مؤسسه تحت اشراف آقاى [[محقق، مهدی|مهدى محقق]] به چاپ رسانده به زبان انگليسى در آخر كتاب آمده است. | جناب آقاى [[نورانی، عبدالله|عبدالله نورانى]] زير نظر آقاى [[محقق، مهدی|مهدى محقق]] به اين امر اهتمام ورزيدهاند كه يك فهرست موضوعات و يك فهرست عام را در ابتداء كتاب آوردهاند.اسامى كتبى كه اين مؤسسه تحت اشراف آقاى [[محقق، مهدی|مهدى محقق]] به چاپ رسانده به زبان انگليسى در آخر كتاب آمده است. | ||
ویرایش