التعليقة علی كتاب الكافي: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان')
خط ۷۱: خط ۷۱:
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در ابتداى تعليقه بر اين بخش، عنوان مى‌كند كه كتاب التوحيد، قلب علم حديث است و روح كتاب «الكافى»، سپس بيان مى‌كند كه علما اصرار دارند كه احاديثى كه اسنادى ضعيف دارند، در اين كتاب (باب توحيد) ذكر نشوند و در صورت ذكر، حتماً به ضعيف بودن سند آنها اشاره شود. اين روش، متفاوت با شيوه ايشان در ساير ابواب است. آنان در ابواب ديگر، تساهل روا مى‌دارند و چنين دقّتى را (خصوصاً در مندوبات احكام، مكروهات، قصص و فضايل اعمال) به كار نمى‌بندند. همچنين از نقل روايات جعلى امتناع كرده، به درج اين گونه روايات، حتى با تصريح بر موضوع بودنشان راضى نمى‌شوند.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] در ابتداى تعليقه بر اين بخش، عنوان مى‌كند كه كتاب التوحيد، قلب علم حديث است و روح كتاب «الكافى»، سپس بيان مى‌كند كه علما اصرار دارند كه احاديثى كه اسنادى ضعيف دارند، در اين كتاب (باب توحيد) ذكر نشوند و در صورت ذكر، حتماً به ضعيف بودن سند آنها اشاره شود. اين روش، متفاوت با شيوه ايشان در ساير ابواب است. آنان در ابواب ديگر، تساهل روا مى‌دارند و چنين دقّتى را (خصوصاً در مندوبات احكام، مكروهات، قصص و فضايل اعمال) به كار نمى‌بندند. همچنين از نقل روايات جعلى امتناع كرده، به درج اين گونه روايات، حتى با تصريح بر موضوع بودنشان راضى نمى‌شوند.


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در پايان، از تمام كسانى كه از او اجازه روايت دارند، به اصرار مى‌خواهد كه آنچه را دانشمندان گذشته مورد تأكيد قرار داده‌اند، فروگذار نكنند.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در پایان، از تمام كسانى كه از او اجازه روايت دارند، به اصرار مى‌خواهد كه آنچه را دانشمندان گذشته مورد تأكيد قرار داده‌اند، فروگذار نكنند.


باب حدوث العالم و اثبات المحدث  
باب حدوث العالم و اثبات المحدث  


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] با توجّه به روايات اين باب، توضيح بيشترى نسبت به روايات دارد. در پايان روايت اوّل، بحثى راجع به هشام مطرح كرده و برخى از رواياتى را كه در شأن اوست، نقل مى‌كند. هشام از شاگردان ابوشاكر زنديق است و اين شاگردى، عقايد هشام را در هاله‌اى از ابهام فروبرده است. [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] به اين ايراد، اين گونه جواب مى‌دهد:الحكمة ضالة المؤمن تؤخذ حيث و جدت.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] با توجّه به روايات اين باب، توضيح بيشترى نسبت به روايات دارد. در پایان روايت اوّل، بحثى راجع به هشام مطرح كرده و برخى از رواياتى را كه در شأن اوست، نقل مى‌كند. هشام از شاگردان ابوشاكر زنديق است و اين شاگردى، عقايد هشام را در هاله‌اى از ابهام فروبرده است. [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] به اين ايراد، اين گونه جواب مى‌دهد:الحكمة ضالة المؤمن تؤخذ حيث و جدت.


نقد ديدگاه مرحوم [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] در مباحث اراده، از ديگر مطالبى است كه در اين بخش آمده است. بحثى در باب شرور، پايان بخش مباحث مربوط به اراده است.
نقد ديدگاه مرحوم [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] در مباحث اراده، از ديگر مطالبى است كه در اين بخش آمده است. بحثى در باب شرور، پایان بخش مباحث مربوط به اراده است.


در باب «معانى الأسماء واشتقاقها»، روايتى بدين صورت آمده است:
در باب «معانى الأسماء واشتقاقها»، روايتى بدين صورت آمده است:
خط ۹۷: خط ۹۷:
او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مى‌كند و عنوان مى‌كند كه بر پيامبر(ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشه‌اش از آنها بهره‌مند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پرده‌ها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر(ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله.
او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مى‌كند و عنوان مى‌كند كه بر پيامبر(ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشه‌اش از آنها بهره‌مند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پرده‌ها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر(ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله.


وى در پايان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مى‌دارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مى‌فرمايد:
وى در پایان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مى‌دارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مى‌فرمايد:


''' و ترى الأرض هامدة فاذا أنزلنا عليها الماء اهتزت و ربت وأنبتت من كل زوج بهيج. '''
''' و ترى الأرض هامدة فاذا أنزلنا عليها الماء اهتزت و ربت وأنبتت من كل زوج بهيج. '''
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
گويا دين زرتشت، كتابى به نام «زند» داشته است كه مجوس و ملحدان از آن پيروى مى‌كردند، لذا به آنها زنديق گفته شده است.
گويا دين زرتشت، كتابى به نام «زند» داشته است كه مجوس و ملحدان از آن پيروى مى‌كردند، لذا به آنها زنديق گفته شده است.


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در پايان اين تعليقه، به توثيق [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] - كه از روات است - پرداخته است.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در پایان اين تعليقه، به توثيق [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] - كه از روات است - پرداخته است.


== نسخه شناسى ==
== نسخه شناسى ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش