۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس== <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
'''اسامة بن منقذ، ابوالمظفر مجدالدين اسامة بن مرشد بن على... بن منقذ شيزرى كنانى'''، (جمادىالآخر 488 - رمضان 584)، امير، اديب و شاعر عصر فاطمى و ايوبى بوده است. | '''اسامة بن منقذ، ابوالمظفر مجدالدين اسامة بن مرشد بن على... بن منقذ شيزرى كنانى'''، (جمادىالآخر 488 - رمضان 584)، امير، اديب و شاعر عصر فاطمى و ايوبى بوده است. | ||
اسامه از يكسو، جنگآور و شهسوارى است كه بيشتر عمر خود را در جنگ بر ضد صليبيان گذرانده و نامش بهعنوان يكى از قهرمانان جنگهاى صليبى در کتابهاى تاريخ ثبت شده و از ديگر سو، شاعر و اديبى برجسته است كه در شعر و ادب آوازهاى بلند يافته و از او بهعنوان يكى از شاعران و | اسامه از يكسو، جنگآور و شهسوارى است كه بيشتر عمر خود را در جنگ بر ضد صليبيان گذرانده و نامش بهعنوان يكى از قهرمانان جنگهاى صليبى در کتابهاى تاريخ ثبت شده و از ديگر سو، شاعر و اديبى برجسته است كه در شعر و ادب آوازهاى بلند يافته و از او بهعنوان يكى از شاعران و نویسندگان بزرگ سدههاى 5 و 6ق، ياد شده است. افزون بر اينها، مورخى است كه کتاب «الاعتبار» وى يكى از عمدهترين و مستندترين مآخذ تاريخى مصر و شام در روزگار فاطميان و ايوبيان به شمار مىآيد. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
آنچه بيشتر باعث شهرت اسامه شده، جنگآورى و سلحشورى اوست. در روزگار وى سرزمين شام دوران پرآشوبى را مىگذراند. از يكسو، صليبيان و روميان و از سوى ديگر، اسماعيليان و برخى قبايل شورشى پيوسته به شهرهاى مختلف از جمله زادگاه وى، شيزر حمله مىكردند. | آنچه بيشتر باعث شهرت اسامه شده، جنگآورى و سلحشورى اوست. در روزگار وى سرزمين شام دوران پرآشوبى را مىگذراند. از يكسو، صليبيان و روميان و از سوى ديگر، اسماعيليان و برخى قبايل شورشى پيوسته به شهرهاى مختلف از جمله زادگاه وى، شيزر حمله مىكردند. | ||
اسامه كه با فنون جنگآورى بهخوبى آشنا شده بود، در تمام جنگهايى كه در دفاع از قلعه شيزر و يا بهمنظور بيرون راندن صليبيان از دمشق و ديگر شهرها انجام گرفت، در كنار پدر و | اسامه كه با فنون جنگآورى بهخوبى آشنا شده بود، در تمام جنگهايى كه در دفاع از قلعه شيزر و يا بهمنظور بيرون راندن صليبيان از دمشق و ديگر شهرها انجام گرفت، در كنار پدر و عمویش بود. بهخصوص ميان سالهاى 514 - 523ق، بهعنوان سردارى مقتدر در نبردهاى مختلفى شركت جست و از خود شجاعت و لياقت بسيار نشان داد. در 523ق، اسامه شيزر را به قصد موصل ترك كرد و به سپاه عمادالدين زنگى، اتابك موصل پيوست و نزدیک به 8 سال در خدمت وى و وزيرش، صلاحالدين محمد بن ايوب غسيانى بسر برد. | ||
اسامه پس از وفات پدر در 531ق، به شيزر بازگشت و تا سال بعد كه يوحنا كمننوس (حك 512 - 538ق)، امپراتور روم شرقى، شيزر را به منجنيق بست، در آنجا بود، تا اينكه به گفته منابع، شجاعت بيش از حد وى، | اسامه پس از وفات پدر در 531ق، به شيزر بازگشت و تا سال بعد كه يوحنا كمننوس (حك 512 - 538ق)، امپراتور روم شرقى، شيزر را به منجنيق بست، در آنجا بود، تا اينكه به گفته منابع، شجاعت بيش از حد وى، عمویش، عزالدين را بيمناك ساخت و از ترس اينكه مبادا امارت را از چنگ او بهدر آورد، وى را به همراه خانوادهاش از شيزر اخراج كرد. | ||
اسامه در 532ق، به دمشق رفت و مورد احترام و استقبال معينالدين انر، وزير شهابالدين محمود بورى (حك 528 - 533ق)، حاكم دمشق قرار گرفت و از ملازمان و همرزمان او شد. وى به همراه معينالدين در جنگهاى بسيارى شركت كرد و چون شجاعت و جنگآورى بسيارى از خود نشان داد، شهابالدينهداياى فراوانى به او بخشيد و او را از نزدیک ان خود گردانيد، اما سرانجام، روابط وى با معينالدين به سردى گراييد و ميان آن دو، نامهها و اشعارى سرزنشآميز مبادله شد؛ ازاينرو، اسامه بهناچار در 538ق، به همراه دو برادرش به مصر رفت. اسامه در اشعارى علت تيرگى روابط خود با معينالدين را دسيسه دشمنان و حسودان دانسته است. وى در مصر مورد توجه و احترام الحافظ لدين الله (د 544ق)، خليفه فاطمى قرار گفت. | اسامه در 532ق، به دمشق رفت و مورد احترام و استقبال معينالدين انر، وزير شهابالدين محمود بورى (حك 528 - 533ق)، حاكم دمشق قرار گرفت و از ملازمان و همرزمان او شد. وى به همراه معينالدين در جنگهاى بسيارى شركت كرد و چون شجاعت و جنگآورى بسيارى از خود نشان داد، شهابالدينهداياى فراوانى به او بخشيد و او را از نزدیک ان خود گردانيد، اما سرانجام، روابط وى با معينالدين به سردى گراييد و ميان آن دو، نامهها و اشعارى سرزنشآميز مبادله شد؛ ازاينرو، اسامه بهناچار در 538ق، به همراه دو برادرش به مصر رفت. اسامه در اشعارى علت تيرگى روابط خود با معينالدين را دسيسه دشمنان و حسودان دانسته است. وى در مصر مورد توجه و احترام الحافظ لدين الله (د 544ق)، خليفه فاطمى قرار گفت. | ||
در اين روزگار، حكومت مصر دچار بحرانهاى شديدى بود. از يكسو، حملات صليبيان و از ديگر سو، اختلافات داخلى ميان خلفا و وزرا، خلافت فاطميان را به ورطه سقوط كشانده بود. چون خليفه الحافظ لدين الله در 544ق، درگذشت و فرزندش، الظافر بهجاى وى به خلافت رسيد، ابوالحسن على بن سلار، حاكم اسكندريه سر به شورش برداشت و با سپاهيانش به قاهره آمد و «دارالوزاره» را گرفت و چون گروهى از اميران و بزرگان قاهره، از جمله اسامه به وى پيوستند، الظافر بهناچار وى را به وزارت | در اين روزگار، حكومت مصر دچار بحرانهاى شديدى بود. از يكسو، حملات صليبيان و از ديگر سو، اختلافات داخلى ميان خلفا و وزرا، خلافت فاطميان را به ورطه سقوط كشانده بود. چون خليفه الحافظ لدين الله در 544ق، درگذشت و فرزندش، الظافر بهجاى وى به خلافت رسيد، ابوالحسن على بن سلار، حاكم اسكندريه سر به شورش برداشت و با سپاهيانش به قاهره آمد و «دارالوزاره» را گرفت و چون گروهى از اميران و بزرگان قاهره، از جمله اسامه به وى پيوستند، الظافر بهناچار وى را به وزارت خویش برگماشت و به او لقب الملك العادل داد. ابن سلار، اسامه را احترام بسيار كرد و او را از خواص خود گردانيد و در جنگ با صليبيان از او بهره فراوان برد؛ چنانكه در حدود 546ق، وى را با سپاهى نزد ملك عادل نورالدين زنگى فرستاد تا مانع پيشروى صليبيان شود. | ||
اسامه در بصرى با نورالدين ملاقات كرد و از آنجا روانه عسقلان شد و راه را بر صليبيان كه قصد تصرف شهر را داشتند، بست و آنان را شكست داده، وادار به عقبنشينى كرد، آنگاه روانه بيت جبريل شد و صليبيان را از آنجا راند، اما در راه بازگشت در دام آنان افتاد و بسيارى از سپاهيانش را از دست داد، سپس به عسقلان رفت و 4 ماه در آنجا ماند، تا اينكه به دستور ابن سلار به مصر بازگشت. | اسامه در بصرى با نورالدين ملاقات كرد و از آنجا روانه عسقلان شد و راه را بر صليبيان كه قصد تصرف شهر را داشتند، بست و آنان را شكست داده، وادار به عقبنشينى كرد، آنگاه روانه بيت جبريل شد و صليبيان را از آنجا راند، اما در راه بازگشت در دام آنان افتاد و بسيارى از سپاهيانش را از دست داد، سپس به عسقلان رفت و 4 ماه در آنجا ماند، تا اينكه به دستور ابن سلار به مصر بازگشت. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
اسامه بيش از 20 کتاب تأليف كرده كه تنها اندكى از آنها در دست است. اين کتابها در سدههاى بعد مورداستفاده و استناد | اسامه بيش از 20 کتاب تأليف كرده كه تنها اندكى از آنها در دست است. اين کتابها در سدههاى بعد مورداستفاده و استناد نویسندگان و مورخان بسيارى قرار گرفته است. | ||
برخى از آثار وى اينهاست: | برخى از آثار وى اينهاست: | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
الف) چاپى: | الف) چاپى: | ||
1. الاعتبار: اين کتاب مهمترين اثر اسامه به شمار مىرود و در ميان کتابهاى عربى جايگاه | 1. الاعتبار: اين کتاب مهمترين اثر اسامه به شمار مىرود و در ميان کتابهاى عربى جايگاه ویژهاى دارد؛ زيرا مؤلف در آن خاطرات خود را نگاشته و اين كار بديعى بوده كه تا آن زمان در ميان نویسندگان عرب معمول نبوده است؛ | ||
2. البديع في البديع يا البديع في نقد الشعر: اين کتاب اثرى است در علم بديع، معانى و بيان و نقد شعر؛ | 2. البديع في البديع يا البديع في نقد الشعر: اين کتاب اثرى است در علم بديع، معانى و بيان و نقد شعر؛ | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
5. لباب الآداب: اين کتاب، نمونه روشنى از نوع کتابهاى «ادب» است كه بدون نظم و ترتيب خاصى به فصلها و بابهاى متعدد در موضوعات مختلف تقسيم شده است؛ | 5. لباب الآداب: اين کتاب، نمونه روشنى از نوع کتابهاى «ادب» است كه بدون نظم و ترتيب خاصى به فصلها و بابهاى متعدد در موضوعات مختلف تقسيم شده است؛ | ||
6. المنازل و الديار: اين کتاب، مجموعهاى است از اشعار شاعران كهن عرب در وصف اطلال و منازل متروك و شهرها و آبادىهايى كه در اثر جنگ يا حوادث طبيعى از قبيل زلزله و سيل | 6. المنازل و الديار: اين کتاب، مجموعهاى است از اشعار شاعران كهن عرب در وصف اطلال و منازل متروك و شهرها و آبادىهايى كه در اثر جنگ يا حوادث طبيعى از قبيل زلزله و سيل ویران شدهاند. | ||
ب) خطى: | ب) خطى: |
ویرایش