ابن منقذ، اسامة بن مرشد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'وي' به 'وی'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس== <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
خط ۳۷: خط ۳۷:
'''اسامة بن منقذ، ابوالمظفر مجد‌الدين اسامة بن مرشد بن على... بن منقذ شيزرى كنانى'''، (جمادى‌الآخر 488 - رمضان 584)، امير، اديب و شاعر عصر فاطمى و ايوبى بوده است.
'''اسامة بن منقذ، ابوالمظفر مجد‌الدين اسامة بن مرشد بن على... بن منقذ شيزرى كنانى'''، (جمادى‌الآخر 488 - رمضان 584)، امير، اديب و شاعر عصر فاطمى و ايوبى بوده است.


اسامه از يك‌سو، جنگ‌آور و شهسوارى است كه بيشتر عمر خود را در جنگ بر ضد صليبيان گذرانده و نامش به‌عنوان يكى از قهرمانان جنگ‌هاى صليبى در کتاب‌هاى تاريخ ثبت شده و از ديگر سو، شاعر و اديبى برجسته است كه در شعر و ادب آوازه‌اى بلند يافته و از او به‌عنوان يكى از شاعران و نويسندگان بزرگ سده‌هاى 5 و 6ق، ياد شده است. افزون بر اينها، مورخى است كه کتاب «الاعتبار» وى يكى از عمده‌ترين و مستندترين مآخذ تاريخى مصر و شام در روزگار فاطميان و ايوبيان به شمار مى‌آيد.
اسامه از يك‌سو، جنگ‌آور و شهسوارى است كه بيشتر عمر خود را در جنگ بر ضد صليبيان گذرانده و نامش به‌عنوان يكى از قهرمانان جنگ‌هاى صليبى در کتاب‌هاى تاريخ ثبت شده و از ديگر سو، شاعر و اديبى برجسته است كه در شعر و ادب آوازه‌اى بلند يافته و از او به‌عنوان يكى از شاعران و نویسندگان بزرگ سده‌هاى 5 و 6ق، ياد شده است. افزون بر اينها، مورخى است كه کتاب «الاعتبار» وى يكى از عمده‌ترين و مستندترين مآخذ تاريخى مصر و شام در روزگار فاطميان و ايوبيان به شمار مى‌آيد.


==ولادت==
==ولادت==
خط ۴۵: خط ۴۵:
آنچه بيشتر باعث شهرت اسامه شده، جنگ‌آورى و سلحشورى اوست. در روزگار وى سرزمين شام دوران پرآشوبى را مى‌گذراند. از يك‌سو، صليبيان و روميان و از سوى ديگر، اسماعيليان و برخى قبايل شورشى پيوسته به شهرهاى مختلف از جمله زادگاه وى، شيزر حمله مى‌كردند.
آنچه بيشتر باعث شهرت اسامه شده، جنگ‌آورى و سلحشورى اوست. در روزگار وى سرزمين شام دوران پرآشوبى را مى‌گذراند. از يك‌سو، صليبيان و روميان و از سوى ديگر، اسماعيليان و برخى قبايل شورشى پيوسته به شهرهاى مختلف از جمله زادگاه وى، شيزر حمله مى‌كردند.


اسامه كه با فنون جنگ‌آورى به‌خوبى آشنا شده بود، در تمام جنگ‌هايى كه در دفاع از قلعه شيزر و يا به‌منظور بيرون راندن صليبيان از دمشق و ديگر شهرها انجام گرفت، در كنار پدر و عمويش بود. به‌خصوص ميان سال‌هاى 514 - 523ق، به‌عنوان سردارى مقتدر در نبردهاى مختلفى شركت جست و از خود شجاعت و لياقت بسيار نشان داد. در 523ق، اسامه شيزر را به قصد موصل ترك كرد و به سپاه عمادالدين زنگى، اتابك موصل پيوست و نزدیک  به 8 سال در خدمت وى و وزيرش، صلاح‌الدين محمد بن ايوب غسيانى بسر برد.
اسامه كه با فنون جنگ‌آورى به‌خوبى آشنا شده بود، در تمام جنگ‌هايى كه در دفاع از قلعه شيزر و يا به‌منظور بيرون راندن صليبيان از دمشق و ديگر شهرها انجام گرفت، در كنار پدر و عمویش بود. به‌خصوص ميان سال‌هاى 514 - 523ق، به‌عنوان سردارى مقتدر در نبردهاى مختلفى شركت جست و از خود شجاعت و لياقت بسيار نشان داد. در 523ق، اسامه شيزر را به قصد موصل ترك كرد و به سپاه عمادالدين زنگى، اتابك موصل پيوست و نزدیک  به 8 سال در خدمت وى و وزيرش، صلاح‌الدين محمد بن ايوب غسيانى بسر برد.


اسامه پس از وفات پدر در 531ق، به شيزر بازگشت و تا سال بعد كه يوحنا كمننوس (حك 512 - 538ق)، امپراتور روم شرقى، شيزر را به منجنيق بست، در آنجا بود، تا اينكه به گفته منابع، شجاعت بيش از حد وى، عمويش، عز‌الدين را بيمناك ساخت و از ترس اينكه مبادا امارت را از چنگ او به‌در آورد، وى را به همراه خانواده‌اش از شيزر اخراج كرد.
اسامه پس از وفات پدر در 531ق، به شيزر بازگشت و تا سال بعد كه يوحنا كمننوس (حك 512 - 538ق)، امپراتور روم شرقى، شيزر را به منجنيق بست، در آنجا بود، تا اينكه به گفته منابع، شجاعت بيش از حد وى، عمویش، عز‌الدين را بيمناك ساخت و از ترس اينكه مبادا امارت را از چنگ او به‌در آورد، وى را به همراه خانواده‌اش از شيزر اخراج كرد.


اسامه در 532ق، به دمشق رفت و مورد احترام و استقبال معين‌الدين انر، وزير شهاب‌الدين محمود بورى (حك 528 - 533ق)، حاكم دمشق قرار گرفت و از ملازمان و همرزمان او شد. وى به همراه معين‌الدين در جنگ‌هاى بسيارى شركت كرد و چون شجاعت و جنگ‌آورى بسيارى از خود نشان داد، شهاب‌الدينهداياى فراوانى به او بخشيد و او را از نزدیک ان خود گردانيد، اما سرانجام، روابط وى با معين‌الدين به سردى گراييد و ميان آن دو، نامه‌ها و اشعارى سرزنش‌آميز مبادله شد؛ ازاين‌رو، اسامه به‌ناچار در 538ق، به همراه دو برادرش به مصر رفت. اسامه در اشعارى علت تيرگى روابط خود با معين‌الدين را دسيسه دشمنان و حسودان دانسته است. وى در مصر مورد توجه و احترام الحافظ لدين الله (د 544ق)، خليفه فاطمى قرار گفت.
اسامه در 532ق، به دمشق رفت و مورد احترام و استقبال معين‌الدين انر، وزير شهاب‌الدين محمود بورى (حك 528 - 533ق)، حاكم دمشق قرار گرفت و از ملازمان و همرزمان او شد. وى به همراه معين‌الدين در جنگ‌هاى بسيارى شركت كرد و چون شجاعت و جنگ‌آورى بسيارى از خود نشان داد، شهاب‌الدينهداياى فراوانى به او بخشيد و او را از نزدیک ان خود گردانيد، اما سرانجام، روابط وى با معين‌الدين به سردى گراييد و ميان آن دو، نامه‌ها و اشعارى سرزنش‌آميز مبادله شد؛ ازاين‌رو، اسامه به‌ناچار در 538ق، به همراه دو برادرش به مصر رفت. اسامه در اشعارى علت تيرگى روابط خود با معين‌الدين را دسيسه دشمنان و حسودان دانسته است. وى در مصر مورد توجه و احترام الحافظ لدين الله (د 544ق)، خليفه فاطمى قرار گفت.


در اين روزگار، حكومت مصر دچار بحران‌هاى شديدى بود. از يك‌سو، حملات صليبيان و از ديگر سو، اختلافات داخلى ميان خلفا و وزرا، خلافت فاطميان را به ورطه سقوط كشانده بود. چون خليفه الحافظ لدين الله در 544ق، درگذشت و فرزندش، الظافر به‌جاى وى به خلافت رسيد، ابوالحسن على بن سلار، حاكم اسكندريه سر به شورش برداشت و با سپاهيانش به قاهره آمد و «دارالوزاره» را گرفت و چون گروهى از اميران و بزرگان قاهره، از جمله اسامه به وى پيوستند، الظافر به‌ناچار وى را به وزارت خويش برگماشت و به او لقب الملك العادل داد. ابن سلار، اسامه را احترام بسيار كرد و او را از خواص خود گردانيد و در جنگ با صليبيان از او بهره فراوان برد؛ چنان‌كه در حدود 546ق، وى را با سپاهى نزد ملك عادل نور‌الدين زنگى فرستاد تا مانع پيشروى صليبيان شود.
در اين روزگار، حكومت مصر دچار بحران‌هاى شديدى بود. از يك‌سو، حملات صليبيان و از ديگر سو، اختلافات داخلى ميان خلفا و وزرا، خلافت فاطميان را به ورطه سقوط كشانده بود. چون خليفه الحافظ لدين الله در 544ق، درگذشت و فرزندش، الظافر به‌جاى وى به خلافت رسيد، ابوالحسن على بن سلار، حاكم اسكندريه سر به شورش برداشت و با سپاهيانش به قاهره آمد و «دارالوزاره» را گرفت و چون گروهى از اميران و بزرگان قاهره، از جمله اسامه به وى پيوستند، الظافر به‌ناچار وى را به وزارت خویش برگماشت و به او لقب الملك العادل داد. ابن سلار، اسامه را احترام بسيار كرد و او را از خواص خود گردانيد و در جنگ با صليبيان از او بهره فراوان برد؛ چنان‌كه در حدود 546ق، وى را با سپاهى نزد ملك عادل نور‌الدين زنگى فرستاد تا مانع پيشروى صليبيان شود.


اسامه در بصرى با نور‌الدين ملاقات كرد و از آنجا روانه عسقلان شد و راه را بر صليبيان كه قصد تصرف شهر را داشتند، بست و آنان را شكست داده، وادار به عقب‌نشينى كرد، آن‌گاه روانه بيت جبريل شد و صليبيان را از آنجا راند، اما در راه بازگشت در دام آنان افتاد و بسيارى از سپاهيانش را از دست داد، سپس به عسقلان رفت و 4 ماه در آنجا ماند، تا اينكه به دستور ابن سلار به مصر بازگشت.
اسامه در بصرى با نور‌الدين ملاقات كرد و از آنجا روانه عسقلان شد و راه را بر صليبيان كه قصد تصرف شهر را داشتند، بست و آنان را شكست داده، وادار به عقب‌نشينى كرد، آن‌گاه روانه بيت جبريل شد و صليبيان را از آنجا راند، اما در راه بازگشت در دام آنان افتاد و بسيارى از سپاهيانش را از دست داد، سپس به عسقلان رفت و 4 ماه در آنجا ماند، تا اينكه به دستور ابن سلار به مصر بازگشت.
خط ۷۷: خط ۷۷:


==آثار==
==آثار==
اسامه بيش از 20 کتاب تأليف كرده كه تنها اندكى از آنها در دست است. اين کتاب‌ها در سده‌هاى بعد مورداستفاده و استناد نويسندگان و مورخان بسيارى قرار گرفته است.
اسامه بيش از 20 کتاب تأليف كرده كه تنها اندكى از آنها در دست است. اين کتاب‌ها در سده‌هاى بعد مورداستفاده و استناد نویسندگان و مورخان بسيارى قرار گرفته است.


برخى از آثار وى اينهاست:
برخى از آثار وى اينهاست:
خط ۸۳: خط ۸۳:
الف) چاپى:
الف) چاپى:


1. الاعتبار: اين کتاب مهم‌ترين اثر اسامه به شمار مى‌رود و در ميان کتاب‌هاى عربى جايگاه ويژه‌اى دارد؛ زيرا مؤلف در آن خاطرات خود را نگاشته و اين كار بديعى بوده كه تا آن زمان در ميان نويسندگان عرب معمول نبوده است؛
1. الاعتبار: اين کتاب مهم‌ترين اثر اسامه به شمار مى‌رود و در ميان کتاب‌هاى عربى جايگاه ویژه‌اى دارد؛ زيرا مؤلف در آن خاطرات خود را نگاشته و اين كار بديعى بوده كه تا آن زمان در ميان نویسندگان عرب معمول نبوده است؛


2. البديع في البديع يا البديع في نقد الشعر: اين کتاب اثرى است در علم بديع، معانى و بيان و نقد شعر؛
2. البديع في البديع يا البديع في نقد الشعر: اين کتاب اثرى است در علم بديع، معانى و بيان و نقد شعر؛
خط ۹۳: خط ۹۳:
5. لباب الآداب: اين کتاب، نمونه روشنى از نوع کتاب‌هاى «ادب» است كه بدون نظم و ترتيب خاصى به فصل‌ها و باب‌هاى متعدد در موضوعات مختلف تقسيم شده است؛
5. لباب الآداب: اين کتاب، نمونه روشنى از نوع کتاب‌هاى «ادب» است كه بدون نظم و ترتيب خاصى به فصل‌ها و باب‌هاى متعدد در موضوعات مختلف تقسيم شده است؛


6. المنازل و الديار: اين کتاب، مجموعه‌اى است از اشعار شاعران كهن عرب در وصف اطلال و منازل متروك و شهرها و آبادى‌هايى كه در اثر جنگ يا حوادث طبيعى از قبيل زلزله و سيل ويران شده‌اند.
6. المنازل و الديار: اين کتاب، مجموعه‌اى است از اشعار شاعران كهن عرب در وصف اطلال و منازل متروك و شهرها و آبادى‌هايى كه در اثر جنگ يا حوادث طبيعى از قبيل زلزله و سيل ویران شده‌اند.


ب) خطى:
ب) خطى:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش