احیای فرهنگی در عهد آل بویه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'عراقي' به 'عراقی'
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ')
جز (جایگزینی متن - 'عراقي' به 'عراقی')
خط ۴۱: خط ۴۱:
فتوحات گسترده اسلامى و شكل‌گيرى امپراطورى عظيمى كه طيف وسيعى از گروه‌هاى مختلف قومى، نژادى، دينى و ميراث‌هاى فرهنگى آنها را در بر مى‌گرفت، به همراه طبيعت جهان‌گرايانه اسلام و نوعى تساهل موجود در بطن تعاليم آن، مقدمات پيدايش و تعالى تمدن اسلامى را فراهم كرد. اين پيدايش و تعالى، فراز و نشيب‌هاى خاص خود را داشت و از چالش‌هاى درونى و بيرونى تأثيرپذير بود، ولى به هر ترتيب مراحل خاص خود را طى كرد و در قرن سوم و چهارم هجرى به اوج خود رسيد. به‌ويژه در قرن چهارم نمودهاى ويژه‌اى از خود نشان داد.<ref>همان</ref>
فتوحات گسترده اسلامى و شكل‌گيرى امپراطورى عظيمى كه طيف وسيعى از گروه‌هاى مختلف قومى، نژادى، دينى و ميراث‌هاى فرهنگى آنها را در بر مى‌گرفت، به همراه طبيعت جهان‌گرايانه اسلام و نوعى تساهل موجود در بطن تعاليم آن، مقدمات پيدايش و تعالى تمدن اسلامى را فراهم كرد. اين پيدايش و تعالى، فراز و نشيب‌هاى خاص خود را داشت و از چالش‌هاى درونى و بيرونى تأثيرپذير بود، ولى به هر ترتيب مراحل خاص خود را طى كرد و در قرن سوم و چهارم هجرى به اوج خود رسيد. به‌ويژه در قرن چهارم نمودهاى ويژه‌اى از خود نشان داد.<ref>همان</ref>


در اين قرون روند تحولات فرهنگى به‌گونه‌اى است كه مى‌توان از آن با عنوان «رنسانس اسلامى» ياد كرد. اين نوزايى اسلامى هرچند حالتى فراگير داشت، اما صحنه‌گردانان اصلى آن حكومت‌هاى سامانى در مناطق شرقى ايران با رويكرد ادبى و تأكيد بر زبان فارسى - و آل بويه در عراقين - با نگرشى جامع‌تر و رويكردى ادبى و فلسفى و انسان‌مدار بودند. آنچه در عهد حكومت بوئيان رخ داد از سوى جوئل. ل. كرمر در کتاب حاضر مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده در اين کتاب سعى بر آن دارد كه رونق فكرى و فرهنگى مراكز حكومتى آل بويه، خاصه بغداد را با نگاهى جامعه‌شناختى نشان دهد و انسان‌گرايى ادبى و فلسفى خاصى را كه در ميان نخبگان متحقق شده بود به تصوير كشد. البته سعى اصلى مؤلف به تبيين چگونگى اخذ و جذب ميراث يونانى كه به نظر مى‌رسد آن را اصولى جامع و از پيش پذيرفته‌شده دانسته، توسط دانش‌پژوهان مسلمان و سهم آن در اين رنسانس فرهنگى اختصاص يافته و جاى‌جاى بر آن تأكيد مى‌كند.<ref>همان</ref>
در اين قرون روند تحولات فرهنگى به‌گونه‌اى است كه مى‌توان از آن با عنوان «رنسانس اسلامى» ياد كرد. اين نوزايى اسلامى هرچند حالتى فراگير داشت، اما صحنه‌گردانان اصلى آن حكومت‌هاى سامانى در مناطق شرقى ايران با رويكرد ادبى و تأكيد بر زبان فارسى - و آل بويه در عراقین - با نگرشى جامع‌تر و رويكردى ادبى و فلسفى و انسان‌مدار بودند. آنچه در عهد حكومت بوئيان رخ داد از سوى جوئل. ل. كرمر در کتاب حاضر مورد بررسى قرار گرفته است. نويسنده در اين کتاب سعى بر آن دارد كه رونق فكرى و فرهنگى مراكز حكومتى آل بويه، خاصه بغداد را با نگاهى جامعه‌شناختى نشان دهد و انسان‌گرايى ادبى و فلسفى خاصى را كه در ميان نخبگان متحقق شده بود به تصوير كشد. البته سعى اصلى مؤلف به تبيين چگونگى اخذ و جذب ميراث يونانى كه به نظر مى‌رسد آن را اصولى جامع و از پيش پذيرفته‌شده دانسته، توسط دانش‌پژوهان مسلمان و سهم آن در اين رنسانس فرهنگى اختصاص يافته و جاى‌جاى بر آن تأكيد مى‌كند.<ref>همان</ref>


در پيشگفتار کتاب، مؤلف پس از تشريح هدف تحقيق حاضر، شكوفايى فرهنگى جهان اسلام در دوران حكومت روشن‌انديش آل بويه را كوشش آگاهانه‌اى براى جذب و انتقال ميراث فكرى يونان باستان و البته جذب و فهم اين ميراث از طرف انديشمندان مسلمان دانسته است. در همين جا مقصود خود از رنسانس اسلامى را روشن كرده و آن را احياى معارف و ادب قديم و البته شكوفايى آنها در مهد تمدن اسلامى‌دانسته نه رنسانسى خودجوش و نوزايى اصيل و قائم‌به‌ذات. به‌زعم نويسنده در نتيجه همين نوزايى، يك انسان‌گرايى فلسفى و در كنار آن انسان‌گرايى ادبى به وجود آمد كه ميراث علمى و فلسفى دوران باستان را وجهه نظر و آرمان فرهنگى و آموزشى خود قرار داده بود.<ref>همان، ص48 - 49</ref>
در پيشگفتار کتاب، مؤلف پس از تشريح هدف تحقيق حاضر، شكوفايى فرهنگى جهان اسلام در دوران حكومت روشن‌انديش آل بويه را كوشش آگاهانه‌اى براى جذب و انتقال ميراث فكرى يونان باستان و البته جذب و فهم اين ميراث از طرف انديشمندان مسلمان دانسته است. در همين جا مقصود خود از رنسانس اسلامى را روشن كرده و آن را احياى معارف و ادب قديم و البته شكوفايى آنها در مهد تمدن اسلامى‌دانسته نه رنسانسى خودجوش و نوزايى اصيل و قائم‌به‌ذات. به‌زعم نويسنده در نتيجه همين نوزايى، يك انسان‌گرايى فلسفى و در كنار آن انسان‌گرايى ادبى به وجود آمد كه ميراث علمى و فلسفى دوران باستان را وجهه نظر و آرمان فرهنگى و آموزشى خود قرار داده بود.<ref>همان، ص48 - 49</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش