ابن ماکولا، علی بن هبةالله: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'وي' به 'وی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
خط ۳۶: خط ۳۶:
==کسب علم و دانش==
==کسب علم و دانش==


وی از دانشمندانى چون ابن بشران، عبيدالله بن عمر بن شاهين و ابوطيب طبرى و احمد بن محمد عقيقى و ديگران سماع حديث كرد. سپس در طلب دانش به بغداد، دمشق، مصر، جزيره، خراسان و جبال سفر كرد و در همه اين جاى‌ها از محضر حافظان و محدثان بهره برگرفت و از جمله حافظان حديث و نسب‌شناسان نامور شد. مورخان از حافظه شگفت ابن ماكولا در حديث و انساب ياد كرده و او را خطيب دوم و حتى برتر از خطيب شمرده‌اند. محدّثانى چون ابوبكر خطيب و نصر مقدسى و ابومحمدحسن بن احمد سمرقندى و محمد بن عبدالواحد بن دقاق از او روايت حديث كرده‌اند. وى پاره‌اى از روزگار خود را در مأموريت‌هاى ادارى گذراند. چنان‌كه گفته‌اند از سوى خليفه مقتدى به بخارا رفت تا از طَمغان خان بيعت ستاند. نيز گفته‌اند از جمله كسانى بود كه نسب‌نامه‌اى براى آل بويه برساخت و نسب آن‌ها را به بهرام گور رساند. با اين‌همه به نظر مى‌رسد كه در واپسين روزگار آل بويه، وى به دربار خليفه كه در پى بيرون آمدن از زير نفوذ آل بويه بود، گرايش يافت. او همچنين با ابراهيم بن اسحاق حبّال كه سراج قارى بيش‌تر داستان‌هاى خود را از او الهام گرفته، دوستى داشت. در باب اين‌كه وى چگونه لقب «امير» سعدالملك يافته است، آگاهى در دست نيست و به قول [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] ترديد است كه آيا خود وى امارتى داشته، يا چون از فرزندان امير ابودلف عجلى بوده به امير نامبردار شده است.
وی از دانشمندانى چون ابن بشران، عبيدالله بن عمر بن شاهين و ابوطيب طبرى و احمد بن محمد عقيقى و ديگران سماع حديث كرد. سپس در طلب دانش به بغداد، دمشق، مصر، جزيره، خراسان و جبال سفر كرد و در همه اين جاى‌ها از محضر حافظان و محدثان بهره برگرفت و از جمله حافظان حديث و نسب‌شناسان نامور شد. مورخان از حافظه شگفت ابن ماكولا در حديث و انساب ياد كرده و او را خطيب دوم و حتى برتر از خطيب شمرده‌اند. محدّثانى چون ابوبكر خطيب و نصر مقدسى و ابومحمدحسن بن احمد سمرقندى و محمد بن عبدالواحد بن دقاق از او روايت حديث كرده‌اند. وى پاره‌اى از روزگار خود را در مأموريت‌هاى ادارى گذراند. چنان‌كه گفته‌اند از سوى خليفه مقتدى به بخارا رفت تا از طَمغان خان بيعت ستاند. نيز گفته‌اند از جمله كسانى بود كه نسب‌نامه‌اى براى آل بویه برساخت و نسب آن‌ها را به بهرام گور رساند. با اين‌همه به نظر مى‌رسد كه در واپسين روزگار آل بویه، وى به دربار خليفه كه در پى بيرون آمدن از زير نفوذ آل بویه بود، گرايش يافت. او همچنين با ابراهيم بن اسحاق حبّال كه سراج قارى بيش‌تر داستان‌هاى خود را از او الهام گرفته، دوستى داشت. در باب اين‌كه وى چگونه لقب «امير» سعدالملك يافته است، آگاهى در دست نيست و به قول [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] ترديد است كه آيا خود وى امارتى داشته، يا چون از فرزندان امير ابودلف عجلى بوده به امير نامبردار شده است.


==آثار==
==آثار==
خط ۴۹: خط ۴۹:
==وفات==
==وفات==


ابونصر على بن ماكولا سرانجام به دست غلامان ترك خويش كشته شد و اموالش به يغما رفت. در تاريخ و محل قتل او اختلاف بسيار است. برخى قتل وى را در 475ق در کرمان و پاره‌اى پس از 470ق در گرگان دانسته‌اند و بعضى در خراسان يا خوزستان در 487ق گفته‌اند. [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] تاريخ قتل ابونصر را در يك جا 475ق و در جاى ديگر 486ق ذكر كرده است.
ابونصر على بن ماكولا سرانجام به دست غلامان ترك خویش كشته شد و اموالش به يغما رفت. در تاريخ و محل قتل او اختلاف بسيار است. برخى قتل وى را در 475ق در کرمان و پاره‌اى پس از 470ق در گرگان دانسته‌اند و بعضى در خراسان يا خوزستان در 487ق گفته‌اند. [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] تاريخ قتل ابونصر را در يك جا 475ق و در جاى ديگر 486ق ذكر كرده است.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش