۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
نويسنده توانا كه از موفقترين نويسندگان جهان اسلام بشمار مىرود و در تاريخ انديشه اسلامى بسيار تأثير گذاشته است، در نامگذارى اين اثر به اتقان و جامعيت آن اشاره كرده؛ زيرا آن را «الإكليل في استنباط التنزيل» ناميده؛ يعنى «تاج در شناسايى احكام قرآن»؛ چه آنكه اكليل (تاج) از سويى نفيس و ارزشمند است و از سوى ديگر جامع است و همه مطالب مهمّ را شامل مىشود. | نويسنده توانا كه از موفقترين نويسندگان جهان اسلام بشمار مىرود و در تاريخ انديشه اسلامى بسيار تأثير گذاشته است، در نامگذارى اين اثر به اتقان و جامعيت آن اشاره كرده؛ زيرا آن را «الإكليل في استنباط التنزيل» ناميده؛ يعنى «تاج در شناسايى احكام قرآن»؛ چه آنكه اكليل (تاج) از سويى نفيس و ارزشمند است و از سوى ديگر جامع است و همه مطالب مهمّ را شامل مىشود. | ||
مصحح محترم، نگارش مقدمه بر كتاب حاضر را در بيروت، آغاز رجب سال 1401 به | مصحح محترم، نگارش مقدمه بر كتاب حاضر را در بيروت، آغاز رجب سال 1401 به پایان رسانده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب حاضر از مقدمه مصحح و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل تفسير ترتيبى قرآن كريم از آغاز سوره حمد تا | كتاب حاضر از مقدمه مصحح و مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل تفسير ترتيبى قرآن كريم از آغاز سوره حمد تا پایان سوره ناس با تأكيد بر آيات فقهى و استنباط احكام) تشكيل شده است. | ||
روش نويسنده، اجتهادى است و در سراسر كتاب، فراوان مشاهده مىشود كه او به نقد و بررسى و اظهار نظر پرداخته است. | روش نويسنده، اجتهادى است و در سراسر كتاب، فراوان مشاهده مىشود كه او به نقد و بررسى و اظهار نظر پرداخته است. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
#همچنين مصحح به پديده تكرار در آثار [[سيوطى]] اشاره كرده و نوشته است: كسى كه آثار [[سيوطى]] در يك علم را مطالعه كند اين ويژگى را در آن مىيابد كه مطالب تكرار شده است؛ همانطوركه سخاوى معاصر و رقيب [[سيوطى]] اين نكته را يادآور شده است. او افزوده است وقتى به كتاب اكليل مراجعه كردم و دو مقدمهاش را خواندم ديدم كه اين دو مقدمه آشنا هستند و وقتى به كتاب «الإتقان» و «معترك الأقران» مراجعه كردم، آن دو مقدمه را بهطور كامل در آنجا يافتم، همراه با اندك افزودههايى... پس اگر ما مطالب علمى «الإكليل» را بر كتاب «[[الدر المنثور في التفسير بالمأثور|الدر المنثور]]» و «لباب النقول» و «تفسير الجلالين» - كه [[سيوطى]] مصنّف بخش اولش است - عرضه كنيم براى ما روشن مىشود كه بيشتر استنباطات او در اين كتابها يكسان است و تكرار شده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20356/1/8|همان، ص8]]</ref> | #همچنين مصحح به پديده تكرار در آثار [[سيوطى]] اشاره كرده و نوشته است: كسى كه آثار [[سيوطى]] در يك علم را مطالعه كند اين ويژگى را در آن مىيابد كه مطالب تكرار شده است؛ همانطوركه سخاوى معاصر و رقيب [[سيوطى]] اين نكته را يادآور شده است. او افزوده است وقتى به كتاب اكليل مراجعه كردم و دو مقدمهاش را خواندم ديدم كه اين دو مقدمه آشنا هستند و وقتى به كتاب «الإتقان» و «معترك الأقران» مراجعه كردم، آن دو مقدمه را بهطور كامل در آنجا يافتم، همراه با اندك افزودههايى... پس اگر ما مطالب علمى «الإكليل» را بر كتاب «[[الدر المنثور في التفسير بالمأثور|الدر المنثور]]» و «لباب النقول» و «تفسير الجلالين» - كه [[سيوطى]] مصنّف بخش اولش است - عرضه كنيم براى ما روشن مىشود كه بيشتر استنباطات او در اين كتابها يكسان است و تكرار شده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20356/1/8|همان، ص8]]</ref> | ||
#نويسنده در مقدمهاش يادآور شده عزم كردم كه كتابى تأليف كنم كه اهدافش پاك و روشهايش آشكار باشد و در آن هرچه را كه از قرآن استنباط يا با آن استدلال مىكنم، از مسائل فقهى يا اصولى و اعتقادى و... بياورم؛ همراه با تفسير آيه با ذكر گويندهاش، از صحابه و تابعيان و با استخراج از كتاب نقلكنندهاش، از پيشوايان معتبر؛ تا دستت با اين كتاب پُر شود و هرگز به خاطر كمى حجمش آن را كوچك مشمار كه هركس با قلب سليم به آن بنگرد، برايش ارزش علمى آن روشن مىشود و آن را «الإكليل في استنباط التنزيل» ناميدم.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20356/1/20|مقدمه كتاب، ص20]]</ref> | #نويسنده در مقدمهاش يادآور شده عزم كردم كه كتابى تأليف كنم كه اهدافش پاك و روشهايش آشكار باشد و در آن هرچه را كه از قرآن استنباط يا با آن استدلال مىكنم، از مسائل فقهى يا اصولى و اعتقادى و... بياورم؛ همراه با تفسير آيه با ذكر گويندهاش، از صحابه و تابعيان و با استخراج از كتاب نقلكنندهاش، از پيشوايان معتبر؛ تا دستت با اين كتاب پُر شود و هرگز به خاطر كمى حجمش آن را كوچك مشمار كه هركس با قلب سليم به آن بنگرد، برايش ارزش علمى آن روشن مىشود و آن را «الإكليل في استنباط التنزيل» ناميدم.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20356/1/20|مقدمه كتاب، ص20]]</ref> | ||
#نويسنده مفسر، در تفسير سوره حمد از جمله اينگونه توضيح داده است: قول خداى تعالى ''' «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» '''، در آن اثبات صانع و حدوث عالم است و كسى كه معتقد است آن بليغترين صيغه حمد است، به اين نكته استدلال كرده است كه سوره حمد با اين جمله شروع شده است؛ برخلاف كسى كه بر آن است كه جمله فعليه بليغتر است. بلقينى گفته است: روشنترين صيغه حمد، عبارت است از: ''' «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» '''؛ چون آغازگر كتاب خداى تعالى است و | #نويسنده مفسر، در تفسير سوره حمد از جمله اينگونه توضيح داده است: قول خداى تعالى ''' «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» '''، در آن اثبات صانع و حدوث عالم است و كسى كه معتقد است آن بليغترين صيغه حمد است، به اين نكته استدلال كرده است كه سوره حمد با اين جمله شروع شده است؛ برخلاف كسى كه بر آن است كه جمله فعليه بليغتر است. بلقينى گفته است: روشنترين صيغه حمد، عبارت است از: ''' «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» '''؛ چون آغازگر كتاب خداى تعالى است و پایانبخش سخن بهشتيان.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20356/1/25|ر.ک: متن كتاب، ص25]]</ref> | ||
#نويسنده در مورد اين آيه ''' «قالَ اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ» '''.<ref>يوسف: 55</ref>، چنين نوشته: با اين آيه استدلال شده بر جواز طلب ولايت مانند قضاء و... براى كسى كه به خودش اطمينان دارد كه مىتواند حقّ آن را بهجا آورد و مصلحت را رعايت كند و متولى هر كارى بايد آگاه به آن و باهوش باشد و همچنين با اين آيه بر جواز پذيرش ولايت از جانب كافر و ظالم استدلال شده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20356/1/155|ر.ک: همان، ص155]]</ref> | #نويسنده در مورد اين آيه ''' «قالَ اجْعَلْنِي عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ» '''.<ref>يوسف: 55</ref>، چنين نوشته: با اين آيه استدلال شده بر جواز طلب ولايت مانند قضاء و... براى كسى كه به خودش اطمينان دارد كه مىتواند حقّ آن را بهجا آورد و مصلحت را رعايت كند و متولى هر كارى بايد آگاه به آن و باهوش باشد و همچنين با اين آيه بر جواز پذيرش ولايت از جانب كافر و ظالم استدلال شده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20356/1/155|ر.ک: همان، ص155]]</ref> | ||
#نويسنده در مورد اين آيه ''' «تَوَفَّنِي مُسْلِماً» '''.<ref>يوسف: 101</ref>، اينگونه نوشته: كسى كه تمنا و آرزو كردن مرگ را مكروه نمىداند، با اين آيه استدلال كرده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20356/1/156|همان، ص156]]</ref> | #نويسنده در مورد اين آيه ''' «تَوَفَّنِي مُسْلِماً» '''.<ref>يوسف: 101</ref>، اينگونه نوشته: كسى كه تمنا و آرزو كردن مرگ را مكروه نمىداند، با اين آيه استدلال كرده است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20356/1/156|همان، ص156]]</ref> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
براى كتاب حاضر فقط فهرست سورههاى قرآنى و فهرست اجمالى مطالب در | براى كتاب حاضر فقط فهرست سورههاى قرآنى و فهرست اجمالى مطالب در پایان كتاب تنظيم شده و متأسفانه فهرستهاى فنى و نيز فهرست منابع آماده نشده است. | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش