جرعه‌ای از بیکران زمزم (پژوهشی پیرامون اسرار حج): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>')
خط ۳۸: خط ۳۸:
#مترجم در مقدمه‌اش كه آن را در تهران، فروردين‌ماه 1371 نوشته، بر اين نكته تأكيد كرده است كه: «... نمى‌دانم چه شد كه من (با وجود دارا بودن كارهاى نسبتا فراوانى از اين دست و با سابقه‌اى متجاوز از سى سال)، ترجمه رساله جامع و جالب «وجيزة حول أسرار الحج»، اثر انديشمند عالى‌مقام، عالم جامع معاصر، حضرت آيت‌الله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] را براى خود از مقوله همان «فرصت‌ها» و «نفحات» پنداشته و با وجود «كمى فرصت»، گرفتارى‌هاى گونه‌گون آن را به‌سرعت و بدون چون و چرا پذيرفته و اين «فرصت مغتنم» و غير منتظره را، مغتنم شمرده و با استمداد از الطاف و عنايات بى‌كران الهى و با الهام از ارواح طيبه اولياء الله، توانستم در كمترين ازمنه امكان چونان يك «نفحه الهى» متعرض آن گردم؛ آن‌طوركه آغاز و انجام آن بيش از دو ماه به طول نينجاميد...
#مترجم در مقدمه‌اش كه آن را در تهران، فروردين‌ماه 1371 نوشته، بر اين نكته تأكيد كرده است كه: «... نمى‌دانم چه شد كه من (با وجود دارا بودن كارهاى نسبتا فراوانى از اين دست و با سابقه‌اى متجاوز از سى سال)، ترجمه رساله جامع و جالب «وجيزة حول أسرار الحج»، اثر انديشمند عالى‌مقام، عالم جامع معاصر، حضرت آيت‌الله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] را براى خود از مقوله همان «فرصت‌ها» و «نفحات» پنداشته و با وجود «كمى فرصت»، گرفتارى‌هاى گونه‌گون آن را به‌سرعت و بدون چون و چرا پذيرفته و اين «فرصت مغتنم» و غير منتظره را، مغتنم شمرده و با استمداد از الطاف و عنايات بى‌كران الهى و با الهام از ارواح طيبه اولياء الله، توانستم در كمترين ازمنه امكان چونان يك «نفحه الهى» متعرض آن گردم؛ آن‌طوركه آغاز و انجام آن بيش از دو ماه به طول نينجاميد...
#: متن اين كتاب، به زبان عربى تحت عنوان «وجيزة حول أسرار الحج» در مقدمه جلد دوم كتاب سه جلدى «كتاب الحج» تقريرات آيت‌الله [[محقق داماد، محمد|حاج سيد محمد محقق]] داماد به قلم حضرت آيت‌الله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]]، در سال‌هاى اول دهه 60، چاپ و منتشر شده است و من با بهره‌ورى از عبارت پايانى مؤلف عالى‌قدر: «... و لكنه جرعة من ماء زمزم الذي كان رسول‌الله(ص) يستهديه...»، آن را «جرعه‌اى از بى‌كران زمزم» - پژوهشى پيرامون اسرار حج - نام نهادم...»<ref>مقدمه كتاب، ص11-14</ref>
#: متن اين كتاب، به زبان عربى تحت عنوان «وجيزة حول أسرار الحج» در مقدمه جلد دوم كتاب سه جلدى «كتاب الحج» تقريرات آيت‌الله [[محقق داماد، محمد|حاج سيد محمد محقق]] داماد به قلم حضرت آيت‌الله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]]، در سال‌هاى اول دهه 60، چاپ و منتشر شده است و من با بهره‌ورى از عبارت پايانى مؤلف عالى‌قدر: «... و لكنه جرعة من ماء زمزم الذي كان رسول‌الله(ص) يستهديه...»، آن را «جرعه‌اى از بى‌كران زمزم» - پژوهشى پيرامون اسرار حج - نام نهادم...»<ref>مقدمه كتاب، ص11-14</ref>
#كعبه پاك است و جز پاكان بر آن دست نمى‌سايند. خداوند به ابراهيم(ع) و فرزندش اسماعيل(ع) فرمود كه خانه كعبه را از پليدى و آلودگى پالوده سازند و از شرك و زشتى پاك كنند. خداوند تعالى در اين‌باره فرمايد: ''' «وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفِينَ وَ اَلْعاكِفِينَ وَ اَلرُّكَّعِ اَلسُّجُودِ» '''<ref>بقره: 125</ref>با وجود اين طهارت، هيچ مجالى براى پليدى و آلودگى شرك و مشرك و زشتى و لوث بت و بت‌پرست باقى نمى‌ماند؛ چون عابد و معبود هر دو در دوزخند كه: اين تطهير، پيمانى الهى است كه به ظالم نمى‌رسد؛ چنان‌كه ظالم هم بدان نايل نمى‌شود، بلكه اين خليل و ذبيح و كليم و مسيح و حبيب و ساير پيامبران و رسولان - عليهم أفضل صلوات المصلين - هستند كه بدين پيمان نايل مى‌آيند...<ref>متن كتاب، ص50-52</ref>
#كعبه پاك است و جز پاكان بر آن دست نمى‌سايند. خداوند به ابراهيم(ع) و فرزندش اسماعيل(ع) فرمود كه خانه كعبه را از پليدى و آلودگى پالوده سازند و از شرك و زشتى پاك كنند. خداوند تعالى در اين‌باره فرمايد: ''' «وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطّائِفِينَ وَ اَلْعاكِفِينَ وَ اَلرُّكَّعِ اَلسُّجُودِ» '''<ref>بقره: 125</ref>با وجود اين طهارت، هيچ مجالى براى پليدى و آلودگى شرك و مشرك و زشتى و لوث بت و بت‌پرست باقى نمى‌ماند؛ چون عابد و معبود هر دو در دوزخند كه: اين تطهير، پيمانى الهى است كه به ظالم نمى‌رسد؛ چنان‌كه ظالم هم بدان نايل نمى‌شود، بلكه اين خليل و ذبيح و كليم و مسيح و حبيب و ساير پيامبران و رسولان - عليهم أفضل صلوات المصلين - هستند كه بدين پيمان نايل مى‌آيند..<ref>متن كتاب، ص50-52</ref>
#حيات كعبه، حيات دين است و با حيات دين مردم زنده‌اند و با خراب شدن و انهدام و ترك كعبه، دين مى‌ميرد و با مرگ دين، مردم نيز خواهند مرد. مبناى همه اين سخنان، گفتار خداوند تعالى است كه فرمود: ''' «جَعَلَ اَللّهُ اَلْكَعْبَةَ اَلْبَيْتَ اَلْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ» '''<ref>مائده: 97</ref>اين آيه حاكى از آن است كه رونق و عمران كعبه با طواف به گرد آن و خواندن نماز به سمت آن و گزاردن حج با مناسك آن و قبله قرار دادن آن در امور عبادى و همانند آنها، عاملى مهم براى قيام مردم است و از طرفى بر اين نكته نيز دلالت دارد كه ويرانى و مهجور نهادن كعبه با ترك طواف به گرد آن و خواندن نماز به سمت آن و ديگر امورى كه رو به قبله بايد انجام پذيرد، موجب قعود مردم و ناتوانى آنها در دفع هواها و دشمنان است...<ref>ر.ک: همان، ص66</ref>
#حيات كعبه، حيات دين است و با حيات دين مردم زنده‌اند و با خراب شدن و انهدام و ترك كعبه، دين مى‌ميرد و با مرگ دين، مردم نيز خواهند مرد. مبناى همه اين سخنان، گفتار خداوند تعالى است كه فرمود: ''' «جَعَلَ اَللّهُ اَلْكَعْبَةَ اَلْبَيْتَ اَلْحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ» '''<ref>مائده: 97</ref>اين آيه حاكى از آن است كه رونق و عمران كعبه با طواف به گرد آن و خواندن نماز به سمت آن و گزاردن حج با مناسك آن و قبله قرار دادن آن در امور عبادى و همانند آنها، عاملى مهم براى قيام مردم است و از طرفى بر اين نكته نيز دلالت دارد كه ويرانى و مهجور نهادن كعبه با ترك طواف به گرد آن و خواندن نماز به سمت آن و ديگر امورى كه رو به قبله بايد انجام پذيرد، موجب قعود مردم و ناتوانى آنها در دفع هواها و دشمنان است..<ref>ر.ک: همان، ص66</ref>
#حاصل سخن آنكه تجلى تام در پاسخ گفتن به نداى الهى، تنها در حج اكبر كه در روزهاى عرفه و تشريق است، ممكن مى‌باشد. برنامه صحيح در آن هنگام اعلام برائت و دشمنى در قبال كافران و مشركان است و اين امر بدون وجود حكومت اسلامى كه حج كاملا نمايشگر آن و كعبه بيت‌الحرام كه خداوند آن را براى مردمان قيام قرار داد، تقرير تام آن است، گسترش نمى‌يابد. روشن است مردمى كه حكومت ندارند، در آشفتگى به سر مى‌برند. بنابراين آنها كجا مى‌توانند قسط را در برابر ستمگران و داد را در مقابل بيدادگران برپاى دارند و چونان بنايى رويين، در راه خدا و در يك صف به جهاد برخيزند؟<ref>ر.ک: همان، ص131</ref>
#حاصل سخن آنكه تجلى تام در پاسخ گفتن به نداى الهى، تنها در حج اكبر كه در روزهاى عرفه و تشريق است، ممكن مى‌باشد. برنامه صحيح در آن هنگام اعلام برائت و دشمنى در قبال كافران و مشركان است و اين امر بدون وجود حكومت اسلامى كه حج كاملا نمايشگر آن و كعبه بيت‌الحرام كه خداوند آن را براى مردمان قيام قرار داد، تقرير تام آن است، گسترش نمى‌يابد. روشن است مردمى كه حكومت ندارند، در آشفتگى به سر مى‌برند. بنابراين آنها كجا مى‌توانند قسط را در برابر ستمگران و داد را در مقابل بيدادگران برپاى دارند و چونان بنايى رويين، در راه خدا و در يك صف به جهاد برخيزند؟<ref>ر.ک: همان، ص131</ref>
#همچنان‌كه آن حضرت(ص) نماز گزارد و فرمود: نماز گزاريد چنان‌كه ديديد من نماز گزاردم و حج كرد و فرمود: مناسك خويش را از من فراگيريد، مردم را تأديب فرمود و در خطبه مبارک خويش در حجةالوداع نظام حج و اسرار آن را به مردم آموخت<ref>همان، ص172</ref>آنگاه نويسنده گران‌قدر پاره‌اى از اسرارى را كه در اين خطبه آمده (10 نكته) مورد اشاره قرار داده و به‌صورت اجمالى شرح كرده است<ref>ر.ک: همان، ص172-177</ref>
#همچنان‌كه آن حضرت(ص) نماز گزارد و فرمود: نماز گزاريد چنان‌كه ديديد من نماز گزاردم و حج كرد و فرمود: مناسك خويش را از من فراگيريد، مردم را تأديب فرمود و در خطبه مبارک خويش در حجةالوداع نظام حج و اسرار آن را به مردم آموخت<ref>همان، ص172</ref>آنگاه نويسنده گران‌قدر پاره‌اى از اسرارى را كه در اين خطبه آمده (10 نكته) مورد اشاره قرار داده و به‌صورت اجمالى شرح كرده است<ref>ر.ک: همان، ص172-177</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش