۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
#نويسنده در بخشى از كتاب مطالبى در مورد همپيمانى حمدان با خوارج نوشته و سرانجام افزوده است: حمدانيان شيعه بودند و خارجىگرى با تشيع حمدان نمىسازد مگر آنكه در اين مورد تعصب قبيلهاى آن عصر در منطقه جزيره كار خود را كرده باشد. چنانكه مىدانيم طوايف ربيعه در ايام مساور حركت خوارج را تأييد كردند و در خونخواهى يكى از يارانش، كه حكومت او را كشته بود، ياريش نمودند. بهويژه بايد توجه داشت كه حركت خوارج خصلت قبيلهاى دارد و به تمرّد بر حكومت مركزى و تشويق گرايش استقلالى فرا مىخواند.<ref>متن كتاب، ج 1، ص62- 85؛ دولت حمدانيان، ص37- 52</ref> | #نويسنده در بخشى از كتاب مطالبى در مورد همپيمانى حمدان با خوارج نوشته و سرانجام افزوده است: حمدانيان شيعه بودند و خارجىگرى با تشيع حمدان نمىسازد مگر آنكه در اين مورد تعصب قبيلهاى آن عصر در منطقه جزيره كار خود را كرده باشد. چنانكه مىدانيم طوايف ربيعه در ايام مساور حركت خوارج را تأييد كردند و در خونخواهى يكى از يارانش، كه حكومت او را كشته بود، ياريش نمودند. بهويژه بايد توجه داشت كه حركت خوارج خصلت قبيلهاى دارد و به تمرّد بر حكومت مركزى و تشويق گرايش استقلالى فرا مىخواند.<ref>متن كتاب، ج 1، ص62- 85؛ دولت حمدانيان، ص37- 52</ref> | ||
#بر اساس پژوهش نويسنده: شهر حلب در دوره حمدانى مساجد و كاخها و زيارتگاهها و عمارات بسيارى داشت كه پيشرفت ساختمانسازى اسلامى در آن عصر را نشان مىداد. شهر حلب خصوصيتى داشت كه كمتر متأثر از بيگانه بود و همان ويژگى كنيسههاى انطاكيه در آن ديده مىشود، به همين سبب، حلب تأثير خاص در معمارى اسلامى سوريه بهطور كلى داشته است. حمدانيان براى خود كاخهاى بزرگى مىساختند و خود را در ابّهت آن مىپوشاندند، خصوصاً سيفالدوله كه پايتختش حلب، در شكوه و درخشندگى با دربار خلفا پهلو مىزد... به گفته [[ابن خلدون]] سيفالدوله ظواهر ساير پادشاهان اسلام را اقتباس كرد؛ همچون بر تخت نشستن و تاج مرصع بر سر نهادن.<ref>متن كتاب، ج 2، ص215- 216؛ دولت حمدانيان، ص352</ref> | #بر اساس پژوهش نويسنده: شهر حلب در دوره حمدانى مساجد و كاخها و زيارتگاهها و عمارات بسيارى داشت كه پيشرفت ساختمانسازى اسلامى در آن عصر را نشان مىداد. شهر حلب خصوصيتى داشت كه كمتر متأثر از بيگانه بود و همان ويژگى كنيسههاى انطاكيه در آن ديده مىشود، به همين سبب، حلب تأثير خاص در معمارى اسلامى سوريه بهطور كلى داشته است. حمدانيان براى خود كاخهاى بزرگى مىساختند و خود را در ابّهت آن مىپوشاندند، خصوصاً سيفالدوله كه پايتختش حلب، در شكوه و درخشندگى با دربار خلفا پهلو مىزد... به گفته [[ابن خلدون]] سيفالدوله ظواهر ساير پادشاهان اسلام را اقتباس كرد؛ همچون بر تخت نشستن و تاج مرصع بر سر نهادن.<ref>متن كتاب، ج 2، ص215- 216؛ دولت حمدانيان، ص352</ref> | ||
#بر طبق پژوهش نويسنده: كتب تاريخ ادب و ديوان شعرهاى آن عصر سرشار است از توصيف زندگى اجتماعى در عصر سيفالدوله و از مجموع اين نصوص به روشنى معلوم مىشود كه جامعه در عصر حمدانى و مشخصاً در عصر سيفالدوله يك جامعه متنعم و متمدن بوده و طبقات بالا در آن از انواع لذت و وسايل سرگرمى برخوردار بودهاند. حقيقت اين است كه سوريه وارث يك تمدن قديمى داراى سنتهاى استوار يعنى همان تمدن بيزانس بود كه به حكم تسلط سياسى بيزانس در سوريه برقرار شده بود. شهرهاى اين منطقه پر است از كنيسهها و ديرها و حمامها و حصارها و قلعهها و قصرهاى كهن و اصيل؛ و اهالى آنجا نيز مخلوطى از اجناس مختلف بودند كه بعد از فتح اسلامى تسليم خلافت شدند و با فرهنگ عربى مىزيستند. پس جامعه حمدانى تشكيل مىشد از عرب و رومى و آرامى و ارمنى و ترك و ديلم و ديگر نژادهاى بومى يا وارداتى. مجالس عيش آن عصر از مظاهر اسراف و هرزگى و تنعم محسوب مىشود. اميران حمدانى بهرغم آنكه درگير جنگهاى داخلى و خارجى بودند در كاخهايشان مجالس آبادانى داير مىكردند كه طعام و شراب با گشادهدستى و افراط در آن آورده مىشد و مطربان مشهور در آن مىخواندند و مىنواختند. مورخان آوردهاند كه... وقتى [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] به مجلس سيفالدوله آمد امير از او پرسيد آيا طعام مىخورى؟ آيا شراب مىنوشى؟ و فيلسوف در هر دو مورد جواب داد: نه | #بر طبق پژوهش نويسنده: كتب تاريخ ادب و ديوان شعرهاى آن عصر سرشار است از توصيف زندگى اجتماعى در عصر سيفالدوله و از مجموع اين نصوص به روشنى معلوم مىشود كه جامعه در عصر حمدانى و مشخصاً در عصر سيفالدوله يك جامعه متنعم و متمدن بوده و طبقات بالا در آن از انواع لذت و وسايل سرگرمى برخوردار بودهاند. حقيقت اين است كه سوريه وارث يك تمدن قديمى داراى سنتهاى استوار يعنى همان تمدن بيزانس بود كه به حكم تسلط سياسى بيزانس در سوريه برقرار شده بود. شهرهاى اين منطقه پر است از كنيسهها و ديرها و حمامها و حصارها و قلعهها و قصرهاى كهن و اصيل؛ و اهالى آنجا نيز مخلوطى از اجناس مختلف بودند كه بعد از فتح اسلامى تسليم خلافت شدند و با فرهنگ عربى مىزيستند. پس جامعه حمدانى تشكيل مىشد از عرب و رومى و آرامى و ارمنى و ترك و ديلم و ديگر نژادهاى بومى يا وارداتى. مجالس عيش آن عصر از مظاهر اسراف و هرزگى و تنعم محسوب مىشود. اميران حمدانى بهرغم آنكه درگير جنگهاى داخلى و خارجى بودند در كاخهايشان مجالس آبادانى داير مىكردند كه طعام و شراب با گشادهدستى و افراط در آن آورده مىشد و مطربان مشهور در آن مىخواندند و مىنواختند. مورخان آوردهاند كه... وقتى [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] به مجلس سيفالدوله آمد امير از او پرسيد آيا طعام مىخورى؟ آيا شراب مىنوشى؟ و فيلسوف در هر دو مورد جواب داد: نه.<ref>متن كتاب، ج 2، ص315- 316؛ دولت حمدانيان، ص415</ref> | ||
#در پايان گفتنى است كه در گزارش محتواى كتاب حاضر به متن عربى مراجعه ولى از ترجمه فارسى جناب استاد آقاى [[ذکاوتی قراگزلو، علیرضا|عليرضا ذكاوتى قراگزلو]] با اندك تغييراتى استفاده شده و براى آنكه امكان مقابله متن و ترجمه براى آشنايى بيشتر با چگونگى ترجمه فراهم شود به هر دو كتاب ارجاع داده شده است. | #در پايان گفتنى است كه در گزارش محتواى كتاب حاضر به متن عربى مراجعه ولى از ترجمه فارسى جناب استاد آقاى [[ذکاوتی قراگزلو، علیرضا|عليرضا ذكاوتى قراگزلو]] با اندك تغييراتى استفاده شده و براى آنكه امكان مقابله متن و ترجمه براى آشنايى بيشتر با چگونگى ترجمه فراهم شود به هر دو كتاب ارجاع داده شده است. | ||
ویرایش