قاموس البحرين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'كتابها' به 'کتاب‌ها'
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - 'كتابها' به 'کتاب‌ها')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۱: خط ۴۱:
برخى از اين منابع به تصريح خود او عبارتند از: شفا، اشارات، الواح عماديه، الصفات، الصحائف و كتب آسمانى تورات و انجيل.
برخى از اين منابع به تصريح خود او عبارتند از: شفا، اشارات، الواح عماديه، الصفات، الصحائف و كتب آسمانى تورات و انجيل.


با مقايسه عبارت متن با كتابهايى همچون المباحث المشرقية، محصّل افكار المتقدمين و المتأخرين، الاربعين امام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، مواقف، مقاصد، تجريد الاعتقاد و مقابله آنها براحتى مى‌توان دريافت كه مصنف از اين گونه آثار نيز استفاده كرده است. در برخى از موارد به قدرى عبارات و عناوين متن به آثار امام نزدیک  است كه گويا دست به ترجمه آزاد آنها زده است؛ و اين كاشف از آن است كه شديدا تحت تأثير آراى امام بوده است.
با مقايسه عبارت متن با کتاب‌هايى همچون المباحث المشرقية، محصّل افكار المتقدمين و المتأخرين، الاربعين امام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، مواقف، مقاصد، تجريد الاعتقاد و مقابله آنها براحتى مى‌توان دريافت كه مصنف از اين گونه آثار نيز استفاده كرده است. در برخى از موارد به قدرى عبارات و عناوين متن به آثار امام نزدیک  است كه گويا دست به ترجمه آزاد آنها زده است؛ و اين كاشف از آن است كه شديدا تحت تأثير آراى امام بوده است.


گرايش مصنف به مبانى نظرى امام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و نقشى كه اين متفكر بزرگ جهان اسلام در تعامل و تكامل انديشه‌هاى كلامى و فلسفى داشته، نگارنده را بر آن داشت تا مأخذ برخى از مباحث كتاب را از دو اثر گرانسنگ المباحث المشرقية و تلخيص المحصّل
گرايش مصنف به مبانى نظرى امام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و نقشى كه اين متفكر بزرگ جهان اسلام در تعامل و تكامل انديشه‌هاى كلامى و فلسفى داشته، نگارنده را بر آن داشت تا مأخذ برخى از مباحث كتاب را از دو اثر گرانسنگ المباحث المشرقية و تلخيص المحصّل
خط ۸۸: خط ۸۸:
#در صفحه113, پس از ذكر حواس باطنى (حس مشترك, خيال, وهم, حافظه, متصرفه), ادله انحصار حواس آدمى در موارد مذكور را ناتمام مى داند.
#در صفحه113, پس از ذكر حواس باطنى (حس مشترك, خيال, وهم, حافظه, متصرفه), ادله انحصار حواس آدمى در موارد مذكور را ناتمام مى داند.
#در صفحه 74 آمده است: مشابهت دو چيز در جنس را (مجانست), و در نوع را (مماثلت) و در كيف را (مشابهت) و در كم را (مساوات) گويند; و نيز مشابهت دو چيز در اضافه را (مناسبت) و در خاصه را (مشاكلت) و در اطراف را (مطابقت) و در وضع اجزا را (موازات) گويند.
#در صفحه 74 آمده است: مشابهت دو چيز در جنس را (مجانست), و در نوع را (مماثلت) و در كيف را (مشابهت) و در كم را (مساوات) گويند; و نيز مشابهت دو چيز در اضافه را (مناسبت) و در خاصه را (مشاكلت) و در اطراف را (مطابقت) و در وضع اجزا را (موازات) گويند.
#با آنكه حواس ظاهرى پنج قسم است, ولى شرع مقدس فقط (سمع) و (بصر) را به خداى متعال نسبت داده است. و در كتابهاى فلسفى معمولاً اين دو حس را, وقتى به خداوند نسبت داده شوند, به معناى علم به مسموعات و مبصرات مى دانند. در صفحه 176 و200 نيز همين تفسير آمده است. اما در صفحه 111 گويد: چون در لمس و ذوق و شمّ, ملاقات (حس) با (محسوس) لازم است, اين سه حس را نمى توان به خدا نسبت داد, اما در سمع و بصر چون (ملاقات) لازم و ضرورى نيست مى توان آنها را به خداى متعال نسبت داد.
#با آنكه حواس ظاهرى پنج قسم است, ولى شرع مقدس فقط (سمع) و (بصر) را به خداى متعال نسبت داده است. و در کتاب‌هاى فلسفى معمولاً اين دو حس را, وقتى به خداوند نسبت داده شوند, به معناى علم به مسموعات و مبصرات مى دانند. در صفحه 176 و200 نيز همين تفسير آمده است. اما در صفحه 111 گويد: چون در لمس و ذوق و شمّ, ملاقات (حس) با (محسوس) لازم است, اين سه حس را نمى توان به خدا نسبت داد, اما در سمع و بصر چون (ملاقات) لازم و ضرورى نيست مى توان آنها را به خداى متعال نسبت داد.
#مؤلف كتاب در اكثر بحثهاى مورد اختلاف بين فلاسفه و متكلمان, به بيان وجه جمع ميان نظريّات مختلف و توجيه آنها پرداخته است و تلاش مى‌كند در اينگونه بحثها اختلافات را حلّ كرده يا نزاع را لفظى بداند. مثلاً در صفحه60 در بحث جواز يا امتناع اعاده معدوم, و در صفحه 58 در اثبات يا انكار وجود ذهنى, و نيز در صفحه 56 بحث اشتراك لفظى يا معنوى وجود و اينكه وجود به معناى (كون) يا (ذات) به كار رفته است, و نيز در صفحه 142 در تعريف قدرت از نظر متكلمين و فلاسفه, و... به مصالحه بين اقوال پرداخته است.
#مؤلف كتاب در اكثر بحثهاى مورد اختلاف بين فلاسفه و متكلمان, به بيان وجه جمع ميان نظريّات مختلف و توجيه آنها پرداخته است و تلاش مى‌كند در اينگونه بحثها اختلافات را حلّ كرده يا نزاع را لفظى بداند. مثلاً در صفحه60 در بحث جواز يا امتناع اعاده معدوم, و در صفحه 58 در اثبات يا انكار وجود ذهنى, و نيز در صفحه 56 بحث اشتراك لفظى يا معنوى وجود و اينكه وجود به معناى (كون) يا (ذات) به كار رفته است, و نيز در صفحه 142 در تعريف قدرت از نظر متكلمين و فلاسفه, و... به مصالحه بين اقوال پرداخته است.
#موضوعاتى همچون: امكان رؤيت خدا, كلام لفظى و نفسى, قرآن كلام خداست يا پيامبر, و حدوث و قدم جهان, از بحثهاى جنجالى و خواندنى كتاب است.
#موضوعاتى همچون: امكان رؤيت خدا, كلام لفظى و نفسى, قرآن كلام خداست يا پيامبر, و حدوث و قدم جهان, از بحثهاى جنجالى و خواندنى كتاب است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش