الإمامة و السياسة المعروف بتاريخ الخلفاء: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
خط ۵۵: خط ۵۵:
«الإمامة» از منظر دینی به رشته تحریر درآمده و شاید بتوان گفت ظاهر تاریخی به خود گرفته است، تا در کسوت تاریخ اسلام جلوه‌گری نماید. از عنوان بامسمای آن، غیر از چنین استنباطی شاید نرود. «الإمامة» نشانگر آن رهبری معنوی دینی به‌حق و «السياسة»، آن اجرای احکام کاربردی دینی بنا بر مصلحت مردم و لاغیر است که ما نمونه آن را بعد از رحلت پیامبر(ص) با شروع درگیری‌های منبعث از هواهای نفسانی نه الهی نظاره‌گریم و در سقیفه بنی‌ساعده بستر آن گسترده شد و در دوره بنی‌امیه اوج گرفت و پیامد همان بستری است که می‌بایست صلح برقرار کند، ولی به بروز فتنه و لهیب نزاع‌ها انجامید و باعث ایجاد تفرقه و فرقه‌ای گردید که هنوز هم از آن نتوان رهایی یافت<ref>ر.ک: همان، ص110-‌111</ref>.
«الإمامة» از منظر دینی به رشته تحریر درآمده و شاید بتوان گفت ظاهر تاریخی به خود گرفته است، تا در کسوت تاریخ اسلام جلوه‌گری نماید. از عنوان بامسمای آن، غیر از چنین استنباطی شاید نرود. «الإمامة» نشانگر آن رهبری معنوی دینی به‌حق و «السياسة»، آن اجرای احکام کاربردی دینی بنا بر مصلحت مردم و لاغیر است که ما نمونه آن را بعد از رحلت پیامبر(ص) با شروع درگیری‌های منبعث از هواهای نفسانی نه الهی نظاره‌گریم و در سقیفه بنی‌ساعده بستر آن گسترده شد و در دوره بنی‌امیه اوج گرفت و پیامد همان بستری است که می‌بایست صلح برقرار کند، ولی به بروز فتنه و لهیب نزاع‌ها انجامید و باعث ایجاد تفرقه و فرقه‌ای گردید که هنوز هم از آن نتوان رهایی یافت<ref>ر.ک: همان، ص110-‌111</ref>.


چه‌بسا کتاب «الإمامة» از منظر عصر بنی‌امیه به نگارش درنیامده باشد؛ زیرا مخدوش شدن برخی از مسائل تاریخ اسلام از همان زمان‌هاست و لطمه کمی هم به آن نزده است؛ مثلا در باب سقیفه در ذکر نحوه آن اختلافات لفظی و یا متنی را به‌خوبی می‌توان یافت. در کتاب، ذکر تفاوت الفاظ و یا تعابیر به چشم می‌خورد که ارجاع داده شده است به برخی منابع. البته بعضی از آن‌ها شاید طبیعی به نظر برسد؛ بهخاطر منابع خبری شفاهی و یا لغزش برخی نساخ و یا حتی ذوق و سلیقه مورخ. این امر وقتی صحت می‌یابد که با رجوع به دیگر منابع حاصل شود. در تاریخ طبری و ابن اثیر که هر دوی آن‌ها در نقل خبر بیشتر شباهت‌هایی دارند، تا افتراق، به‌خوبی دانسته نیست که آیا ملاحظاتی را در هریک پیشه خود نموده‌اند یا نه؟! در همین رابطه اخباری که در آن دو با اندک اختلافی آمده، در «الإمامة» نیست و آنچه در «الإمامة» آمده، در آن‌ها نیست؛ به‌عنوان مثال درباره ابوبکر و عمر مطلبی آمده که در «الإمامة» نیامده است: «فوثب أبوبكر - و كان جالسا - فأخذ بلحية عمر، فقال له: ثكلتك أمك و عدمتك يا ابن الخطاب».
چه‌بسا کتاب «الإمامة» از منظر عصر بنی‌امیه به نگارش درنیامده باشد؛ زیرا مخدوش شدن برخی از مسائل تاریخ اسلام از همان زمان‌هاست و لطمه کمی هم به آن نزده است؛ مثلاًدر باب سقیفه در ذکر نحوه آن اختلافات لفظی و یا متنی را به‌خوبی می‌توان یافت. در کتاب، ذکر تفاوت الفاظ و یا تعابیر به چشم می‌خورد که ارجاع داده شده است به برخی منابع. البته بعضی از آن‌ها شاید طبیعی به نظر برسد؛ بهخاطر منابع خبری شفاهی و یا لغزش برخی نساخ و یا حتی ذوق و سلیقه مورخ. این امر وقتی صحت می‌یابد که با رجوع به دیگر منابع حاصل شود. در تاریخ طبری و ابن اثیر که هر دوی آن‌ها در نقل خبر بیشتر شباهت‌هایی دارند، تا افتراق، به‌خوبی دانسته نیست که آیا ملاحظاتی را در هریک پیشه خود نموده‌اند یا نه؟! در همین رابطه اخباری که در آن دو با اندک اختلافی آمده، در «الإمامة» نیست و آنچه در «الإمامة» آمده، در آن‌ها نیست؛ به‌عنوان مثال درباره ابوبکر و عمر مطلبی آمده که در «الإمامة» نیامده است: «فوثب أبوبكر - و كان جالسا - فأخذ بلحية عمر، فقال له: ثكلتك أمك و عدمتك يا ابن الخطاب».
همچنین در تاریخ ابن اثیر در مورد عدم بیعت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] با ابوبکر مطالبی ذکر شده است، اما در «الإمامة» همین مطلب با وجوه اشتراک آن، گونه‌های دیگری به خود گرفته که در غیرش کمتر یافت میشود<ref>ر.ک: همان، ص‌111</ref>.
همچنین در تاریخ ابن اثیر در مورد عدم بیعت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] با ابوبکر مطالبی ذکر شده است، اما در «الإمامة» همین مطلب با وجوه اشتراک آن، گونه‌های دیگری به خود گرفته که در غیرش کمتر یافت میشود<ref>ر.ک: همان، ص‌111</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش