۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
او چون تصريح مىكند كه كتاب را در دو سال و نيم نگاشته، در اين صورت بايد آغاز تأليف سال 718ق بوده باشد. | او چون تصريح مىكند كه كتاب را در دو سال و نيم نگاشته، در اين صورت بايد آغاز تأليف سال 718ق بوده باشد. | ||
سيفى ظاهرا به اسناد دولتى دسترسى داشته است، زيرا در بسيارى از جاها، چون از نامه يا فرمانى ياد مىكند، متن آن را هم مىآورد. از سويى او به نقد و صحيح ساختن روايات مىكوشد و چون رخدادى را روايت مىكند، سپس صورت درستتر آن را با يادكرد منبع يا شخصى كه آن رخداد را از نزديك ديده يا شنيده است، با آوردن عبارت «اصلح آن است كه» نقل مىكند؛ گاهى چون از جايى يا كسى ياد مىكند به تعريف و تشريح آن مىپردازد؛ | سيفى ظاهرا به اسناد دولتى دسترسى داشته است، زيرا در بسيارى از جاها، چون از نامه يا فرمانى ياد مىكند، متن آن را هم مىآورد. از سويى او به نقد و صحيح ساختن روايات مىكوشد و چون رخدادى را روايت مىكند، سپس صورت درستتر آن را با يادكرد منبع يا شخصى كه آن رخداد را از نزديك ديده يا شنيده است، با آوردن عبارت «اصلح آن است كه» نقل مىكند؛ گاهى چون از جايى يا كسى ياد مىكند به تعريف و تشريح آن مىپردازد؛ مثلاًچون از گروه حايطيان ياد مىكند، شرح مىدهد كه چرا آنان را حايطى مىگويند و دقيقا زمان و مكانى را كه اين نام از آن برخاسته ياد مىكند يا هنگامى كه از مابيژناباد نام مىبرد، مىنويسد كه آن جاى را مابيژناباد مىگويند، زيرا آن را مادر بيژن آباد كرده است. | ||
سيفى منابع و مآخذ را به وضوح و با ذكر نام مؤلف بيان مىكند؛ | سيفى منابع و مآخذ را به وضوح و با ذكر نام مؤلف بيان مىكند؛ مثلاًتاريخنامه هرات از فامى، تاريخ علايى، تاريخ جهانگشاى، تاريخ غازانى و تاريخ منهاج سراج. | ||
سيفى هنگام گزارش كارنامه شاهان از ويژگىهاى اخلاقى و فرهنگى آنان نيز ياد مىكند و گاهى به خردهگيرى رفتار و اخلاق آنان نيز مىپردازد. | سيفى هنگام گزارش كارنامه شاهان از ويژگىهاى اخلاقى و فرهنگى آنان نيز ياد مىكند و گاهى به خردهگيرى رفتار و اخلاق آنان نيز مىپردازد. مثلاًاز خوشنويسى ملك غياثالدين و اين كه مدتى به كتابت قرآن مجيد سرگرم بوده ياد مىكند، يا مىنويسد كه ملك فخرالدين مردم را از خوشگذرانى و مىخوارگى منع مىفرمود، در حالى كه خود به آن منهيات مبادرت مىورزيد يا به قول خودش «با وجود اين همه امر معروف و نهى منكر، البته هر شب آواز چنگ و نغمه عود شنيدى و شراب صافى نوشيدى» يا امير حافظ، قرآن مجيد را از برداشته است. | ||
او در موارد مختلف به شرح ساختمانها و ابنيه هرات مىپردازد و تصويرى روشن از آبادىها و هنر معمارى در آن شهر به دست مىدهد؛ به عنوان نمونه مىتوان از آبادىهاى هرات در روزگار ملك فخرالدين و روزگار ملك غياثالدين ياد كرد. | او در موارد مختلف به شرح ساختمانها و ابنيه هرات مىپردازد و تصويرى روشن از آبادىها و هنر معمارى در آن شهر به دست مىدهد؛ به عنوان نمونه مىتوان از آبادىهاى هرات در روزگار ملك فخرالدين و روزگار ملك غياثالدين ياد كرد. | ||
در مورد بانوان نيز در تاريخنامه مطالب متعدد مىتوان يافت؛ | در مورد بانوان نيز در تاريخنامه مطالب متعدد مىتوان يافت؛ مثلاًشميره دختر جمان افريدون، هماى چهرآزاد دختر بهمن بن اسفنديار، هرات: دختر ضحاك و مادر اسكندر كه از آنان در موضوع بناى شهر هرات ياد شده است. سيفى در فصول مختلف از زنان ياد و به نقش آنان در رخدادهاى تاريخى اشاره مىكند؛ از آن جملهاند: بانو قتلغ الشى (يا ايشى) يكى از خاتونان چنگيزخانى، در ارتباط با واپس فرستادن هراتيان به هرات، شيرين خاتون همسر امير دانشمند بهادر و ارمك دخترى در جامه سربازان مغول. | ||
سيفى به فرهنگ و رسوم ايران باستان توجه و تاكيد دارد؛ | سيفى به فرهنگ و رسوم ايران باستان توجه و تاكيد دارد؛ مثلاًآن جا كه از آفرين خواندن به رسم عجم ياد مىكند، يا جايى كه مىگويد ملك غياثالدين را به رسم اعاظم ملوك عجم به ملكى خطه محروسه هرات روان گردانند. | ||
تاريخنامه هرات در عرصه زبان و ادب مقامى والا دارد. بيان چندين روايت اساطيرى در باب بناى هرات ارزش ادبى خاص به تاريخنامه هرات بخشيده است. تاريخنامه هرات، نمونهاى است از شيوه نگارش هرات و منطقه زبانى پيرامون آن در اوايل سده هشتم هجرى. تاريخنامه هم نمونهاى از نثر منشيانه تازه رواج يافته در زبان فارسى است و هم شيوه ويژه كاربرد مؤلف از اين نثر را نشان مىدهد؛ در حالى كه سيفى به حدى به انشاپردازى رغبت نشان مىدهد كه گاه چند صفحه را پر مىكند، بدون آن كه به بيان نكته يا مطلبى در تاريخ بپردازد. او تاريخ را كمتر با انشا مىآميزد، مگر در مورد سجع و جناس كه بسيار به استفاده از آن علاقهمند است؛ | تاريخنامه هرات در عرصه زبان و ادب مقامى والا دارد. بيان چندين روايت اساطيرى در باب بناى هرات ارزش ادبى خاص به تاريخنامه هرات بخشيده است. تاريخنامه هرات، نمونهاى است از شيوه نگارش هرات و منطقه زبانى پيرامون آن در اوايل سده هشتم هجرى. تاريخنامه هم نمونهاى از نثر منشيانه تازه رواج يافته در زبان فارسى است و هم شيوه ويژه كاربرد مؤلف از اين نثر را نشان مىدهد؛ در حالى كه سيفى به حدى به انشاپردازى رغبت نشان مىدهد كه گاه چند صفحه را پر مىكند، بدون آن كه به بيان نكته يا مطلبى در تاريخ بپردازد. او تاريخ را كمتر با انشا مىآميزد، مگر در مورد سجع و جناس كه بسيار به استفاده از آن علاقهمند است؛ مثلاًبه جاى عشرت عسرت يافتند، از حواشى و مواشى ايشان آن چه گزين و بهين و ثمين و سمين بودى، ديوار بست او را پست كنند، جمله حمله كردند، در هر قدمى صنمى ديدند كشته و در خانهاى جانانهاى يافتند مرده، هر شهرى كه بروى قهرى رفته بود، آن مرد هژبر زور از ولايت غور، به وقت خروش خروس. | ||
مطالب تاريخى كتاب به آسانى از نثر منشيانه سيفى جدا تواند شد، بدون آن كه به شيوه نگارش سيفى دست برده شود. | مطالب تاريخى كتاب به آسانى از نثر منشيانه سيفى جدا تواند شد، بدون آن كه به شيوه نگارش سيفى دست برده شود. |
ویرایش