الحاشية علی إلهيات الشرح الجديد للتجريد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۴: خط ۶۴:




#محقق اردبيلى و تلاقى عقل‌گرايى و نقل‌گرايى: محقق اردبيلى گاهى، چون يك فيلسوف عقلگرا وارد بحث مى‌شود و هرچه برخلاف عقل پيدا مى‌كند، به توجيه و تأويل آن مى‌پردازد؛ مثلا در بحث رؤيت خداى متعال مى‌گويد چيزى كه جهت و مكان ندارد، از بديهيات است كه او را نمى‌توان ديد، بنابراين مقصود از رؤيت خدا ادراك علمى و انكشاف تام مى‌باشد نه رؤيت با چشم و اگر چيزى در شرع خلاف آن يافت شد، بايد آن را توجيه نمود. وى مكررا رؤيت را كناية از علم تام ضرورى مى‌داند.
#محقق اردبيلى و تلاقى عقل‌گرايى و نقل‌گرايى: محقق اردبيلى گاهى، چون يك فيلسوف عقلگرا وارد بحث مى‌شود و هرچه برخلاف عقل پيدا مى‌كند، به توجيه و تأويل آن مى‌پردازد؛ مثلاًدر بحث رؤيت خداى متعال مى‌گويد چيزى كه جهت و مكان ندارد، از بديهيات است كه او را نمى‌توان ديد، بنابراين مقصود از رؤيت خدا ادراك علمى و انكشاف تام مى‌باشد نه رؤيت با چشم و اگر چيزى در شرع خلاف آن يافت شد، بايد آن را توجيه نمود. وى مكررا رؤيت را كناية از علم تام ضرورى مى‌داند.
#:و يا مى‌گويد امور خارق العاده اختصاص به ممكنات دارند و چيزى كه محال عقلى است، هرگز اعجاز يا خرق عادت به آن تعلق نمى‌گيرد. او در بحث كلام نفسى در پاسخ اشاعره كه آن را قبول داشته و مى‌گويند: كلام نفسى قديم است نه خبر و انشاء، مى‌گويد اين مثل آن است كه كسى بگويد، جنس بدون فصل وجود داشته باشد. كلام نفسى را به جنس منطقى و خبر يا انشاء بودن آن را به فصل تشبيه كرده است. در بحث تشخص و تعين واجب تعالى همچون يك فيلسوف وارد بحث شده است. گاهى هم محقق اردبيلى نقل‌گرا شده و همچون اخباريون بحث مى‌كند؛ مثلا وحدانيت خداى متعال را با دليل نقلى اثبات مى‌كند.
#:و يا مى‌گويد امور خارق العاده اختصاص به ممكنات دارند و چيزى كه محال عقلى است، هرگز اعجاز يا خرق عادت به آن تعلق نمى‌گيرد. او در بحث كلام نفسى در پاسخ اشاعره كه آن را قبول داشته و مى‌گويند: كلام نفسى قديم است نه خبر و انشاء، مى‌گويد اين مثل آن است كه كسى بگويد، جنس بدون فصل وجود داشته باشد. كلام نفسى را به جنس منطقى و خبر يا انشاء بودن آن را به فصل تشبيه كرده است. در بحث تشخص و تعين واجب تعالى همچون يك فيلسوف وارد بحث شده است. گاهى هم محقق اردبيلى نقل‌گرا شده و همچون اخباريون بحث مى‌كند؛ مثلاًوحدانيت خداى متعال را با دليل نقلى اثبات مى‌كند.
#:قدرت خداى متعال را نيز با استدلال‌هاى شرعى و نقلى بيان مى‌كند. حتى اثبات وجود خداى متعال را از راه كلام پيامبر اثبات مى‌كند.
#:قدرت خداى متعال را نيز با استدلال‌هاى شرعى و نقلى بيان مى‌كند. حتى اثبات وجود خداى متعال را از راه كلام پيامبر اثبات مى‌كند.
#ظرافت‌ها و دقت‌ها: دقت‌هاى محقق اردبيلى در اين كتاب بسيار زياد است؛ مثلا گاهى كلام خواجه نصير را طورى شرح و تفسير مى‌كند كه اصلا اشكالات قوشچى بر آن وارد نباشد، بلكه ثابت مى‌كند كه قوشچى مراد خواجه را نفهميده است. او در بحث كلام خدا پس از بيان آن كه صدق متكلم بر خدا دليل آن نيست كه مبدأ؛ يعنى تكلم نيز در او باشد، نتيجه گرفته است كه هيچ يك از معتزله و اشاعره، اصل مطلب و مدعا را متوجه نشده‌اند و تسليم شدن معتزله در مقابل اشاعره بى‌وجه است. او علاوه بر نقد كلمات قوشچى گاهى به نقد كلمات خواجه نصير مى‌پردازد.
#ظرافت‌ها و دقت‌ها: دقت‌هاى محقق اردبيلى در اين كتاب بسيار زياد است؛ مثلاًگاهى كلام خواجه نصير را طورى شرح و تفسير مى‌كند كه اصلا اشكالات قوشچى بر آن وارد نباشد، بلكه ثابت مى‌كند كه قوشچى مراد خواجه را نفهميده است. او در بحث كلام خدا پس از بيان آن كه صدق متكلم بر خدا دليل آن نيست كه مبدأ؛ يعنى تكلم نيز در او باشد، نتيجه گرفته است كه هيچ يك از معتزله و اشاعره، اصل مطلب و مدعا را متوجه نشده‌اند و تسليم شدن معتزله در مقابل اشاعره بى‌وجه است. او علاوه بر نقد كلمات قوشچى گاهى به نقد كلمات خواجه نصير مى‌پردازد.
#بحث‌هاى اصولى: مؤلف در اين كتاب در موارد زيادى به بحث‌هاى اصولى پرداخته است؛ مثلا «بحث مفهوم لقب و اين كه مفهوم لقب اضعف مفاهيم است، خطاب مشافهه و محال بودن خطاب به معدومين، حجيت ظواهر قرآن، اجتماع امر و نهى، قياس فقهى و شرائط آن، اجماع مركب، وجوب مقدمۀ واجب، حسن و قبح عقلى و دليل عقلى بر احكام، تخصيص قرآن به خبر واحد.
#بحث‌هاى اصولى: مؤلف در اين كتاب در موارد زيادى به بحث‌هاى اصولى پرداخته است؛ مثلاً«بحث مفهوم لقب و اين كه مفهوم لقب اضعف مفاهيم است، خطاب مشافهه و محال بودن خطاب به معدومين، حجيت ظواهر قرآن، اجتماع امر و نهى، قياس فقهى و شرائط آن، اجماع مركب، وجوب مقدمۀ واجب، حسن و قبح عقلى و دليل عقلى بر احكام، تخصيص قرآن به خبر واحد.
#تأثر مؤلف از افكار عرفاء: مؤلف در مواردى از افكار عرفاء متأثر شده است:
#تأثر مؤلف از افكار عرفاء: مؤلف در مواردى از افكار عرفاء متأثر شده است:
#:الف: وحدت وجود: علامۀ طهرانى در طبقات اعلام الشيعه مى‌گويد «شيخنا المقدس المولى احمد بن محمد الاردبيلى... له حاشية على الهيات الشرح الجديد للتجريد تأليف على بن محمد القوشجى المتوفى 879 فرغ من الحاشية 13-14-989 الفها باسم ولده ابى الصلاح تقى‌الدين محمد و قد ذهب المقدس فيها الى القول بوحدة الوجود». منشأ اين تصور علامه طهرانى را مى‌توان عبارات ذيل عنوان كرد«هذا كله معقول اذا لم يكن الوجوب و الوجود واحدا و قد مر بل ادعى البديهة في انهما واحد... و بالجملة حقيقة الواجب عين الوجود و الوجود الموكد الذى هو الوجوب واحد» و «ان الوجوب واحد فانه وجود موكد و الوجود واحد كمامر».
#:الف: وحدت وجود: علامۀ طهرانى در طبقات اعلام الشيعه مى‌گويد «شيخنا المقدس المولى احمد بن محمد الاردبيلى... له حاشية على الهيات الشرح الجديد للتجريد تأليف على بن محمد القوشجى المتوفى 879 فرغ من الحاشية 13-14-989 الفها باسم ولده ابى الصلاح تقى‌الدين محمد و قد ذهب المقدس فيها الى القول بوحدة الوجود». منشأ اين تصور علامه طهرانى را مى‌توان عبارات ذيل عنوان كرد«هذا كله معقول اذا لم يكن الوجوب و الوجود واحدا و قد مر بل ادعى البديهة في انهما واحد... و بالجملة حقيقة الواجب عين الوجود و الوجود الموكد الذى هو الوجوب واحد» و «ان الوجوب واحد فانه وجود موكد و الوجود واحد كمامر».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش