۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
نويسنده، متفكرى اعتزالى است؛ ازاينرو، عقل را در همه امور حاكم مىكند و جايگاهى ميانه در بين فرقههاى دينى و صحابه اتخاذ مىكند. از جهت لغوى هم مباحث ارزشمندى در اين كتاب مطرح مىشود و اساسا وى به دنبال پىريزى فلسفه لغت مىباشد. از نظر ادبى نيز، كتاب مشتمل بر اخبار و اشعار طنزآميز است؛ ازآنرو كه خود او نسبت به طنز، علاقه شديدى دارد. | نويسنده، متفكرى اعتزالى است؛ ازاينرو، عقل را در همه امور حاكم مىكند و جايگاهى ميانه در بين فرقههاى دينى و صحابه اتخاذ مىكند. از جهت لغوى هم مباحث ارزشمندى در اين كتاب مطرح مىشود و اساسا وى به دنبال پىريزى فلسفه لغت مىباشد. از نظر ادبى نيز، كتاب مشتمل بر اخبار و اشعار طنزآميز است؛ ازآنرو كه خود او نسبت به طنز، علاقه شديدى دارد. | ||
نكتهاى در اين اثر هست كه به اعتبار و ارزش علمى آن خدشه وارد مىكند و آن پراكندگى و بىنظمى موجود در كتاب است. اين ايرادى است كه بر دو كتاب مهم و بزرگ نويسنده؛ يعنى «الحيوان» و «البيان و التبيين» نيز وارد است. وى در موارد متعددى از اين كتاب، بحثهاى استطرادى و خارج از موضوع را مطرح كرده است؛ | نكتهاى در اين اثر هست كه به اعتبار و ارزش علمى آن خدشه وارد مىكند و آن پراكندگى و بىنظمى موجود در كتاب است. اين ايرادى است كه بر دو كتاب مهم و بزرگ نويسنده؛ يعنى «الحيوان» و «البيان و التبيين» نيز وارد است. وى در موارد متعددى از اين كتاب، بحثهاى استطرادى و خارج از موضوع را مطرح كرده است؛ مثلاًكتاب را با ذكر حرص و ولع اشراف نسبت به اين نوع از حيوانات آغاز كرده و نام عدهاى از اشراف كه اين حيوان را بر ساير حيوانات (مركبها) ترجيح دادهاند ذكر مىكند، نظير روح بن عبدالملك بن مروان، عبدالرحمن بن عباس بن ربيعة بن الحارث بن عبدالمطلب كه به «رواض البغال»؛ يعنى مربى قاطرها شهرت يافته بود و نيز پيامبر(ص)، [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]]، عثمان بن عفان و عايشه. | ||
نويسنده وقتى به يادكرد عايشه و قاطرى كه بر آن براى آشتى بين دو گروه از قريش سوار شد مىرسد، به بررسى موضوعى كه هيچ ارتباطى به بغال ندارد، منحرف شده و از موضوع اصلى فاصله مىگيرد و آن موضوع استطرادى، گزارش اخبار و آنچه بر اخبار از ساختن و پرداختن عارض مىشود و نيز يادكرد دروغپردازان و نيز راويان راستگو، مىباشد، سپس به موضوع اصلى بازمىگردد. | نويسنده وقتى به يادكرد عايشه و قاطرى كه بر آن براى آشتى بين دو گروه از قريش سوار شد مىرسد، به بررسى موضوعى كه هيچ ارتباطى به بغال ندارد، منحرف شده و از موضوع اصلى فاصله مىگيرد و آن موضوع استطرادى، گزارش اخبار و آنچه بر اخبار از ساختن و پرداختن عارض مىشود و نيز يادكرد دروغپردازان و نيز راويان راستگو، مىباشد، سپس به موضوع اصلى بازمىگردد. |
ویرایش