نظامی عروضی سمرقندی: تفاوت میان نسخه‌ها

غنی سازی متن
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|نظامی عروضی سمرقندی {| class="wikitable aboutAutho...» ایجاد کرد)
 
(غنی سازی متن)
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR03411.jpg|بندانگشتی|نظامی عروضی سمرقندی]]
[[پرونده:NUR03411.jpg|بندانگشتی|نظامی عروضی سمرقندی]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|نظامی عروضی سمرقندی
! نام!! data-type="authorName" |نظامی عروضی سمرقندی
|-
|-
|نام های دیگر  
|نام های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'|اسم کامل: ابو الحسن نظام الدين احمد بن عمر بن علي سمرقندي معروف به نظامي عروضي
| data-type="authorOtherNames" |اسم کامل: ابو الحسن نظام الدين احمد بن عمر بن علي سمرقندي معروف به نظامي عروضي


ن‍ظام‍ي‌، اب‍و ال‍ح‍س‍ن‌ اح‍م‍د ب‍ن‌ ع‍م‍ر
ن‍ظام‍ي‌، اب‍و ال‍ح‍س‍ن‌ اح‍م‍د ب‍ن‌ ع‍م‍ر
خط ۱۷: خط ۱۷:


ن‍ظام‍ي‌ ع‍روض‍ي‌‌
ن‍ظام‍ي‌ ع‍روض‍ي‌‌
Nizami Aruzi


|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |عمر
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|  
| data-type="authorbirthDate" | اواخر قرن پنجم
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |سمرقند
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|/ 6ق
| data-type="authorDeathDate" |قرن 6 ق
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|
| data-type="authorWritings" |


 
|- class="articleCode"
|-class='articleCode'
|کد مولف
|کد مولف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE03411AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE03411AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۴۶: خط ۴۷:


==دوره، موطن و سفرها==
==دوره، موطن و سفرها==
«ابوالحسن احمد بن عمر بن علی سمرقندی»، معروف به نظامی عروضی، از شاعران و نویسندگان قرن ششم هجری است. وی به دلیل اینکه در علم عروض تبحر داشت، به عروضی شهرت یافت. صاحب «مجمع‎‏ الفصحاء»، او را اهل نسا می‎داند. وی در سمرقند به دنیا آمد و مدتی از جوانی خود را در آن شهر به کسب علوم گذراند. در ۵۰۶/۵۰۴ق، به خراسان رفت و گویند در بلخ با عمر خیام ملاقات کرده و پس از آن به هرات رفته و در ۵۱۰ق، از هرات به اردوی سلطان سنجر پیوسته و در آنجا به خدمت امیر معزی رسیده و شعر خود را به او عرضه داشته است. او با نظامی گنجوی نیز ملاقات نموده است. همچنین به خدمت ملوک غوری آل شنسب رسیده و سال‎ها به مدح آنها پرداخته است<ref>ر.ک: مجله ادبی ناقه</ref>.
«ابوالحسن احمد بن عمر بن علی سمرقندی»، معروف به نظامی عروضی، از شاعران و نویسندگان قرن ششم هجری است. وی به دلیل اینکه در علم عروض تبحر داشت، به عروضی شهرت یافت. صاحب «مجمع‎‏ الفصحاء»، او را اهل نسا می‎داند.
 
وی در سمرقند به دنیا آمد و مدتی از جوانی خود را در آن شهر به کسب علوم گذراند. در ۵۰۶/۵۰۴ق، به خراسان رفت و گویند در بلخ با عمر خیام ملاقات کرده و پس از آن به هرات رفته و در ۵۱۰ق، از هرات به اردوی سلطان سنجر پیوسته و در آنجا به خدمت امیر معزی رسیده و شعر خود را به او عرضه داشته است. او با نظامی گنجوی نیز ملاقات نموده است. همچنین به خدمت ملوک غوری آل شنسب رسیده و سال‎ها به مدح آنها پرداخته است<ref>ر.ک: مجله ادبی ناقه</ref>.


==جایگاه علمی==
==جایگاه علمی==
خط ۵۴: خط ۵۷:


از اشعار وی:
از اشعار وی:
رضی عارض را غلامان زخمی زدند، نمرد. وی در مطایبه نوشته:
رضی عارض را غلامان زخمی زدند، نمرد. وی در مطایبه نوشته:
'''ای درزِ ...ون فراخان، وی تنگ‎دیدگان    ای از رضیِ عارض محنت‎کشیدگان'''
'''ای درزِ ...ون فراخان، وی تنگ‎دیدگان    ای از رضیِ عارض محنت‎کشیدگان'''
'''زخم این‎چنین زنند و رضی را چنین کشند؟      بادا بریده دستِ شما ...ون‎دریدگان'''
'''زخم این‎چنین زنند و رضی را چنین کشند؟      بادا بریده دستِ شما ...ون‎دریدگان'''


'''چه گوئی در «علی آبی» چه گوئی؟      که خاکِ راه ز آن زن‎روسبی بِه'''
'''چه گوئی در «علی آبی» چه گوئی؟      که خاکِ راه ز آن زن‎روسبی بِه'''
'''سر و ریشی نکو دارد ولیکن        چو نیکو بنگری «کَس نیست در دِه»'''
'''سر و ریشی نکو دارد ولیکن        چو نیکو بنگری «کَس نیست در دِه»'''
'''دو فرزند خلف کو را رسیدند      بنامیزد زهی دو کم زِ سگ زِه'''
'''دو فرزند خلف کو را رسیدند      بنامیزد زهی دو کم زِ سگ زِه'''
'''چو زیبا باشد، اندر چشمِ این میل        چو نیکو باشد، اندر حلقِ آن زِه'''<ref>همان</ref>.
'''چو زیبا باشد، اندر چشمِ این میل        چو نیکو باشد، اندر حلقِ آن زِه'''<ref>همان</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش