۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در بخش دوم، به دلالتهاى حديث غدير اشاره شده است. از جمله اين كه اين حديث، به عصمت و ولايت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] دلالت دارد. | در بخش دوم، به دلالتهاى حديث غدير اشاره شده است. از جمله اين كه اين حديث، به عصمت و ولايت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|امیرالمؤمنین(ع)]] دلالت دارد. | ||
نويسنده معتقد است با توجّه به حديث ولايت و متونى كه از اين واقعه ارائه گرديده، درمىيابيم كه در زمان خود پيامبر(ص)، نيز نفاق، سايه زشت خود را بر سر عدهاى از سران صحابه، بلكه فرمان داران لشكرهاى اعزامى آن حضرت افكنده بود و منافقان تنها عبداللَّه بن ابَى و ديگران نبودهاند؛ همان افرادى كه به نفاق و دورويى معروف و مشهور و در بين مردم انگشتنما بودند. | نويسنده معتقد است با توجّه به حديث ولايت و متونى كه از اين واقعه ارائه گرديده، درمىيابيم كه در زمان خود پيامبر(ص)، نيز نفاق، سايه زشت خود را بر سر عدهاى از سران صحابه، بلكه فرمان داران لشكرهاى اعزامى آن حضرت افكنده بود و منافقان تنها عبداللَّه بن ابَى و ديگران نبودهاند؛ همان افرادى كه به نفاق و دورويى معروف و مشهور و در بين مردم انگشتنما بودند.<ref>متن كتاب، ص 50</ref> | ||
به نظر وى، با توجّه به نقلهاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابىطالب(ع) حكم نمود. از همينرو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مىگويد: از رسول خدا(ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوبتر از على(ع) نبود. | به نظر وى، با توجّه به نقلهاى مختلف حديث ولايت، به روايت بريدة بن حصيب، پيامبر(ص) به وضوح به كفر و ارتداد دشمن و مبغض علىّ بن ابىطالب(ع) حكم نمود. از همينرو، بريده ناگزير دوباره اظهار اسلام كرد. وى مىگويد: از رسول خدا(ص) جدا نگشتم، مگر اين كه از نو بر اسلامم با آن حضرت بيعت كردم و از آن پس كسى در نزد من محبوبتر از على(ع) نبود.<ref>همان ص59</ref> | ||
در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهمترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مىرود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوستدار شماست». ولى نويسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمىدارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است. | در اين بخش اشكالات مخالفان در مقام ردّ حديث ولايت بيان شده است. البته نقدها وارد و گفتنى نيستند و مهمترين اشكالى كه بر استدلال حديث شريف ولايت دارند، مناقشه در معناى «وَلِيُّكُم» است؛ چرا كه احتمال مىرود، مراد از «ولايت» نصرت يا محبّت باشد كه مفاد حديث شريف اين گونه خواهد بود: «على بعد از من، ناصر و ياور شماست» يا «على بعد از من، دوستدار شماست». ولى نويسنده معتقد است قراين بسيارى چه در خود «حديث ولايت» و چه در موارد خارج از حديث و نيز شأن صدور خود قضيّه «حديث ولايت»، همه اين ترديدها را از ميان برمىدارند، گرچه خود اشكال كنندگان نيز بر اين امر آگاهند؛ زيرا وجود اين قراين متّصل و يا منفصل انكارناپذير است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در پاورقىها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است. | در پاورقىها بيشتر به ذكر منابع پرداخته شده است. | ||
==پانویس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == |
ویرایش