۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'باستاني پاريزي، محمد ابراهيم' به 'باستانی پاریزی، محمدابراهیم') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی'''، مشتمل بر بخشی از رباعیات [[اوحدالدین کرمانی، حامد بن ابیالفخر|حامد بن ابیالفخر کرمانی]]، مشهور بـه [[اوحدالدین کرمانی، حامد بن ابیالفخر|اوحـدالدین کـرمانی]]، از عرفای اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم است. کتاب به کوشش احمد ابومحبوب تصحیح و با مقدمه [[باستانی پاریزی، محمدابراهیم|محمدابراهیم باستانی پاریزی]] منتشر شده است. | '''دیوان رباعیات اوحدالدین کرمانی'''، مشتمل بر بخشی از رباعیات [[اوحدالدین کرمانی، حامد بن ابیالفخر|حامد بن ابیالفخر کرمانی]]، مشهور بـه [[اوحدالدین کرمانی، حامد بن ابیالفخر|اوحـدالدین کـرمانی]]، از عرفای اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم است. کتاب به کوشش [[ابو محبوب، احمد|احمد ابومحبوب]] تصحیح و با مقدمه [[باستانی پاریزی، محمدابراهیم|محمدابراهیم باستانی پاریزی]] منتشر شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
باستانی پاریزی، در مقدمه کتاب به ذکر پیشینه بررسی اشعار [[اوحدالدین کرمانی، حامد بن ابیالفخر|اوحدالدین کرمانی]] پرداخته است. سپس چگونگی فراهم شدن این اثر را اینگونه توضیح میدهد: «وقتی خبر شدم که دوست بزرگوار و جوان فاضل و محقق محبوب ما آقای ابومحبوب همت بر به انجام رساندن این مهم بسته و وقت و کوشش خود را صرف تهیه و تنظیم و ترتیب و تصحیح رباعیات همشهری نامدار ما – [[اوحدالدین کرمانی، حامد بن ابیالفخر|اوحدالدین کرمانی]] - ساختهاند و استاد بزرگوار عالیقدر عارف معارف ولایت، همولایتی شیخ عطار، آقای دکتر شفیعی کدکنی با عین عنایت و چشم خریداری بدان نگریسته، آقای ابومحبوب را در این راه دشوار همراهی و هدایت کردهاند، معلوم است که تا چه حد خشنودی و انبساط دست داد، مخصوصاً که به اشاره آن استاد، این بنده ناتوان را نیز در این ثواب سهیم ساخته، لطف فرموده اشاره کردهاند تا چند سطری، مقدمهگونه، بر این رباعیات بنویسد»<ref>ر.ک: مقدمه باستانی پاریزی، ص7-6</ref>. | [[باستانی پاریزی، محمدابراهیم|باستانی پاریزی]]، در مقدمه کتاب به ذکر پیشینه بررسی اشعار [[اوحدالدین کرمانی، حامد بن ابیالفخر|اوحدالدین کرمانی]] پرداخته است. سپس چگونگی فراهم شدن این اثر را اینگونه توضیح میدهد: «وقتی خبر شدم که دوست بزرگوار و جوان فاضل و محقق محبوب ما آقای [[ابو محبوب، احمد|ابومحبوب]] همت بر به انجام رساندن این مهم بسته و وقت و کوشش خود را صرف تهیه و تنظیم و ترتیب و تصحیح رباعیات همشهری نامدار ما – [[اوحدالدین کرمانی، حامد بن ابیالفخر|اوحدالدین کرمانی]] - ساختهاند و استاد بزرگوار عالیقدر عارف معارف ولایت، همولایتی شیخ عطار، آقای دکتر شفیعی کدکنی با عین عنایت و چشم خریداری بدان نگریسته، آقای [[ابو محبوب، احمد|ابومحبوب]] را در این راه دشوار همراهی و هدایت کردهاند، معلوم است که تا چه حد خشنودی و انبساط دست داد، مخصوصاً که به اشاره آن استاد، این بنده ناتوان را نیز در این ثواب سهیم ساخته، لطف فرموده اشاره کردهاند تا چند سطری، مقدمهگونه، بر این رباعیات بنویسد»<ref>ر.ک: مقدمه باستانی پاریزی، ص7-6</ref>. | ||
مصحح، در مقدمه خویش، به شرح حال، اساتید، شاگردان و آثار [[اوحدالدین کرمانی، حامد بن ابیالفخر|اوحدالدین کرمانی]] پرداخته و در توضیح اعتقاد و روش او مینویسد: «وی فقیه شافعی بوده و از رباعیات وی نیز پیداست که ظواهر شرع را کاملاً رعایت میکرده است. اما طریقه او در تصوف مبنی بر ستایش زیبایی و مظاهر آن بود و خود این روش را اینگونه بیان میکند: | مصحح، در مقدمه خویش، به شرح حال، اساتید، شاگردان و آثار [[اوحدالدین کرمانی، حامد بن ابیالفخر|اوحدالدین کرمانی]] پرداخته و در توضیح اعتقاد و روش او مینویسد: «وی فقیه شافعی بوده و از رباعیات وی نیز پیداست که ظواهر شرع را کاملاً رعایت میکرده است. اما طریقه او در تصوف مبنی بر ستایش زیبایی و مظاهر آن بود و خود این روش را اینگونه بیان میکند: | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
'''این صورت زیبا که توش میبینی آن شاهد نیست لیکن این سایه اوست»'''<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص71-70</ref>. | '''این صورت زیبا که توش میبینی آن شاهد نیست لیکن این سایه اوست»'''<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص71-70</ref>. | ||
ابومحبوب، در مقدمهاش این کتاب را کاملترین اثر در رابطه با این شاعر دانسته و مباحث مطرحشده در آن را اینگونه تشریح کرده است: «بهجز این مجموعه که اساس کار ماست اثر کامل و تدوینشده دیگری از اوحدالدین در دست نیست. این مجموعه تشکیل شده است از یک مقدمه که خود کاتب به نثر مصنوع نگاشته و پس از آن فصولی را به نثر آورده و به آن «فواید» نام داده است. این بخش همه به زبان عربی است که ترجمه آنها را در پاورقی آوردهام. | ابومحبوب، در مقدمهاش این کتاب را کاملترین اثر در رابطه با این شاعر دانسته و مباحث مطرحشده در آن را اینگونه تشریح کرده است: «بهجز این مجموعه که اساس کار ماست اثر کامل و تدوینشده دیگری از اوحدالدین در دست نیست. این مجموعه تشکیل شده است از یک مقدمه که خود کاتب به نثر مصنوع نگاشته و پس از آن فصولی را به نثر آورده و به آن «فواید» نام داده است. این بخش همه به زبان عربی است که ترجمه آنها را در پاورقی آوردهام. | ||
قسمت اول آن درباره انواع مردم و سعادت و شقاوت آنهاست. سپس قسمتی در طلب، قسمتی در اقسام وجود، موعظه اوحدالدین به خلیفه المستنصر و کلامی موجز در محبت و معصیت است؛ پس از آن سه قسمت دیگر که آنها هم به زبان عربی است، آورده شده است که هر سه از مناقب اوست و اولی در مناقب اوحدالدین آمده است و دوتای دیگر در آن نیست. پس از آن نظمی به فارسی تحت عنوان «وزن معجون» آمده و به اوحدالدین نسبت داده شده است؛ البته شبیه به آن در نسخه خطی دیگری هم آمده است که متعلق به دارالکتب قاهره است. پس از این نظم، فهرست فصول و ابواب رباعیات و بعد از آن نیز رباعیات در دوازده باب با فصول مختلف و موضوعات گوناگون آغاز میشود. البته این تقسیمبندیها از خود کاتب است»<ref>ر.ک: همان، ص78</ref>. | قسمت اول آن درباره انواع مردم و سعادت و شقاوت آنهاست. سپس قسمتی در طلب، قسمتی در اقسام وجود، موعظه اوحدالدین به خلیفه المستنصر و کلامی موجز در محبت و معصیت است؛ پس از آن سه قسمت دیگر که آنها هم به زبان عربی است، آورده شده است که هر سه از مناقب اوست و اولی در مناقب اوحدالدین آمده است و دوتای دیگر در آن نیست. پس از آن نظمی به فارسی تحت عنوان «وزن معجون» آمده و به اوحدالدین نسبت داده شده است؛ البته شبیه به آن در نسخه خطی دیگری هم آمده است که متعلق به دارالکتب قاهره است. پس از این نظم، فهرست فصول و ابواب رباعیات و بعد از آن نیز رباعیات در دوازده باب با فصول مختلف و موضوعات گوناگون آغاز میشود. البته این تقسیمبندیها از خود کاتب است»<ref>ر.ک: همان، ص78</ref>. | ||
ابومحبوب در تصحیح این اثر از برخی اشتباهات غفلت کرده است؛ همان گونه که محمد کانار به اشتباه افتاده است؛ بهعنوان مثال در بیت: | [[ابو محبوب، احمد|ابومحبوب]] در تصحیح این اثر از برخی اشتباهات غفلت کرده است؛ همان گونه که محمد کانار به اشتباه افتاده است؛ بهعنوان مثال در بیت: | ||
'''در عشق تو انتهاست تنهایی من در دست تو عاجز است توانایی من''' | |||
'''در عشق تو انتهاست تنهایی من در دست تو عاجز است توانایی من''' | |||
صحیح: «در عشق تو اَنبُه (انبوه) است تنهایی من». در نسخه کانار نیز «آیتهاست» آمده است و هیچکدام از دو مصحح متوجه لطف پارادوکـس موجود در این مصراع (یعنی: انبوه تنهایی) نشدهاند<ref>ر.ک: بناءپور، هاشم، ص76؛ متن کتاب، ص222</ref>. | صحیح: «در عشق تو اَنبُه (انبوه) است تنهایی من». در نسخه کانار نیز «آیتهاست» آمده است و هیچکدام از دو مصحح متوجه لطف پارادوکـس موجود در این مصراع (یعنی: انبوه تنهایی) نشدهاند<ref>ر.ک: بناءپور، هاشم، ص76؛ متن کتاب، ص222</ref>. | ||
ویرایش