۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ') |
جز (جایگزینی متن - 'مبارك' به 'مبارک') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''جبهه و جهاد اكبر''' اثر [[مظاهری، حسین|استاد مظاهرى]] از دانشمندان معاصر و به زبان فارسى است كه حاصل 22 درس از جلسات سخنرانى وى مىباشد كه در محل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى قم و به در خواست و همت مركز بررسى و تحقيقات عقيدتى سياسى سپاه پاسداران در ايام ماه | '''جبهه و جهاد اكبر''' اثر [[مظاهری، حسین|استاد مظاهرى]] از دانشمندان معاصر و به زبان فارسى است كه حاصل 22 درس از جلسات سخنرانى وى مىباشد كه در محل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى قم و به در خواست و همت مركز بررسى و تحقيقات عقيدتى سياسى سپاه پاسداران در ايام ماه مبارک رمضان 1404ق تشكيل شده و توسط اين مركز از نوار پياده و پس از بازبينى معظم له به چاپ رسيده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در جلسه پنجم كه درباره رافت و مهربانى بين همرزمان سخن رانده، بيان مىدارد كه خوشبختانه در لشگريان اسلام، اعم از ارتش، بسيج و سپاه مصداقى عدم رافت ديده نمى شود و آنچه تا به حال از اول پيروزى انقلاب اسلامى باعث پيشروى و پيروزى هاى متعدد و سيلى زدن به صدام شده، اتحاد و انفاق و وحدت و يگانگى بين نيروهاى اسلام بوده است. | در جلسه پنجم كه درباره رافت و مهربانى بين همرزمان سخن رانده، بيان مىدارد كه خوشبختانه در لشگريان اسلام، اعم از ارتش، بسيج و سپاه مصداقى عدم رافت ديده نمى شود و آنچه تا به حال از اول پيروزى انقلاب اسلامى باعث پيشروى و پيروزى هاى متعدد و سيلى زدن به صدام شده، اتحاد و انفاق و وحدت و يگانگى بين نيروهاى اسلام بوده است. | ||
ايشان در جلسه ششم كه مربوط به اخوت و برادرى است از پرهيز غيبت و دروغ سخن گفته و داستانى را از امام نقل مىكنند كه طلبهاى پشت سر يك مرجع غيبتى كرده بود، سه روز امام تب كردند و درس هاى خود را تعطيل نمودند و از منزل بيرون نيامدند و وقتى براى تدريس به كلاس حاضر شدند نفس | ايشان در جلسه ششم كه مربوط به اخوت و برادرى است از پرهيز غيبت و دروغ سخن گفته و داستانى را از امام نقل مىكنند كه طلبهاى پشت سر يك مرجع غيبتى كرده بود، سه روز امام تب كردند و درس هاى خود را تعطيل نمودند و از منزل بيرون نيامدند و وقتى براى تدريس به كلاس حاضر شدند نفس مبارکشان به شماره افتاد بود... | ||
جلسه هفتم به توكل پرداخته و غرور را عامل شكست معرفى مىكند و بيان مىدارد كه اگر خداى نخواسته كسى از رزمندگان اسير گردد عاملى كه باعث حفظ اسرار و اطلاعات مىشود، توكل و اعتماد به حق تعالى است. در ادامه به علاج عجب و غرور پرداخته است. | جلسه هفتم به توكل پرداخته و غرور را عامل شكست معرفى مىكند و بيان مىدارد كه اگر خداى نخواسته كسى از رزمندگان اسير گردد عاملى كه باعث حفظ اسرار و اطلاعات مىشود، توكل و اعتماد به حق تعالى است. در ادامه به علاج عجب و غرور پرداخته است. |
ویرایش