۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '==گزارش محتوا== ' به '==گزارش محتوا== ') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف در مقدمه بر اين نكته تاكيد مىكند كه علم اصول فقه را محققان علوم دينى همواره به عنوان يكى از مهمترين علوم دانستهاند. اين اهميت نه تنها به دليل وسعت محدوده مباحث مطرح در آن نسبت به ديگر علوم مرتبط به دين، بلكه نشأت گرفته از گستره بلند تاثيرگذارى و تعامل آن با علوم ديگرى مىباشد كه هر يك محدوده مشخص دارند. ممكن است در نظر نخستين اندازه تاثيرگذارى آن در دامنه استنباطات فقهى و حقوقى ديده شود اما به محض ورود و غور در آن هر انديشمند و محققى درمىيابد كه نه تنها فقه بلكه علوم بسيارى همچون حديثشناسى، قرآنشناسى، لغت، رجال، درايه، منطق و ساير علوم نيز در تعامل موثر با آن است. از اينرو درست شناختن مفاهيم و اصطلاحات آن علم به مثابه كليد فهم متون و ابزار تحقيق و كنكاش در آن اهميت خود را نشان مىدهد. | مؤلف در مقدمه بر اين نكته تاكيد مىكند كه علم اصول فقه را محققان علوم دينى همواره به عنوان يكى از مهمترين علوم دانستهاند. اين اهميت نه تنها به دليل وسعت محدوده مباحث مطرح در آن نسبت به ديگر علوم مرتبط به دين، بلكه نشأت گرفته از گستره بلند تاثيرگذارى و تعامل آن با علوم ديگرى مىباشد كه هر يك محدوده مشخص دارند. ممكن است در نظر نخستين اندازه تاثيرگذارى آن در دامنه استنباطات فقهى و حقوقى ديده شود اما به محض ورود و غور در آن هر انديشمند و محققى درمىيابد كه نه تنها فقه بلكه علوم بسيارى همچون حديثشناسى، قرآنشناسى، لغت، رجال، درايه، منطق و ساير علوم نيز در تعامل موثر با آن است. از اينرو درست شناختن مفاهيم و اصطلاحات آن علم به مثابه كليد فهم متون و ابزار تحقيق و كنكاش در آن اهميت خود را نشان مىدهد. | ||
ویرایش