۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه ها' به 'هها') |
جز (جایگزینی متن - 'مبارك' به 'مبارک') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
«ابوعبدالرحمن عبدالله بن | «ابوعبدالرحمن عبدالله بن مبارک بن واضح مروزى»، در سال 118ق در مرو به دنيا آمد. او از موالى بنىحنظله و مادرش از خوارزميان بود. بيشتر زندگیش را در سفرهاى بازرگانى، حجگزارى و جهاد با روميان گذراند. | ||
==کسب علم و دانش== | ==کسب علم و دانش== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
از بيست سالگى بهدنبال علم رفت و از سليمان اعمش، اوزاعى، شُعبه، ابن عُيينه، ابن جريح، [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] كوفى، سفيان ثورى و مالك بن انس فقه و حديث آموخت. | از بيست سالگى بهدنبال علم رفت و از سليمان اعمش، اوزاعى، شُعبه، ابن عُيينه، ابن جريح، [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]] كوفى، سفيان ثورى و مالك بن انس فقه و حديث آموخت. | ||
يحيى بن معين، اسحاق بن راهويه، احمد بن مردويه، ابواسحاق فزارى، حسين بورانى، فضيل بن عياض، عبدالرحمن بن مهدى، و ابن منيع از وى روايت كردند. به گفته ابن معين، وى داراى مجموعه احاديثى حدود بيست هزار موضوع بود. خود مىگفت كه چهار هزار حديث شنيده و از هزار نفر روايت كرده است. ابن | يحيى بن معين، اسحاق بن راهويه، احمد بن مردويه، ابواسحاق فزارى، حسين بورانى، فضيل بن عياض، عبدالرحمن بن مهدى، و ابن منيع از وى روايت كردند. به گفته ابن معين، وى داراى مجموعه احاديثى حدود بيست هزار موضوع بود. خود مىگفت كه چهار هزار حديث شنيده و از هزار نفر روايت كرده است. ابن مبارک بازرگانى پارسا و بخشنده بود و نقل است كه هر سال هزار دينار از اموال خود را به تهيدستان مىبخشيد. | ||
او كه فقيه، محدث و عارف مشهور ايرانى در قرن دوم هجرى است، بسار زاهد بود و گوشهنشينى و خلوت را خيلى دوست داشت، از همينرو از مردم كناره گرفته بود و كتاب «الموطأ» مالك بن انس را روايت مىكرد. پدرش نيز مرد صالحى بود، روزى در باغ مولايش كه كار مىكرد، مولا از او انار شيرين خواست. او انار آورد ولى ترش بود، مولا ناراحت شد و گفت من انار شيرين خواستم، او دو مرتبه انار آورد ولى باز هم ترش بود، مولايش خشمگين شد و گفت مگر تو انار شيرين از ترش را نمىشناسى؟ گفت خير! مولا گفت چرا؟ گفت من هنوز از اين باغ انار نخوردهام تا بشناسم. مولا گفت چرا؟ گفت براى اينكه اجازه نداشتهام. وقتى مولايش حرف او را شنيد و تحقيق كرد و ديد كه راست مىگويد، دختر خودش را به او داد. گويند كه عبدالله از همين دختر بوده است. | او كه فقيه، محدث و عارف مشهور ايرانى در قرن دوم هجرى است، بسار زاهد بود و گوشهنشينى و خلوت را خيلى دوست داشت، از همينرو از مردم كناره گرفته بود و كتاب «الموطأ» مالك بن انس را روايت مىكرد. پدرش نيز مرد صالحى بود، روزى در باغ مولايش كه كار مىكرد، مولا از او انار شيرين خواست. او انار آورد ولى ترش بود، مولا ناراحت شد و گفت من انار شيرين خواستم، او دو مرتبه انار آورد ولى باز هم ترش بود، مولايش خشمگين شد و گفت مگر تو انار شيرين از ترش را نمىشناسى؟ گفت خير! مولا گفت چرا؟ گفت من هنوز از اين باغ انار نخوردهام تا بشناسم. مولا گفت چرا؟ گفت براى اينكه اجازه نداشتهام. وقتى مولايش حرف او را شنيد و تحقيق كرد و ديد كه راست مىگويد، دختر خودش را به او داد. گويند كه عبدالله از همين دختر بوده است. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
عبدالله بن | عبدالله بن مبارک در سال 182ق در شهر درهيت كه از شهرهاى عراق است درسن 60 سالگى در بازگشت از جنگ با روميان فوت كرد. قبر او هم همانجاست و زيارتگاه مردم آنجا مىباشد. | ||
ویرایش