پرسمان قرائت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR05010J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|5010
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE5010AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۵۹: خط ۵۹:
در مورد مباحث اين كتاب چند نكته گفتنى است:
در مورد مباحث اين كتاب چند نكته گفتنى است:


1. على خراسانى در مقدمه‌اش بر كتاب يادآور شده است كه از آنجا كه اين پرسش‌ها از متن جامعه برخاسته و مى‌تواند نمايانگر شبهه‌ها و سؤال‌هاى اعتقادى رايج عصر ما باشد، گروه پژوهش‌هاى نوآمد قرآنى تصميم گرفت تا اين سؤال‌ها را در مجموعه‌هاى موضوعى و صنفى مستقل، چاپ و منتشر نمايد. عطوفت، شيوايى، اتقان، سادگى، اختصار، استناد و نيز ارجاع پرسش‌گر به نوشته‌هاى قابل فهم و در دسترس، اصول مورد توجه در مسير شكل‌گيرى اين پاسخ‌هاست (مقدمه، ص 11- 12).
1. على خراسانى در مقدمه‌اش بر كتاب يادآور شده است كه از آنجا كه اين پرسش‌ها از متن جامعه برخاسته و مى‌تواند نمايانگر شبهه‌ها و سؤال‌هاى اعتقادى رايج عصر ما باشد، گروه پژوهش‌هاى نوآمد قرآنى تصميم گرفت تا اين سؤال‌ها را در مجموعه‌هاى موضوعى و صنفى مستقل، چاپ و منتشر نمايد. عطوفت، شيوايى، اتقان، سادگى، اختصار، استناد و نيز ارجاع پرسش‌گر به نوشته‌هاى قابل فهم و در دسترس، اصول مورد توجه در مسير شكل‌گيرى اين پاسخ‌هاست <ref>مقدمه، ص 11- 12</ref>.


2. نويسنده، در پاسخ به اين پرسش كه «از ابتداى ورود اسلام به ايران و ديگر كشورهاى اسلامى همچون مصر سودان عراق سوريه و ... مسلمانان به چه قرائت‌هايى قرآن مى‌خواندند؟»، توضيحاتى جالب در مورد قرائت قرآن نوشته و از جمله چنين آورده است: طبق شواهدى در عصر صفويه ايرانيان به قرائت «عاصم» از طريق «شعبه» قرآن مى‌خواندند و در دوره قاجار ، قرائت «عاصم» به روايت «حفص» در ايران متداول گشت. در عربستان دو شهر مكه و مدينه داراى مصحف‌هاى عثمانى بوده‌اند كه اهل مكه در اوايل قرن دوم به قرائت «عبدالله بن كثير» و اهل مدينه به قرائت «نافع بن نعيم» قرآن را تلاوت مى‌كردند. اين امر تا اواسط قرن چهارم ادامه داشته است. هم اكنون در اين كشور بر اساس روايات «حفص» از «عاصم» قرآن كتابت و قرائت مى‌شود (متن كتاب، ص 132).
2. نويسنده، در پاسخ به اين پرسش كه «از ابتداى ورود اسلام به ايران و ديگر كشورهاى اسلامى همچون مصر سودان عراق سوريه و ... مسلمانان به چه قرائت‌هايى قرآن مى‌خواندند؟»، توضيحاتى جالب در مورد قرائت قرآن نوشته و از جمله چنين آورده است: طبق شواهدى در عصر صفويه ايرانيان به قرائت «عاصم» از طريق «شعبه» قرآن مى‌خواندند و در دوره قاجار ، قرائت «عاصم» به روايت «حفص» در ايران متداول گشت. در عربستان دو شهر مكه و مدينه داراى مصحف‌هاى عثمانى بوده‌اند كه اهل مكه در اوايل قرن دوم به قرائت «عبدالله بن كثير» و اهل مدينه به قرائت «نافع بن نعيم» قرآن را تلاوت مى‌كردند. اين امر تا اواسط قرن چهارم ادامه داشته است. هم اكنون در اين كشور بر اساس روايات «حفص» از «عاصم» قرآن كتابت و قرائت مى‌شود <ref>متن كتاب، ص 132</ref>.


3. نويسنده در پاسخ به اين پرسش كه «براى تشويق فرزند به حفظ و تلاوت قرآن چه راهى را پيشنهاد مى‌كنيد و چگونه موفق‌تر خواهيم بود؟» چنين نوشته است: بهترين مشوق فرزند دعوت عملى او به قرآن است. مداومت پدر و مادر بر تلاوت قرآن از دوران كودكى فرزند، خود به خود فرزند را به سوى قرآن دعوت مى‌كند. استفاده از نوارهاى آموزشى در دوران خردسالى، مشوق خوبى براى فرزند است. وعده دادن به چيزهاى مورد علاقه كودك، خود تشويق ديگرى است به شرط اين كه به آن وعده عمل شود (همان، ص 171).
3. نويسنده در پاسخ به اين پرسش كه «براى تشويق فرزند به حفظ و تلاوت قرآن چه راهى را پيشنهاد مى‌كنيد و چگونه موفق‌تر خواهيم بود؟» چنين نوشته است: بهترين مشوق فرزند دعوت عملى او به قرآن است. مداومت پدر و مادر بر تلاوت قرآن از دوران كودكى فرزند، خود به خود فرزند را به سوى قرآن دعوت مى‌كند. استفاده از نوارهاى آموزشى در دوران خردسالى، مشوق خوبى براى فرزند است. وعده دادن به چيزهاى مورد علاقه كودك، خود تشويق ديگرى است به شرط اين كه به آن وعده عمل شود <ref>همان، ص 171</ref>.


4. پرسش‌ها و پاسخ‌هاى اثر حاضر از نظر محتوايى در يك سطح نيست به‌طورى‌كه مى‌توان گفت برخى از پرسش‌ها ساده است مانند اين پرسش «اگر در خانه‌اى قرآن مجيد به تعداد زيادى وجود داشته باشد و هر بار با يك جلد آن قرائت شود، آيا به دليل قرائت نشدن قرآن‌هاى ديگر، مرتكب گناه شده‌ايم يا خير؟» (همان، ص 58). و «انس با قرآن چگونه به دست مى‌آيد؟ لطفاً درباره اهميت آن هم توضيح دهيد؟» (همان، ص 82). و بعضى متوسط است مانند اين پرسش «برخى مى‌گويند تجويد يك طرح استعمارى است و تنها براى مشغول كردن مسلمانان به ظاهر قرآن به وجود آمده است. آيا اين سخن صحيح است؟» (همان، ص 113). برخى ديگر پيچيدگى و عمق بالايى دارد مانند اين پرسش «آيا با توسل به قرآن مجيد مى‌توانيم معنويت را در وجودمان بارور كنيم به نحوى كه بتوانيم به مراحل بالاى كمال و تزكيه نفس برسيم؟» (همان، ص 32). و اين پرسش «طبق احاديث مهم‌ترين راه مناسب استفاده از قرآن تعمق تفكر و دقت در آيات آن است. چگونه افكار خود را متمركز و متوجه يك آيه كنيم؟» (همان، ص 163).
4. پرسش‌ها و پاسخ‌هاى اثر حاضر از نظر محتوايى در يك سطح نيست به‌طورى‌كه مى‌توان گفت برخى از پرسش‌ها ساده است مانند اين پرسش «اگر در خانه‌اى قرآن مجيد به تعداد زيادى وجود داشته باشد و هر بار با يك جلد آن قرائت شود، آيا به دليل قرائت نشدن قرآن‌هاى ديگر، مرتكب گناه شده‌ايم يا خير؟» <ref>همان، ص 58</ref>. و «انس با قرآن چگونه به دست مى‌آيد؟ لطفاً درباره اهميت آن هم توضيح دهيد؟» <ref>همان، ص 82</ref>. و بعضى متوسط است مانند اين پرسش «برخى مى‌گويند تجويد يك طرح استعمارى است و تنها براى مشغول كردن مسلمانان به ظاهر قرآن به وجود آمده است. آيا اين سخن صحيح است؟» <ref>همان، ص 113</ref>. برخى ديگر پيچيدگى و عمق بالايى دارد مانند اين پرسش «آيا با توسل به قرآن مجيد مى‌توانيم معنويت را در وجودمان بارور كنيم به نحوى كه بتوانيم به مراحل بالاى كمال و تزكيه نفس برسيم؟» <ref>همان، ص 32</ref>. و اين پرسش «طبق احاديث مهم‌ترين راه مناسب استفاده از قرآن تعمق تفكر و دقت در آيات آن است. چگونه افكار خود را متمركز و متوجه يك آيه كنيم؟» <ref>همان، ص 163</ref>.


5. نويسندگان در موارد اختلافى، پاسخ صحيح را توضيح داده و اشاره‌اى به ساير اقوال كرده و وارد بحث‌هاى تفصيلى نشده‌اند (همان، ص 39).
5. نويسندگان در موارد اختلافى، پاسخ صحيح را توضيح داده و اشاره‌اى به ساير اقوال كرده و وارد بحث‌هاى تفصيلى نشده‌اند <ref>همان، ص 39</ref>.


6. در ابتداى بخش سوم كتاب، آيين‌نامه اجرايى مسابقات قرائت و حفظ و ترجمه قرآن كه از سوى سازمان اوقاف و امور خيريه سالى يكبار برگزار مى‌گردد، به‌صورت مشروح آمده است (همان، ص 177- 187).
6. در ابتداى بخش سوم كتاب، آيين‌نامه اجرايى مسابقات قرائت و حفظ و ترجمه قرآن كه از سوى سازمان اوقاف و امور خيريه سالى يكبار برگزار مى‌گردد، به‌صورت مشروح آمده است <ref>همان، ص 177- 187</ref>.


7. فهرست كوتاهى از عناوين كتاب‌هاى اختصاصى در مبحث قرائت قرآن همراه با اسامى نويسندگان آن تنظيم و عرضه شده است (همان، ص 152).
7. فهرست كوتاهى از عناوين كتاب‌هاى اختصاصى در مبحث قرائت قرآن همراه با اسامى نويسندگان آن تنظيم و عرضه شده است <ref>همان، ص 152</ref>.


9. نويسنده در پاسخ به اين پرسش كه «مقصود از آداب باطنى تلاوت چيست؟» نوشته است: آدابى كه مربوط به حالات روحى قارى قرآن است، از آن به «آداب باطنى تلاوت» ياد مى‌شود و به‌طور خلاصه عبارتند از: دريافت گفتار؛ دانستن مقام و منزلت قرآن نزد پروردگار و دانستن سبب فرو فرستادن آن به سوى مردم و لطف الهى در تبديل حقايق والا و بلند مرتبه به زبان قابل فهم عموم براى هدايت مردم؛ بزرگداشت خداوند و حفظ حرمت او كه با بشر سخن گفته است؛ حضور قلب و تدبر در معانى قرآن (همان، ص 50- 51).
9. نويسنده در پاسخ به اين پرسش كه «مقصود از آداب باطنى تلاوت چيست؟» نوشته است: آدابى كه مربوط به حالات روحى قارى قرآن است، از آن به «آداب باطنى تلاوت» ياد مى‌شود و به‌طور خلاصه عبارتند از: دريافت گفتار؛ دانستن مقام و منزلت قرآن نزد پروردگار و دانستن سبب فرو فرستادن آن به سوى مردم و لطف الهى در تبديل حقايق والا و بلند مرتبه به زبان قابل فهم عموم براى هدايت مردم؛ بزرگداشت خداوند و حفظ حرمت او كه با بشر سخن گفته است؛ حضور قلب و تدبر در معانى قرآن <ref>همان، ص 50- 51</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۷۹: خط ۷۹:


فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در انتهاى كتاب آمده است. غالب پاورقى‌هاى كتاب به صورت استنادى است و در آن نام و نشان سوره‌ها، آيات و روايات آمده و يا شماره جلد و صفحه كتب فقهى، تفسيرى و مانند آن ذكر شده است؛ البته نويسنده گاهى نيز پاورقى‌هاى توضيحى نيز آورده است.
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در انتهاى كتاب آمده است. غالب پاورقى‌هاى كتاب به صورت استنادى است و در آن نام و نشان سوره‌ها، آيات و روايات آمده و يا شماره جلد و صفحه كتب فقهى، تفسيرى و مانند آن ذكر شده است؛ البته نويسنده گاهى نيز پاورقى‌هاى توضيحى نيز آورده است.
==پانويس ==
<references />


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
خط ۹۳: خط ۹۶:
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:علوم قرآنی]]
[[رده:علم قرائت و تجوید]]
[[رده:علم قرائت و تجوید]]
۰

ویرایش