۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ه ها' به 'هها') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
سپس زمین را به دو نوع آبی و خاکی تقسیم کرده و بخش خاکی را به به برّ اعظم، مملکت، شبهجزیره، تنگه، رأس، کوه، تل، جلگه، دره، میدان و دلتا تقسیم و هریک از این اصطلاحات جغرافیایی هندی را تفسیر کرده است؛ مثلاً چنین گفته که برّ اعظم به قطعه زمین بسیار بزرگی اطلاق میشده که مشتمل بر ممالک بسیار باشد و یا تل به قطعه زمینی گفته میشده که نسبت به اطراف خود اندک ارتفاعی داشته باشد<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | سپس زمین را به دو نوع آبی و خاکی تقسیم کرده و بخش خاکی را به به برّ اعظم، مملکت، شبهجزیره، تنگه، رأس، کوه، تل، جلگه، دره، میدان و دلتا تقسیم و هریک از این اصطلاحات جغرافیایی هندی را تفسیر کرده است؛ مثلاً چنین گفته که برّ اعظم به قطعه زمین بسیار بزرگی اطلاق میشده که مشتمل بر ممالک بسیار باشد و یا تل به قطعه زمینی گفته میشده که نسبت به اطراف خود اندک ارتفاعی داشته باشد<ref>ر.ک: همان، ص37</ref>. | ||
نویسنده در بخش دیگری از مباحث با بهکارگیری اصطلاحات مذکور به تبیین جغرافیای هندوستان میپردازد: «مخفی نماند که هیئت مملکت هندوستان مانند شبهجزیره است و قسمت جنوبی برّ اعظم آسیاست و شکل تمام مساحت این قطعه مانند دلتاست؛ یعنی مثلث است و این مملکت محدود است به حدود اربعه مسطوره در ذیل حد شمالی، بهواسطه سلسله کوه هیمالیا به تبت منتهی میشود. حد شمالی و غربی آن به کوه سلیمان و | نویسنده در بخش دیگری از مباحث با بهکارگیری اصطلاحات مذکور به تبیین جغرافیای هندوستان میپردازد: «مخفی نماند که هیئت مملکت هندوستان مانند شبهجزیره است و قسمت جنوبی برّ اعظم آسیاست و شکل تمام مساحت این قطعه مانند دلتاست؛ یعنی مثلث است و این مملکت محدود است به حدود اربعه مسطوره در ذیل حد شمالی، بهواسطه سلسله کوه هیمالیا به تبت منتهی میشود. حد شمالی و غربی آن به کوه سلیمان و کوههالا منتهی میشود که این دو کوه حایلند مابین مملکت هندوستان و افغانستان و بلوچستان»<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | ||
نویسنده در این اثر تنها به مباحث جغرافیایی نپرداخته، بلکه از دین و مذهب مردم هندوستان نیز سخن گفته است: «باید دانست که در مملکت هندوستان صاحبان ادیان و مذاهب مختلفه هستند که بههیچوجه با یکدیگر در اطوار و قوانین و آیین مذهبی متشابه نیستند. آنچه از اهالی هندوستان که در طرف شمالی کوه بندیاچل ساکنند، آنها را آریه مینامند و آنچه در طرف جنوبی بندیاچل سکنی دارند، آنها را دراوری گویند و زبان این دو فرقه هیچ با زبان سنسکریت آمیخته نشده است؛ لهذا بعضی از اهالی هندوستان را اعتقاد این است که اشخاص مذکوره از متوطنین قدیمه مملکت هندوستان است... هنگامی که مسلمانان بر ممالک هندوستان غلبه کردند بسیاری از افاغنه و بلوچها و اعراب و پارسیان و غیرهم رو به این مملکت نموده، در اضلاع آن اقامت نمودند و اکنون اولاد ایشان در بسیاری از بلاد هند موجودند»<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>. | نویسنده در این اثر تنها به مباحث جغرافیایی نپرداخته، بلکه از دین و مذهب مردم هندوستان نیز سخن گفته است: «باید دانست که در مملکت هندوستان صاحبان ادیان و مذاهب مختلفه هستند که بههیچوجه با یکدیگر در اطوار و قوانین و آیین مذهبی متشابه نیستند. آنچه از اهالی هندوستان که در طرف شمالی کوه بندیاچل ساکنند، آنها را آریه مینامند و آنچه در طرف جنوبی بندیاچل سکنی دارند، آنها را دراوری گویند و زبان این دو فرقه هیچ با زبان سنسکریت آمیخته نشده است؛ لهذا بعضی از اهالی هندوستان را اعتقاد این است که اشخاص مذکوره از متوطنین قدیمه مملکت هندوستان است... هنگامی که مسلمانان بر ممالک هندوستان غلبه کردند بسیاری از افاغنه و بلوچها و اعراب و پارسیان و غیرهم رو به این مملکت نموده، در اضلاع آن اقامت نمودند و اکنون اولاد ایشان در بسیاری از بلاد هند موجودند»<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>. |
ویرایش