ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها=={{وابسته‌ها}}' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR01180.jpg|بندانگشتی|ابن‌قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر]]
[[پرونده:NUR01180.jpg|بندانگشتی|ابن‌قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|ابن‌قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر
! نام!! data-type="authorName" |ابن‌قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| اب‍ن‌ال‍ق‍ی‍م‌ ال‍ج‍وزی‍ه‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ اب‍ی‌ب‍ک‍ر
| data-type="authorOtherNames" | اب‍ن‌ال‍ق‍ی‍م‌ ال‍ج‍وزی‍ه‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ اب‍ی‌ب‍ک‍ر


اب‍ن‌ق‍ی‍م‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ اب‍ی‌ب‍ک‍ر
اب‍ن‌ق‍ی‍م‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ اب‍ی‌ب‍ک‍ر
خط ۱۵: خط ۱۵:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|
| data-type="authorfatherName" |
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|1292 م
| data-type="authorbirthDate" |1292 م
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'|
| data-type="authorBirthPlace" |
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|751 ‌‎ق یا 1350 م
| data-type="authorDeathDate" |751 ‌‎ق یا 1350 م
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|
| data-type="authorTeachers" |
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[البدایع فی علوم القرآن]]  
| data-type="authorWritings" |[[البدایع فی علوم القرآن]]  


[[شفاء العلیل فی مسایل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل]]  
[[شفاء العلیل فی مسایل القضاء و القدر و الحکمة و التعلیل]]  


[[هدایة الحیاري في الرد علي الیهود و النصاري]]  
[[هدایة الحیاري في الرد علي الیهود و النصاري]]  
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE1180AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE1180AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۴۸: خط ۴۸:


==شاگردان==
==شاگردان==
حلقه درسى او از 743ق رسميت و عمومیت يافت، عبدالرحمن بن رجب بغدادى، اسماعيل بن عمر بن كثير ([[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] مفسر)، محمد بن عبدالقادر محى‌الدين نابلسى و فرزندانش ابراهيم و شرف‌الدين عبدالله از مشهورترين شاگردان او هستند. و نيز عده‌اى از حنبليان پيرو ابن تيمية براى روشن نمودن برخى از فتاواى وى نزد او مى‌رفته‌اند. با همه مخالفتهايى كه با ابن قيم به واسطه افكار و فتواهاى فقهيش مى‌شد، تا آخر عمر از كوشش و تلاش بى فقه علمى باز نماند.با توجه به اينكه ابن قيم در عقايد مشرب سلفى داشته است، بسيارى از يافته‌هاى فلسفى، عرفانى و علمى را كه نشانه‌اى از آنها در اقوال سلف ديده نمى‌شد، نامقبول مى‌گرفت، ركن و پايه آراء ابن قيم كه در بسيارى از نوشته‌هاى او تكرار شده، مسأله توحيد است. تعلق خاطر فراوان او به اين موضوع بدان جهت است كه توحيد، اساسى‌ترين مسأله در بينش سلفيان تلقى مى‌شده است.وى توحيد را نه تنها از نظر علمى و جنبه الهى مورد توجه داشته، بلكه به آن به عنوان يك اصل انسانى كه در زندگى فردى و سلوك اجتماعى سهمى بسزا دارد، مى‌نگريسته است.شناخت ابن قيم از قرآن و آراء او در زمينه تفسير و رد تأويل، نيز بخشى چشمگير از نوشته‌هاى او را در بر گرفته است. او نه تنها بيشتر پندارهايش را به استناد نصوص قرآنى تثبيت كرده، بلكه به نوشتن تفاسيرى در خصوص برخى از سور كوتاه هم پرداخته است.به علاوه بر طبق گرايشى كه وى به سلف داشته، در تفسير نيز بر اقوال و آراء آنان بسيار تكيه كرده است، اما اتكاى بسيار زياد او بر سخنان صحابه و تابعين به آن معنى نيست كه به استنباطهاى سلفى‌گرى و عقيدتى و به آراء جدلى خود در تفسير آيات قرآنى نپرداخته باشد، او با آنكه تأويلات همه فرق باطنى را فاسد مى‌داند و تأويل را جنايتى برمى‌شمارد كه در عالم اسلام روى داده و متأخران از اهل اصول و فقه را نيز فريفته است و با وجودى كه گروههاى ضاله و گمراه را در"حديث تفرقه"كسانى مى‌داند كه به تأويل رغبت كرده‌اند، اما خود او نيز گاه گاهى به تأويلاتى در قرآن پرداخته است.در علم حديث او را ستوده و در فقه در زمره مفتيان بر شمرده شده است. به نظريه تغيير فتاوى و احكام و شيوه‌هاى اداره امور در ازمنه قائل بوده است. به نظر او سياستهاى جزئى كه حاكمان بايد به كار گيرند، با اختلاف ازمنه فرق مى‌كند و...ابن قيم انديشه اصلاح طلبى در آداب و عادات دينى را در سر داشت. فلسفى انديشيدن در خصوص شرع و اصول دين يكى از سنتهاى فكرى روزگار ابن قيم بوده است كه وى با آن درگير شده و آن را يك سنت فكرى غير دينى تلقى كرده است.او در حكمت متأثر از آراء و آثار [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بوده و در افكار آراء فلسفى به نوشته‌هاى استادش كه چندين اثر در ابطال يافته‌ها و گفته‌هاى فلاسفه نوشته بوده، نظر داشته است.به رغم برخورد سطحى ابن قيم با فلسفه و فيلسوفانى چون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، رازى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، ستيز او با تصوف و آداب خانقاهى و نيز برخورد او با عرفان فلسفى بر اثر آگاهى و تأمل بيشتر رخ نموده، هر چند در اين مورد هم وى از شناختى كامل و محققانه برخوردار نبوده است. او را عارفى دانسته‌اند كه بر علوم اهل معارف آگاه بود و در دقايق عرفان وارد شده و متون تصوف و برخى رجال صوفيه را مى‌شناخته است. نقد و رد ابن قيم بر پسندها و تأملات خانقاهى و نيز ستيز او با وحدت وجوديان آنگاه نظام يافته كه بر آثار [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، در اين زمينه تأمل كرده است.هر چند او بر پاره‌اى از تأويلات صوفيه خرده مى‌گيرد و آنان را از صنف خوارج و معتزله بر مى‌شمارد اما بيشترين انتقادات را بر بعضى از آداب، مصطلحات و باورهاى صوفيانى وارد مى‌داند كه اهل شكرند و به تصوف عاشقانه تعلق دارند.بدون ترديد ابن قيم را مى‌توان يكى از نويسندگان پر كار به حساب آورد كه نوشته‌هايش در زمان حيات او و پس از آن نيز مورد توجه بوده است. درباره نوشته‌هاى وى بايد توجه داشت كه برخى آنها متضمن جدالهاى دينى و مذهبى است و احتمال بايد داد كه تحريف در آن راه پيدا كرده باشد. و نيز چون سرچشمه آراء و برداشتهاى دينى- فرهنگى او نوشته‌هاى ديگر سلفيان چون [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بوده است، بايد با آثار آنها آشنا شده نكته ديگر تكرارها و مشتركات در آثار ابن قيم است كه در بررسى آثار او بايد مورد توجه قرار گيرد.در شمار نوشته‌هاى ابن قيم چنانكه معاصران او و نيز متأخران نشان داده‌اند، اختلاف است، سخاوى52 اثر او را بر شمرده، معاصران نيز دهها اثر بر آن افزوده‌اند.  
حلقه درسى او از 743ق رسميت و عمومیت يافت، عبدالرحمن بن رجب بغدادى، اسماعيل بن عمر بن كثير ([[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] مفسر)، محمد بن عبدالقادر محى‌الدين نابلسى و فرزندانش ابراهيم و شرف‌الدين عبدالله از مشهورترين شاگردان او هستند. و نيز عده‌اى از حنبليان پيرو ابن تيمية براى روشن نمودن برخى از فتاواى وى نزد او مى‌رفته‌اند. با همه مخالفتهايى كه با ابن قيم به واسطه افكار و فتواهاى فقهيش مى‌شد، تا آخر عمر از كوشش و تلاش بى فقه علمى باز نماند.با توجه به اينكه ابن قيم در عقايد مشرب سلفى داشته است، بسيارى از يافته‌هاى فلسفى، عرفانى و علمى را كه نشانه‌اى از آنها در اقوال سلف ديده نمى‌شد، نامقبول مى‌گرفت، ركن و پايه آراء ابن قيم كه در بسيارى از نوشته‌هاى او تكرار شده، مسأله توحيد است. تعلق خاطر فراوان او به اين موضوع بدان جهت است كه توحيد، اساسى‌ترين مسأله در بينش سلفيان تلقى مى‌شده است.وى توحيد را نه تنها از نظر علمى و جنبه الهى مورد توجه داشته، بلكه به آن به عنوان يك اصل انسانى كه در زندگى فردى و سلوك اجتماعى سهمى بسزا دارد، مى‌نگريسته است.شناخت ابن قيم از قرآن و آراء او در زمينه تفسير و رد تأويل، نيز بخشى چشمگير از نوشته‌هاى او را در بر گرفته است. او نه تنها بيشتر پندارهايش را به استناد نصوص قرآنى تثبيت كرده، بلكه به نوشتن تفاسيرى در خصوص برخى از سور كوتاه هم پرداخته است.به علاوه بر طبق گرايشى كه وى به سلف داشته، در تفسير نيز بر اقوال و آراء آنان بسيار تكيه كرده است، اما اتكاى بسيار زياد او بر سخنان صحابه و تابعين به آن معنى نيست كه به استنباطهاى سلفى‌گرى و عقيدتى و به آراء جدلى خود در تفسير آيات قرآنى نپرداخته باشد، او با آنكه تأويلات همه فرق باطنى را فاسد مى‌داند و تأويل را جنايتى برمى‌شمارد كه در عالم اسلام روى داده و متأخران از اهل اصول و فقه را نيز فريفته است و با وجودى كه گروههاى ضاله و گمراه را در"حديث تفرقه"كسانى مى‌داند كه به تأويل رغبت كرده‌اند، اما خود او نيز گاه گاهى به تأويلاتى در قرآن پرداخته است.در علم حديث او را ستوده و در فقه در زمره مفتيان بر شمرده شده است. به نظريه تغيير فتاوى و احكام و شيوه‌هاى اداره امور در ازمنه قائل بوده است. به نظر او سياستهاى جزئى كه حاكمان بايد به كار گيرند، با اختلاف ازمنه فرق مى‌كند و...ابن قيم انديشه اصلاح طلبى در آداب و عادات دينى را در سر داشت. فلسفى انديشيدن در خصوص شرع و اصول دين يكى از سنتهاى فكرى روزگار ابن قيم بوده است كه وى با آن درگير شده و آن را يك سنت فكرى غير دينى تلقى كرده است.او در حكمت متأثر از آراء و آثار [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بوده و در افكار آراء فلسفى به نوشته‌هاى استادش كه چندين اثر در ابطال يافته‌ها و گفته‌هاى فلاسفه نوشته بوده، نظر داشته است.به رغم برخورد سطحى ابن قيم با فلسفه و فيلسوفانى چون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، رازى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، ستيز او با تصوف و آداب خانقاهى و نيز برخورد او با عرفان فلسفى بر اثر آگاهى و تأمل بيشتر رخ نموده، هرچند در اين مورد هم وى از شناختى كامل و محققانه برخوردار نبوده است. او را عارفى دانسته‌اند كه بر علوم اهل معارف آگاه بود و در دقايق عرفان وارد شده و متون تصوف و برخى رجال صوفيه را مى‌شناخته است. نقد و رد ابن قيم بر پسندها و تأملات خانقاهى و نيز ستيز او با وحدت وجوديان آنگاه نظام يافته كه بر آثار [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، در اين زمينه تأمل كرده است.هرچند او بر پاره‌اى از تأويلات صوفيه خرده مى‌گيرد و آنان را از صنف خوارج و معتزله بر مى‌شمارد اما بيشترين انتقادات را بر بعضى از آداب، مصطلحات و باورهاى صوفيانى وارد مى‌داند كه اهل شكرند و به تصوف عاشقانه تعلق دارند.بدون ترديد ابن قيم را مى‌توان يكى از نويسندگان پر كار به حساب آورد كه نوشته‌هايش در زمان حيات او و پس از آن نيز مورد توجه بوده است. درباره نوشته‌هاى وى بايد توجه داشت كه برخى آنها متضمن جدالهاى دينى و مذهبى است و احتمال بايد داد كه تحريف در آن راه پيدا كرده باشد. و نيز چون سرچشمه آراء و برداشتهاى دينى- فرهنگى او نوشته‌هاى ديگر سلفيان چون [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] بوده است، بايد با آثار آنها آشنا شده نكته ديگر تكرارها و مشتركات در آثار ابن قيم است كه در بررسى آثار او بايد مورد توجه قرار گيرد.در شمار نوشته‌هاى ابن قيم چنانكه معاصران او و نيز متأخران نشان داده‌اند، اختلاف است، سخاوى52 اثر او را بر شمرده، معاصران نيز دهها اثر بر آن افزوده‌اند.  


==آثار==
==آثار==
۵۳٬۳۲۷

ویرایش