۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'زندگي' به 'زندگی') |
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهلبيت') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
نويسنده، در مقدمه اثر حاضر، نقدى بر کتاب «هجر العلم و معاقله في اليمن» نوشته و چنين آورده است: اسماعيل اكوع در کتابى كه به عنوان «المدارس الإسلامية في اليمن» نوشته وعده داده بود كه مبحث هجرت علم و دانشمندان در يمن را بررسى كند؛ من منتظرش ماندم و اميد داشتم كه به اثرى علمى و پژوهشى دست يابم، تا آنكه کتابش (هجر العلم و معاقله في اليمن) منتشر شد و اميد مرا به يأس تبديل كرد! انتظار داشتم كه او امانت و روحيه علمى و حقيقتطلبى را مراعات كرده باشد ولى افسوس كه او به همه خيانت كرد و به همگان دروغ گفت و كينه و تعصب كورش او را تباه ساخت.... و من بعد از مطالعه کتاب اكوع، کتابى در نقدش به عنوان «جناية الأكوع على العلم و العلماء» نوشتم.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/26|همان، ص26]]</ref> | نويسنده، در مقدمه اثر حاضر، نقدى بر کتاب «هجر العلم و معاقله في اليمن» نوشته و چنين آورده است: اسماعيل اكوع در کتابى كه به عنوان «المدارس الإسلامية في اليمن» نوشته وعده داده بود كه مبحث هجرت علم و دانشمندان در يمن را بررسى كند؛ من منتظرش ماندم و اميد داشتم كه به اثرى علمى و پژوهشى دست يابم، تا آنكه کتابش (هجر العلم و معاقله في اليمن) منتشر شد و اميد مرا به يأس تبديل كرد! انتظار داشتم كه او امانت و روحيه علمى و حقيقتطلبى را مراعات كرده باشد ولى افسوس كه او به همه خيانت كرد و به همگان دروغ گفت و كينه و تعصب كورش او را تباه ساخت.... و من بعد از مطالعه کتاب اكوع، کتابى در نقدش به عنوان «جناية الأكوع على العلم و العلماء» نوشتم.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/26|همان، ص26]]</ref> | ||
نويسنده در مقدمهاش كه در تاريخ /13 /11 1419ق در صنعاء نوشته- بر چند نكته تأكيد كرده است: «1- هدف از اين کتاب گردآورى اطلاعات در مورد زندگى نويسندگان زيدى از روزگار زيد بن على(ع) تا عصر حاضر است؛ 2- روشى كه در اين کتاب در پيش گرفتم اين است كه نخست كوشيدم مطمئن شوم كه شخصى كه درصدد نگارش شرح حالش هستم داراى گرايش به فرقه زيديه است و البته در اين مطلب، تابعان هر يك از مكاتب داخل در مذهب زيديه مساوى هستند حتى كسانى كه به تعبير دانشمندان زيديه از حشويه متأثّر هستند يعنى از کتابهاى وارد شده از غير | نويسنده در مقدمهاش كه در تاريخ /13 /11 1419ق در صنعاء نوشته- بر چند نكته تأكيد كرده است: «1- هدف از اين کتاب گردآورى اطلاعات در مورد زندگى نويسندگان زيدى از روزگار زيد بن على(ع) تا عصر حاضر است؛ 2- روشى كه در اين کتاب در پيش گرفتم اين است كه نخست كوشيدم مطمئن شوم كه شخصى كه درصدد نگارش شرح حالش هستم داراى گرايش به فرقه زيديه است و البته در اين مطلب، تابعان هر يك از مكاتب داخل در مذهب زيديه مساوى هستند حتى كسانى كه به تعبير دانشمندان زيديه از حشويه متأثّر هستند يعنى از کتابهاى وارد شده از غير اهلبيت(ع) و شيعيانشان تأثير گرفتهاند. آنگاه تلاش كردم زندگینامه مختصرى از هر نويسنده و صفات و ويژگىهايش بيابم و ذكر كنم و بعد به مهمترين اشتغالات او و شمارش تأليفاتش پرداختم». نويسنده سپس برخى از منابع مهمش در نگارش کتاب حاضر را برشمرده است كه از آن جمله، کتاب «مصادر الفكر العربي و الإسلامي في اليمن» نوشته علامه عبدالله بن محمد حبشى و «مؤلفات الزيدية» از آثار حجتالاسلام سيد احمد حسينى است.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/9|همان، ص9]]- [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/39|39]]</ref> | ||
نويسنده يادآور شده است كه در روز چهارشنبه 23 ذيقعده سال 1414 بين ساعت هشت و نه شب در شهر صنعاء مركز يمن كه معركهاى برپا شد و درگيرى خونينى روى داد و حالت ترس و ناامنى پديدار گرديد و از هر سوى صداى گلوله و انفجار به گوش رسيد، احساس خطر كردم و با خود انديشيدم و به كارنامه عمرم نگريستم و از خود پرسيدم: زاد و توشهات كجاست؟! و براى سفر آخرت چه خدمتى به علم و دين كرده و از پيش فرستادهاى؟! جرقه نگارش کتاب حاضر در همان زمان در ذهنم زده شد و با خود گفتم چرا از فرصت سبز حيات براى آباد ساختن زندگى جاويد اخروى بهره نگيرم؟! از همان شب، فرصت را غنيمت شمرده و به جمعآورى منابع پژوهش در مورد نويسندگان شيعى زيدى پرداختم و از واقعيت تلخ و دردناك زندگى گريختم و به دنياى شيرين پژوهش رفتم و در حالى كه آتش جنگ شعلهور بود، من مشغول تحقيق بودم و حدود سه ماه طول كشيد كه شعلههاى آن آتش به خاموشى گراييد و من نيز به پايان تحقيق و به آخر حرف ياء رسيدم و بيش از هزار و پانصد صفحه را آماده ساختم.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/11|همان، ص11]]- [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/14|14]]</ref> | نويسنده يادآور شده است كه در روز چهارشنبه 23 ذيقعده سال 1414 بين ساعت هشت و نه شب در شهر صنعاء مركز يمن كه معركهاى برپا شد و درگيرى خونينى روى داد و حالت ترس و ناامنى پديدار گرديد و از هر سوى صداى گلوله و انفجار به گوش رسيد، احساس خطر كردم و با خود انديشيدم و به كارنامه عمرم نگريستم و از خود پرسيدم: زاد و توشهات كجاست؟! و براى سفر آخرت چه خدمتى به علم و دين كرده و از پيش فرستادهاى؟! جرقه نگارش کتاب حاضر در همان زمان در ذهنم زده شد و با خود گفتم چرا از فرصت سبز حيات براى آباد ساختن زندگى جاويد اخروى بهره نگيرم؟! از همان شب، فرصت را غنيمت شمرده و به جمعآورى منابع پژوهش در مورد نويسندگان شيعى زيدى پرداختم و از واقعيت تلخ و دردناك زندگى گريختم و به دنياى شيرين پژوهش رفتم و در حالى كه آتش جنگ شعلهور بود، من مشغول تحقيق بودم و حدود سه ماه طول كشيد كه شعلههاى آن آتش به خاموشى گراييد و من نيز به پايان تحقيق و به آخر حرف ياء رسيدم و بيش از هزار و پانصد صفحه را آماده ساختم.<ref>[[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/11|همان، ص11]]- [[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19905/1/14|14]]</ref> |
ویرایش