دو سفرنامه در باره لرستان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ اوت ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مي‌باشد' به 'می‌باشد'
جز (جایگزینی متن - 'انگليسي' به 'انگلیسی')
جز (جایگزینی متن - 'مي‌باشد' به 'می‌باشد')
خط ۶۷: خط ۶۷:
تصويري كه وي از لرها ارائه مي‌دهد، يك جانبه و دور از حقيقت است. از آن جايي كه او نتوانسته است، سياست‌هاي امپرياليستي دولت متبوع خود را اجرا كند، به ناچار تمام كاسه و كوزه‌ها را بر سر لرها شكسته و آنها را ابن الوقت و خوك صفت مي‌داند. تا جايي كه نامبرده و یکی از همكاران او به نام ويلسون درباره لرها چنين داوري كرده‌اند: در مصاحبه‌هايى كه خود با [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] داشتم، علت اين پندار ناروا را درباره لرها را جويا شدم. وي ضمن پوزش اظهار داشت كه در آن زمان جوان و كم تجربه بوده و ناراحتي‌هاي گوناگون سبب گرديد كه آن مطالب را بنويسد.
تصويري كه وي از لرها ارائه مي‌دهد، يك جانبه و دور از حقيقت است. از آن جايي كه او نتوانسته است، سياست‌هاي امپرياليستي دولت متبوع خود را اجرا كند، به ناچار تمام كاسه و كوزه‌ها را بر سر لرها شكسته و آنها را ابن الوقت و خوك صفت مي‌داند. تا جايي كه نامبرده و یکی از همكاران او به نام ويلسون درباره لرها چنين داوري كرده‌اند: در مصاحبه‌هايى كه خود با [[ادموندز، سسیل جان|ادموندز]] داشتم، علت اين پندار ناروا را درباره لرها را جويا شدم. وي ضمن پوزش اظهار داشت كه در آن زمان جوان و كم تجربه بوده و ناراحتي‌هاي گوناگون سبب گرديد كه آن مطالب را بنويسد.


مطالب اين بخش هر چند غرض آلود است؛ اما حاوي نكات تاريخي درباره اوضاع اجتماعي و سياسي لرستان در آن زمان مي‌باشد و فعاليت‌هاي امپرياليستي انگليس در لرستان را فراهم مي‌آورد.
مطالب اين بخش هر چند غرض آلود است؛ اما حاوي نكات تاريخي درباره اوضاع اجتماعي و سياسي لرستان در آن زمان می‌باشد و فعاليت‌هاي امپرياليستي انگليس در لرستان را فراهم مي‌آورد.


در بخشي كه به منگره سفر نموده است، ميرهاي منگره را در جدولي به نظم در آورده است. وي اين يادداشت را به صورت روز شمار نوشته است.
در بخشي كه به منگره سفر نموده است، ميرهاي منگره را در جدولي به نظم در آورده است. وي اين يادداشت را به صورت روز شمار نوشته است.
خط ۹۴: خط ۹۴:
وي درباره صفات لرها مي‌گويد كه آنها مانند همسايگان بختياري خود به غارت‌گري عادت كرده‌اند.
وي درباره صفات لرها مي‌گويد كه آنها مانند همسايگان بختياري خود به غارت‌گري عادت كرده‌اند.


وي درباره مذهب، آداب و رسوم لرها چنين تصور مى‌كند و مى‌گويد كه من اندازه كافي در ميان لرها نبوده‌ام تا اطلاعات درستي از عقايد مذهبی آنها جمع‌آوري كنم؛ اما به طور كلي آنها درباره اصولي كه توسط پيامبر اسلام كه ظاهرا به او ايمان دارند و پيرو مذهب شيعه مي‌باشد، بسيار جاهل و بي تفاوت مى‌باشند. وى مى‌افزايد كه چون لرها به ندرت اروپاييان را در ميان خود مي‌بينند، آنها را بسيار كنجكاو و حتي گستاخ و كم‌تر از ده‌نشينان خجول يافتم. اما هميشه آماده خدمت و ياري دادن به مسافري كه برحسب اتفاق به اردوگاه آنها وارد شود، مى‌باشد.
وي درباره مذهب، آداب و رسوم لرها چنين تصور مى‌كند و مى‌گويد كه من اندازه كافي در ميان لرها نبوده‌ام تا اطلاعات درستي از عقايد مذهبی آنها جمع‌آوري كنم؛ اما به طور كلي آنها درباره اصولي كه توسط پيامبر اسلام كه ظاهرا به او ايمان دارند و پيرو مذهب شيعه می‌باشد، بسيار جاهل و بي تفاوت مى‌باشند. وى مى‌افزايد كه چون لرها به ندرت اروپاييان را در ميان خود مي‌بينند، آنها را بسيار كنجكاو و حتي گستاخ و كم‌تر از ده‌نشينان خجول يافتم. اما هميشه آماده خدمت و ياري دادن به مسافري كه برحسب اتفاق به اردوگاه آنها وارد شود، مى‌باشد.


همچنين در ستايش ميهمان‌نوازى مردمان اين ديار مى‌نويسد و از عشق پايدار و محبت خالصانه زن ايلياتى به اعضا خانواده‌اش مى‌گويد. چنانچه وى هنگام عبور از كنار قبرستانى در خاک لرستان مشاهده مى‌كند كه در بالاى هر قبر طره‌ى گيسوى زنى آويزان است، كنجكاو مى‌شود و مى‌خواهد علت آن را بداند، اندكى بعد كاشف به عمل مى‌آيد كه در ميان مادران، زنان، خواهران و دختران لر و ديگر زنان اقوام رسم است كه قسمتى از حلقه زلف را ببرند و به نشانه غم دل بر مزار مرد از دست رفته خود بگذارند. سپس در ستايش اين عمل زنان مى‌آورد كه گمان نكنم هيچ گاه وفات نامه‌اى در حد نيمى از فصاحت و بلاغت يك چنين بيانى از احساس اصيل و ساده را كه تنها مهر خالص يك زن مى‌تواند آن را ابداع كند، در جايى خوانده باشم.
همچنين در ستايش ميهمان‌نوازى مردمان اين ديار مى‌نويسد و از عشق پايدار و محبت خالصانه زن ايلياتى به اعضا خانواده‌اش مى‌گويد. چنانچه وى هنگام عبور از كنار قبرستانى در خاک لرستان مشاهده مى‌كند كه در بالاى هر قبر طره‌ى گيسوى زنى آويزان است، كنجكاو مى‌شود و مى‌خواهد علت آن را بداند، اندكى بعد كاشف به عمل مى‌آيد كه در ميان مادران، زنان، خواهران و دختران لر و ديگر زنان اقوام رسم است كه قسمتى از حلقه زلف را ببرند و به نشانه غم دل بر مزار مرد از دست رفته خود بگذارند. سپس در ستايش اين عمل زنان مى‌آورد كه گمان نكنم هيچ گاه وفات نامه‌اى در حد نيمى از فصاحت و بلاغت يك چنين بيانى از احساس اصيل و ساده را كه تنها مهر خالص يك زن مى‌تواند آن را ابداع كند، در جايى خوانده باشم.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش